۱۴۰۰ اسفند ۲۱, شنبه

نگاهی به يكی از زيباترين جشن‌های آغاز سال نو، جشن نوروز باستانی ایران‌زمین کهن پرگهر اهورایی‌مان

 


یکی از کهن‌ترین جشن‌های باز مانده از دوران‌های بسیار دور، نوروز است. خاستگاه آن را می‌توان در ایران باستان جست‌وجو کرد که هنوز هم در جای‌جای این فلات بزرگ، در آغاز فصل بهار برگزار می‌شود.

در‌‌‌ سالنامه ۸ مهر سال۳۷۴۷ مزدیسنی، نوروز بدست سازمان علمی دانشی ‌و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی به ثبت رسید.

همچنین بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان، مجمع عمومی‌سازمان ملل در نشست ۴ اسفندماه (۲۳فوریه ۲۰۱۰)، ۲۱ مارس را به عنوان روز جهانی جشن نوروز با ریشه‌ی ایرانی به رسمیت شناخت. در متن تصویب شده، نوروز، جشنی با ریشه‌ی ایرانی که قدمتی ۳هزار ساله دارد و بیش از ۳۰۰میلیون نفر آن را برگزار می‌کنند، توصیف شده است.

نوروز naw(now) rūz روز نو، روز تازه بزرگ‌ترین جشن ملی ایرانیان که در نخستین روز از نخستین‌ماه (فروردین) سال خورشیدی آنگاه که روز و شب برابر گردد آغاز می‌شود.

واژه نوروز یک «نام‌ مرکب» است که از ترکیب دو واژه‌ی پارسی «نو» و «روز» به‌وجود آمده است. این نام در دو معنی به‌کار می‌رفته.

 

۱- نوروز عام:

روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو.

۲- نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام روز خورداد.

 

- پیشینه دینی:

بیرونی می‌گوید که نخستین روز فروردین‌ماه را از این جهت نوروز نام نهاده‌اند زیرا که پیشانی سال نو است و به باور پارسیان نخستین روزی است از گشتن زمان. در این روز خوشبختی را برای زمینيان پخش می‌کنند، از این رو ایرانیان آن را روز امید می‌خوانند.

در فصل ۲۵ بندهشن آمده است: «اهورامزدا می‌گوید که آفرينش جهان در ۳۶۵روز بوسیله‌ی من انجام گرفت و شش جشن گهنبار در هر سال قرار داده شده است».

نخست، گهنبار میدیوزرم (آفرينش آسمان).

دوم، میدیوشهم (آفرينش آب).

سوم، پتیه شهیم (آفرينش زمین).

چهارم، ایاسریم(آفرينش گیاه).

پنجم، میدیارم(آفرينش جانور)

ششم، همسپتمدم(آفرينش انسان) می‌باشد.

 

هر یک از این جشن‌ها پنج روزبه درازا می‌کشد و روزهایی که از برای هر یک از گهنبارها نام بردیم، روز پايانی و مهم‌ترین روز آن جشن است.

چنانکه آورده شد هر یک از جشن‌ها پنج روز به درازا می‌کشند، اما ششمین گهنبار که(بنابر استوره) آفرينش مردمان در آن شکل گرفته است، فروهرهای نامداران و درگذشتگان نیکوکار، ده شب در روی زمین توقف می‌کنند. پس، از روز بیست‌وششم اسفندماه تا به روز پايانی پنجه وه(پنج روز پايانی) ادامه دارد.

ابوریحان بیرونی می‌گوید که این جشن ده روز به درازا می‌کشیده، پنج روز پايانی اسفندماه را نخستین فروردگان و پنجه وه را دومین فروردگان می‌گفته‌اند.

دارمستتر نیز این جشن را ده روزه بر می‌شمرد: خسرو انوشیروان در مدت ده روز جشن فروردگان سفیر رم «ژوستینJustin » را نپذیرفت، چرا كه سرگرم به‌جای آوردن جشن بود.

امروز زرتشتیان مانند گذشته، ده روز پايانی سال را فروردیان خوانده و آيين‌های دینی را به‌جا می‌آورند.

عموما نیز در ایران آغاز سال نو، روزی است که خورشید درون برج بره می‌شود، جشن فروردین است.به نخستین‌ماه سال به مناسبت پايين‌ آمدن فروهر‌ها از آسمان فروردین نام داده‌اند.

 

- فروردین یشت:

جا دارد اشاره‌ای هر چند کوتاه به فروردین‌یشت داشته باشیم که بخشی از این یشت که در توانمندی و بزرگی فروهرها و بخش دیگری که درباره‌ی درخواست یاری از آنهاست. بويژه هنگام فرود آمدن فروهرها یعنی در آخرین گهنبار سال سروده می‌شود.

«اهورامزدا در بخش‌های نخستين با کمال فروتنی به اشوزرتشت می‌گوید که ای زرتشت فروهرهای پاکان در کار آفرینش مرا یاری نمودند. از پرتو فر و شکوه آنهاست که من آسمان و زمین و آنچه در روی آن است، از رودها و گیاهان و جانوران و مردمان را نگاه می‌دارم

«در میدان‌های جنگ از فروهرها یاری می‌شود و شهریاری که آنها را از داد و دهش خشنود سازد، سپاه دیویسنا را درهم خواهد شکست. در همه‌ی مشکلات فروهرها یاری ‌رسان هستند و هر یک از آنها برای زدودن بلای ويژه‌ای خوانده می‌شود، مانند فروهر جمشید به ضد فقر و خشکسالی، فریدون برای رفع تب و ناخوشی، گرشاسب برای دشمن و دزد و...».

در ادامه از فروهر‌های نخستین پیشوایان دین و نخستین رزمیان و نخستین کشاورزان و خانواده و قبیله و ده و ناحیه و مملکت خواه آریایی و خواه دیگر یاد شده است که به هر یک ارج نهاده می‌شود و جهان در دست این فروهرهاست که از آن به‌گونه‌ای شایسته پاسبانی کنند.

در پایان باید يادآور شویم که در فروردین‌یشت، کمک به تهیدستان بسیار سفارش شده است که باعث خشنودی فروهر‌ها می‌گردد، اگر ببینند که بازماندگانشان نعمت خویش را از بینوایان دریغ نمی‌کنند، از بهترین زمان‌های فروردگان است. هنوز هم این آيين دیرینه بین ایرانیان با هر آیینی روايی دارد.

- پیشینه تاریخی:

 

۱- کلیات

مهرداد بهار بر این باور است که از هزاره‌ی سوم پيش از زايش مسيح در آسیای غربی دو جشن روايی داشت: جشن آفرینش که در آغاز پاییز بود، و جشن باززایی که در آغاز بهار برگزار می‌شد. این جشن‌ها حتا تا ميان‌های هزاره‌ی نخست پيش از زايش مسيح در آسیای غربی وجود داشت و این ديرينگی آن را نشان می‌دهد.

در ایران نیز نوروز جشن بهاری و مهرگان جشن پاییزی بوده است، فرهنگ بومی گسترده‌ای با وجوه مشترک که از دره‌ی سند تا به دریای مدیترانه ادامه داشته است. در واقع هر قومی ‌کیفیت ویژه‌ی خودش را دارد، اگر چه آيين‌های مشترک بسیار داشته است.

 

۲- پیشینه‌ی استوره‌ای

نوروز را در استوره‌ی میهنی همواره با نام جمشید همراه می‌بینیم. نامش در گات‌ها تنها یک‌بار، با نام «یِمَ» از دیده شده و در ديگر بخش‌های اوستا واژه‌ی «خِشَئتَ» به آن افزوده شده است که به معنی نور و فروغ می‌باشد. همچنین ويژگی‌های «هُووثِوَ» که در تفسیر پهلوی «هورمک» یعنی دارنده‌ی گله و رمه‌ی خوب و «سریره» به معنی زیبا و خوشگل با نام جمشید همراه است. نگاهی به يكی از زيباترين جشن‌های آغاز سال جمشید در اوستا پسر ویونگهوت است. در یسنای نهم، او پاداشی است که به پدرش به عنوان کسی که نخستین شخص بوده که هوم را فشرده، داده شده است. پسری مانند شید درخشان که، در مدت پادشاهی خویش جانوران و انسان را فناناپذیر، آب و گیاه را پايان ناپذير قرار داد. در مدت پادشاهی او نه سرما بود و نه گرما. جهان از مرگ و حسد دیوها پاک بود. او و پدرش پانزده ساله می‌نمودند. داستان کامل جم را می‌توان به‌گونه كامل در فرگرد دوم وندیداد در گفت‌وگوی اهورامزدا با اشوزرتشت خواند که چگونه جهان را در سه مرحله گسترش می‌دهد و همچنین ساخت «وَری» که موجودات را از حمله‌ی سرمای سخت (دیو مرکوسان) نجات می‌دهد.

گذشته از یسنا و وندیداد به ترتیب در آبان‌یشت فقره ۲۵ همچنین زامیادیشت در بخش‌های گوناگون از جمشید سخن رانده شده است.

و اما در شاهنامه؛ همانگونه که گفتیم جمشيد پس از مرگ پدر یعنی تهمورث بر تخت شاهی می‌نشیند. با فر یزدانی و پرهیزگاری همه‌ی مردم را آرامش می‌بخشد. جمشید پنجاه سال نخست شاهنشاهی را به ساختن جنگ‌افزارها برای نابود کردن بدکاران و پنجاه سال پس از آن را به مردم رشتن و بافتن می‌آموزد. او مردم را به چهارگروه (پرستندگان، جنگاوران، کشاورزان و پیشه‌وران) بخش می‌کند. سپس دیوان را به‌کار گل می‌گمارد و با سنگ و گچ، کاخ‌ها و گرمابه‌ها می‌سازد. همچنین راه درمان دردمندان را به مردمان می‌آموزاند. او با کشتی از دریاها گذر می‌کند و این چنین با انجام هر کاری هر پنجاه سال را می‌گذراند.

گویند جمشید پس از انجام کارهای فراوان برای خود تختی کیانی با گوهرهای فراوان می‌سازد و چون خورشیدی تابان بر آن می‌نشیند. مردم بر او گرد می‌آیند و آن روز را که آغاز سال نو بوده «نوروز» می‌نامند و همه ساله آن را جشن می‌گیرند و هنوز هم آن را برگزار می‌کنند.

سر سال نو هرمز فرودین

برآسوده از رنج تن، دل ز کین

به جمشید بر گوهر افشاندند

مر آن روز را روز نو خواندند

چنین روز فرخ از آن روزگار

بمانده از آن خسروان یادگار.

 

به گفته‌ی بیرونی: «جمشید بر سریر زرتشت و چون پرتو آفتاب بر تخت او تابید، چهره جمشید چون خورشید می‌درخشید. مردم در آن روز دو خورشید دیدند و آن را روز نو خواندند و جشن گرفتند. همین‌گونه می‌گوید که فرخنده‌ترین ساعت‌های نوروز ساعت‌های متعلق به خورشید است و بامداد این روز سپیده‌دم تا حد امکان به افق نزدیک است و با نگاه کردن به سپیده دم تبرک می‌جویند، زیرا که نام آن روز اورمزد است که آفریننده و سازنده و پرورنده است».

دکتر بهار باور دارد به این دلیل نوروز را به جمشید نسبت می‌دهند، چراکه او دوست ‌داشتنی ‌ترین چهره بوده است و هیچ پادشاهی محبوبیت او را ندارد. او ياد‌ی خوشی در مردم دارد. حتا چینی‌ها هم جمشید را به نحوی ستایش می‌کنند. آنها به او یَم می‌گویند و تندیس‌های بزرگی ‌از او در معبدهايشان دارند و او را یک شخصیت خدایی، اصیل و شگفت آور می‌دانند.

 

۳- نوروز هخامنشی

به تخت‌نشستن داریوش در تخت جمشید در بامداد نوروز است. در سالی که او به تخت می‌نشيند، حلول خورشید به برج حمل به ساعت شش بامداد روی داده است. در آن ساعت شاه بر تخت می‌نشست و بار عام می‌داد و نور خورشید از روزنه‌ای بر او می‌تابید.

اینجا ديدگاه نجومی ‌هم وجود دارد که نشان می‌دهد تخت جمشید با محاسبه‌های ریاضی، فیزیکی و ستاره‌شناسی بسیار دقیقی بنیان‌گذاری شده است. گمان می‌رود که نقش شیر و گاو و پلکان آپادانا نمادی از برج اسد و برج ثور باشد و این هر دو، دو ماه اردیبهشت و امرداد در بنا و وضع جغرافیایی آن نقشی داشته باشند؟

۴- نوروز ساسانی، نوروز خسروانی

بار عام شاه در شش روز نخست نو روز که هر روز به گروهی ويژه بود. یک روز برای کشاورزان، یک روز برای اشراف، سپاهیان، موبدان و مردم عادی در روزهای پس از آن می‌آمدند. در روزهای نخستین شاه هدیه میداد و در روز ششم هدیه‌ها را می‌پذیرفت.

بیست روز به نوروز مانده دوازده ستون از خشت خام در حیاط می‌نهادند و در آن دانه‌های هفت نوع غله: گندم، جو، برنج، ارزن، لوبیا، نخود، عدس را می‌کاشتند. محصول را در روز ششم با سرودخوانی و آهنگ گردآوری می‌کردند و ستون‌ها را تا روز مهر(شانزدهم فروردين) نگه می‌داشتند و برای وضع کشت و کار سال در پیش تفال می‌زدند.

همچنین شخصی شادباشگو که خوش‌قدم و نامش «خجسته» بود برای شادباشگویی نوروزی می‌آمد. بدین گونه که از سوی دو نفر نامور به «فرخنده‌ی نیک‌بخت» بسوی دو نفر دیگر که «پربرکت» بودند، میرفت و با خود سال نو را می‌آورد و برای شاه تندرستی و خوشبختی آرزو می‌کرد.

دو نفری که فرخنده‌ی نیک‌بخت بودند در حقیقت جلوه‌ی خورداد و امرداد(تندرستی و جاودانی) و دو نفری که پر برکت بودند هم، نماد آب و گیاه ‌یعنی باروری و فراوانی هستند.

هنوز هم بسیاری از ایرانیان خود را در کار آفرینش سهیم می‌دانند. سبزه می‌کارند، جامه‌ی نو می‌پوشند، خانه را از آلودگی‌ها می‌زدایند و بر سر راه فروهرها چراغ می‌افروزند. همانگونه که خداوند در نو كردن آفرینش، بخت و برکت دارد، ایرانیان نیز از روی مهربانی به هم پاداش می‌دهند و آرزوی برکت و تندرستی دارند.

به باور دکتر احسان یارشاطر، بنیادگزار دانشنامه ایرانیکا، نگارش واژه‌ی نوروز در الفبای لاتین به قواعد آواشناسی به شکل Nowruz سفارش می‌شود. این شکل از املای واژه، هم اکنون در نوشته‌های یونسکو به‌کار می‌رود.

مجموعه كتاب‌های زرتشتيان، گات‌ها و اوستا نام دارد و اوستا دارای پنج بخش است: يسنا، یشت‌ها، ویسپرد، وندیداد، خرده اوستا.

سروده‌ها و سخنان خود اشوزرتشت در کتاب گات‌ها است و آنچه که در وندیداد، فروردین‌یشت و... درباره اشوزرتشت آورده‌اند از آن ایشان نیست.

 

پیشاپیش

نوروز فرخنده باد

بهاران خجسته باد

سال نو شاد باد

جشن‌های سالانه 🍀 جشن نوروز🍀

 

 جشن باستانی و جهانی نوروز🌍

 

نوروز برابر با یکم فروردین‌ماه، جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به‌جا مانده از دوران ایران باستان است.

خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز هم مردم بخش‌های گوناگون فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند.

امروزه زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است.

نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.


روز جهانی نوروز:

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ سه‌شنبه۴ اسفند۱۳۸۸ برابر با ۲۳فوریه ۲۰۱۰ با تصویب قطعنامه‌ای روز ۲۱مارس برابر با یکم فروردین را در چارچوب ماده۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح برای روز جهانی نوروز به تصویب رسانده و در سالنامه خود جای داد. طی این اقدام که برای نخستین‌بار در تاریخ این سازمان صورت گرفت، نوروز ایرانی به‌عنوان یک مناسبت جهانی به رسمیت شناخته شد.

بنا به پیشنهاد آذربایجان، مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند(۲۳فوریه۲۰۱۰) بیست‌ویکم ماه مارس را به‌عنوان روز جهانی جشن نوروز، با «ریشه ایرانی» به‌رسمیت شناخت و آن را در سالنامه خود جای داد.

در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که پیشینه‌ای بیش از ۳هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌است.

پیش از آن در تاریخ ۸مهر ۱۳۸۸خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به‌عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیده‌بود.

در ۷فروردین۱۳۸۹ نخستین دوره جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به‌عنوان «دبیرخانه نوروز» شناخته شد.

 

زمان نوروز:

جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز می‌شود.

در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از صفحه استوای زمین می‌گزرد و به‌سوی شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود و در سالنامه خورشیدی با نخستین روز(هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است.

نوروز در سالنامه میلادی با ۲۰، ۲۱ یا ۲۲مارس مطابقت دارد.

در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که سالنامه خورشیدی به‌کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، سالنامه میلادی متداول است و نوروز به‌عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال به‌شمار نمی‌آید.


واژه نوروز:

واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژه پارسی «نو»(تازه، جدید، اکنون) و «روز»رووز-رز-روژ در پارسی میانه به معنی خورشید و آفتاب هم بکار می‌رفته امروز معادل the day بوجود آمده‌است.

امروزه در پارسی این نام در دو معنی به‌کار می‌رود:

۱- نوروز عام:

روز آغاز اعتدال بهاری(برابری شب و روز) و آغاز سال نو.

۲- نوروز خاص:

روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»:

ایرانیان باستان از نوروز به‌عنوان ناوا سرِدا یعنی سال‌نو یاد می‌کردند. مردمان ایرانی آسیای میانه نیز در زمان سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به معنای سال نو می‌نامیدند.

.

واژه نوروز در الفبای لاتین:

در متن‌های گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای No،Now،Nov وNew Naw و بخش دوم آن با املای Ruz، Rooz و Rouz نوشته شده‌است.

در برخی از مواقع این دو بخش پشت سرهم و در برخی با فاصله نوشته می‌شوند.

در گویش خراسانی و پارسی میانه آن‌را به شکلNewrouz نیروز تلفظ می‌کرده‌اند که بسیار به مانند نیوروز است و ترجمه آن می‌شود: روز جدید یا همان نخستین روز سال نو.

اما به باور دکتر احسان یارشاتر بنیانگزار دانشنامه ایرانیکا، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آوا شناسی به شکلNowruz توصیه می‌شود. این شکل از املای واژه نوروز، هم‌اکنون در نوشته‌های یونسکو و بسیاری از متون سیاسی به‌کار می‌رود.


پیشینه نوروز:

زمان پیدایش نوروز از متن‌های کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ تبری، جمشید و در برخی دیگر از متن‌ها، کیومرس به‌عنوان پایه‌گزار نوروز معرفی شده‌است.

پدید آمدن نوروز در شاهنامه، بدینگونه روایت شده‌است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگزارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.

جغرافیای نوروز:

منطقه‌ای که در آن جشن نوروز برگزار می‌شد، امروزه دربرگیرنده چند کشور می‌شود و همچنان در این کشورها جشن گرفته می‌شود.

برخی آیین‌های نوروز در این کشورها باهم گوناگونند. برای نمونه در افغانستان سفره هفت‌میوه می‌چینند. اما در ایران سفره هفت‌سین می‌اندازند.

جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه چین غربی(ترکستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل می‌شود.

همچنین کشورهایی مانند مصر و چین جزو سرزمین‌هایی نیستند که در آنها نوروز جشن گرفته می‌شد، اما امروزه جشن‌هایی مشابه جشن نوروز در این کشورها برگزار می‌شود.

در تاریخ ۳۰مارس۲۰۰۹ (۱۰فروردین۱۳۸۸) پارلمان فدرال کانادا نخستین روز بهار هر سال را بعنوان نوروزNowruz Day جشن ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نام‌گزاری کرد.

در تاریخ ۲۴فوریه۲۰۱۰ سازمان ملل متحد با تصویب یک قطعنامه در مقر سازمان در نیویورک، جشن نوروز را به‌عنوان روز جهانی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت.


آیین‌های نوروزی:

 

خانه‌تکانی:

خانه‌تکانی یکی از آیین‌های نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن می‌گیرند به آن پای‌بندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شست‌وشو و تمیز می‌شوند. این آیین در کشورهای گوناگون همچون ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار می‌شود.


آتش‌افروزی:

رسم افروختن آتش، از زمان‌های کهن در مناطق نوروز متداول شده است. در ایران، جمهوری آذربایجان و بخش‌هایی از افغانستان، این رسم به‌صورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبه‌سوری نام دارد. پریدن از روی آتش در روزهای نوروز در ترکمنستان نیز رایج است.

همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت‌بام‌ها در میان برخی از زرتشتیان از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران مرسوم است.

 

سفره‌های نوروزی:

سفره‌های نوروزی یکی از آیین‌های مشترک در مراسم نوروز در میان مردمی است که نوروز را جشن می‌گیرند.

در ایران، بسیاری از بخش‌های جمهوری آذربایجان و برخی از بخشی افغانستان، سفره هفت سین پهن می‌شود.

در این سفره هفت چیز قرار می‌گیرد که با واژه سین آغاز شده باشد مانند: سیر، سنجد، سمنو، سیب و... به هفت سینی که چیده می‌شود معانی خاصی نسبت داده‌اند. بری نمونه سیب را نماد زیبایی و تندرستی، سنجد را نماد عشق و محبت، و سکه را رزق و روزی گفته‌اند.

سفره نوروز از زمان‌های کهن بوده اما بدینگونه بوده‌است که سفره‌ای را پهن می‌کردند و در بشقاب‌های سفالی و یا فلزی آنواع آجیل‌های خشک شده مانند توت خشک و برگه خشک شده زردآلو و هلو و پختیک(پخته شده و خشک شده لبو) و عسل و سر شیر خشک شده، کلوچه، گعگ(کیک) قطاب و نان سرموکی و... می‌گزاشتند تخم‌مرغ رنگ شده حتما در سفره وجود داشت.

در این سفره بعضی چیزها تنها جنبه زیبایی داشت مانند تخم‌مرغ و آیینه ولی دیگر چیزها برای خوردن و پذیرایی میهمانان بودو هر زمان که تمام می‌شد بیدرنگ صاحبخانه ظروف را دوباره برای میهمانان جدید پر می‌کرد.

مردم پیش از نوروز به گرمابه می‌رفتند و شلوغ‌ترین روزهای سال گرمابه‌ها چند روز سال نو بود گرمابه که معمولا با چوب و هیزم در گرخانهGOrkhaneh یا آتشخانه آب حمام را گرم میکرد بی‌گمان یک انبار چوب و هیزم را برای روزهای نوروز ذخیره می‌کرد.

شب نوروز همه پلو یا چلوخورش می‌خوردند. بسیاری از خانواده‌ها سالی تنها یکبار میتوانستند چلوخورش بخورند و آنهم شب نوروز بود.

از این پلو برای تهیدستان، آرایشگرها و حمامی و برای کدخدای هر محل هم پیشکش می‌بردند.

پهن کردن سفره نوروزی در ایران آداب و رسوم ویژه‌ای دارد و روی سفره اجزای دیگری به‌ویژه آینه، شمع، و آب نیز حضور دارند.

از دیگر اجزای سفره امروزی می‌شود از ماهی و تخم‌مرغ رنگ‌شده یاد کرد.

در جمهوری آذربایجان عدد هفت اهمیتی ندارد و بر روی سفره‌های نوروزی خود، آجیل قرار میدهند.

 

خوراکی‌های نوروزی:

یکی از متداول‌ترین خوراکی‌هایی که به مناسبت نوروز پخته میشود، سمنو(سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این خوراک با استفاده از جوانه گندم تهیه می‌شود.

در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند، این خوراک پخته می‌شود. در برخی از کشورها، پختن این خوراک با آیین‌های ویژه‌ای همراه است.

زنان و دختران در بخش‌های گوناگون ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان سمنو را به‌گونه گروهی و گاه در هنگام شب می‌پزند و در هنگام پختن آن سروده‌های مخصوصی می‌خوانند.

برای نمونه در افغانستان در یکی از مشهورترین ترانه‌ها، این بیت چندین بار خوانده میشود.

پختن خوراکی‌های دیگر نیز در نوروز مرسوم است. برای نمونه در بخش‌هایی از ایران؛ سبزی پلو با ماهی در شب نوروز، در افغانستان سبزی چلو با ماهی, در ترکمنستان؛ نوروزبامه، در قزاقستان اویقی، آشار، در بخارا انواع سمبوسه پخته میشود.

بگونه کلی پختن خوراکی‌های نوروزی در هر منطقه‌ای که نوروز جشن گرفته میشود مرسوم است و هر منطقه‌ای خوراکی‌ها و شیرینی‌های ویژه خود را دارند.

دید و بازدید:

دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنت‌های نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن می‌گیرند، متداول است.

در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.

 

مسابقات ورزشی:

برگزاری مسابقات ورزشی همگانی در معابر شهری و روستایی، یکی دیگر از آیین‌هایی است که در برخی از کشورها به مناسبت نوروز برگزار می‌شود. در ترکمنستان، مردان و زنان ترکمن، بازی‌ها و سرگرمی‌های ویژه‌ای از جمله سوارکاری، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی و شطرنج برگزار می‌کنند. برپایی جنگ خروس و شاخ‌زنی قوچ‌ها از دیگر مراسمی است که در ترکمنستان برگزار می‌شود.

 

نوروزخوانی:

نوروز خوانی یا بهار خوانی یا نوروزی، گونه‌ای از آوازخوانی است که در گزشته در ایران رواج داشته‌است. هم اکنون رواج اینگونه آوازخوانی بیشتر در استان‌های مازندران و گیلان است. در نوروز خوانی افرادی که به آنها نوروز خوان گفته می‌شود پیش از آغاز فصل بهار به‌گونه دوره‌گردی به شهرها و روستاهای گوناگون می‌روند و اشعاری در مدح بهار یا با ذکر مفاهیم دینی به‌گونه بداهه یا از روی حافظه می‌خوانند. این ترانه‌ها بیشتر به زبان‌های تبری و گیلکی می‌باشد. این چامه‌ها بیشتر به‌گونه ترجیع بند بوده و توسط یک یا چند کس همزمان خوانده می‌شود.


زاستار گردی(:طبیعت گردی):

یکی دیگر از آیین‌های نوروز که در آسیای میانه و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گل‌گردانی و بلبل‌خوانی است. گل گردان‌ها از دره و تپه و دامنه کوه‌ها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرا رسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده می‌دهند.

مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکان‌های طبیعی مانند پارک‌ها، باغ‌ها، جنگل‌ها و بیرون از شهر می‌روند. این مراسم سیزده‌به‌در نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه و گفتن دروغ سیزده است. مراسم سیزده‌به‌در در مناطق غربی افغانستان از جمله شهر هرات نیز برگزار می‌شود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در زاستار، کسب‌وکار خود را تعطیل می‌کنند. مردم این بخش همچنین نخستین چهارشنبه سال را نیز با گردش در زاستار زیبا سپری می‌کنند.

(✍️دین بهی)

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...