۱۴۰۱ فروردین ۳۰, سه‌شنبه

جایگاه بینش زرتشت در حکمت یونانی

 

 هدف از ایجاد این عنوان تبلیغ یا ستایش آیین زرتشت نیست بلکه تعمیق بیشتر عنوان یونان باستان یونان امروزی نیست است.البته اگر در این مقاله و مقالات مشابه ایران را پارس (سرزمینی که محدود به جغرافیای ایران امروز است) بخوانیم گرفتار هیچ گونه ابهام و تناقضی نمیشویم وگرنه در به همان پاشنه خواهد چرخید


از جمله فلسفه ی یونانی که خیلی تحت تأثیر آیین مزدیسنا قرار گرفتند ، افلاطون بود که فلسفه اش را « حکمت ایرانی در لباس یونانی » خوانده اند بی سبب نیست که استاد پور داوود می نویسد : فلسفه افلاطون در بسیاری از موارد با تعالیم دین زرتشتی توافق دارد. بخوبی پیداست که این فیلسوف یونانی از مزدیسنا اطلاع خوبی داشته است . از هرمیپوس یونانی هم این گفته نقل گردیده است : اوستا به یونانی ترجمه شده بود و گویا بسیاری از حکمای یونانی از جمله افلاطون آن را خوانده بودند .


موارد تأثیر جهان بینی زرتشتی در حکمت افلاطون بر طبق آنچه در کتاب « تأثیر فرهنگ و جهان بینی ایران بر افلاطون » اثر استفان پانوسی آمده ، به شرح زیر می باشد : آموزه افلاطون درباره مُثل آموزه ای است زرتشتی ، آنچه سقراط دیمونیون خود می نامید چندی پیش از او آن را اشوزرتشت فروهر نامیده بود . مدلول « دئنا » در اوستا مساوی است « ایدوس » در افلاطون ، « لوگوس » مساوی است با « وهومنه ».


نیروهای خیر و نیروهای شر افلاطون مساوی است با سپنتامینو و انگره مینوی اشوزرتشت. همانطور که می دانیم در آیین زرتشتی از دو نوع خرد یعنی خرد ذاتی و خرد اکتسابی صحبت شده است .


افلاطون هم معتقد بود که دانش یک نوع یادآوری بیش نیست . آیا این نظریه افلاطون از همان خرد ذاتی اشوزرتشت سرچشمه نمی گیرد ؟


افلاطون در کتاب جمهوریت خود از زبان سقراط دموکراسی آتن را محکوم وآن را هرج ومرج ناشی از خشونت صفتی ، انحطاط فرهنگی و فساد اخلاق می خواند و بدین طریق وی در واقع به ستایش از حکومت مردمی ایران که سراسرش بر نظم و امنیت استوار بود می پردازد و به این موضوع در آثار دیگر افلاطون با صراحت اشاره شده است . « وریزبه گیر » درباره علاقه افلاطون به اشوزرتشت می نویسد : دلباختگی آکادمی به تعالیمُُیک گونه نشئهُ وسکر خاصی بوده ، کاملا" به مانند کشف فلسفه هندی توسط شوپنهاور .


سقراط به حدی تحت تأثیر آیین مزدیسنا بوده که صبح ها در هنگام طلوع خورشید ،روبروی آفتاب می ایستاده و مطالبی زمزمه می کرده است ، شاید به علت گرایش به آیین زرتشتی بوده که یونانیان را به خشم در آورده و آنها را وادار کرد سقراط را به اتهام گمراه کننده ی جوانان محاکمه و محکوم به اعدامش نمایند .


افلاطون و سقراط هر دو از فرهنگ و دین ایران باستان سیراب بوده ونظام حکومتی ایران را می ستوده اند . آیا این اندشه سقراط که هر چه زیباست نیک است و هر چه نیک است زیباست از اشوزرتشت گرفته نشده است ؟ سقراط دائم می گفت آدمی باید بکوشد خود را شبیه خدا کند .آیا این اندیشه از اشوزرتشت گرفته نشده است ؟


امیدوکل و دموکریت


ثنویت امیدوکل اگرچه ویژگیهایی دارد ، شباهت زیادی به ثنویت اخلاقی اشوزرتشت دارد .


دموکریت نیز که قسمت اعظم آثارش مفقود گردیده است آشکارا تحت تأثیر مزدیسنا بوده است . چنانکه می گوید : از هوشمندی این سه چیز پدید می آیند : اندیشه نیک ، سخن نیک و کردار نیک. گفتار نیک سایه کردار نیک است .


هراکلیت


لورانس میلس در مقایسه ای که بین زرتشت و هراکلیت می نماید ، میگوید : عقل هراکلیت در حکم نیرویی که خود به جنبش در می آید همان است که در اوستا « اشا »، « وهومنه » و « روان » نام دارد .


عقیده هراکلیت مبتنی بر اینکه آتش ماده المواد است و همه چیز در حال تغییر و تحول است شبیه دیالکتیک مزدیسنا است .


عقیده هراکلیت بنحوی شبیه آیین مزدیسنا بود که داریوش بزرگ از حکیم یونانی دعوت کرد به ایران بیاید و زیر سایه او در دربار بسر برد .


🔥🔥🔥🔥🔥🔥

برگرفته از درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...