۱۳۹۹ تیر ۲۸, شنبه

اهورامزدا؛ خداوند جان و خرد

در بينش آييني مزدا شايسته نيست خداي يگانه را با صفات انساني توصيف كرد؛ بلكه بايد آن چه براي شكوه و شناسايي او به كار گرفته مي شود، ويژه ي قلمرو شكوهمند خدايي اش باشد. در آثار ادبي ما صفاتي كه براي خداي يكتا آورده شده، گاه با صفات انساني مشترك و مشابه است، ليك در آغاز شاهنامه ي فردوسي، كه ديباچه اي براي خداشناسي است و سپس وظيفه و خويشكاري انسان در برابر او، واژه ها و ويژگي هايي كه براي خداي يگانه آمده است، تنها و تنها خاص خود اوست. با كمي ژرف نگري مي توان دريافت كه اين ويژگي ها كه در سخن فاخر فرزانه ي توس براي خدا جلوه گري مي كند، همان صفاتي است كه در «اوستا» و متون باستاني ما براي اهوره مزدا آمده است. واژه ي اهوره مزدا به معناي «سرور دانا» شاخصه هايي دارد. او نفس «خرد» و «دانش» است و همه چيز داننده. همان گونه كه ابوالقاسم پرتو مي گويد: «در سراسر گات ها واژه ي خرد و توانايي يا نيروي انديشيدن بارها به چشم مي خورد، نامي كه زرتشت براي خداوندي كه به نيروي انديشيدن شناخته، برگزيده همان اهورامزداست. در ساختار نرينـه – مادينه ي اوستايي و چنان كه دكتر محمد مقدم نشان داده، برگردان اين نام در پارسي نوين همان "خداوند جان و خرد" است». (دهباشي، 1390 ،319)

در اورمزد يشت، ششمين نام خداوند، «خرد» است و هفتمين نام خداوند، «خردمند» است؛ یعني اهورا مزدا دارنده ي خرد است و ژرف انديش و درست انديشي از پيام هاي زرتشت بزرگ است. به گونه اي كه در بند 4 يسنا 32 آورده شده كه «كوشش گمگشتگان، آن است كه مردمان را از پاك انديشيدن، بي بهره سازند». در نگاه پيامبر ايراني بزرگ ترين توانايي و توانمندي انسان، به كار گيري خرد است. بيت نخستين شاهنامه ي فردوسي برگرفته از همين بينش زيباي خردمندانه است:

《به نام خداوند جان و خرد
كزين برتر انديشه برنگذرد》

در اوستا هستي اهورامزدا فروغ سرشار و «مينوي پاك» است كه گاه به معناي «خرد» و گاه به معناي «روان» آمده است.

[...]

سپس فردوسي بزرگ از ديگر ويژگي خداي يگانه مي گويد كه دارنده ي آسمان هاست و تحت تأثير اوستا چنين مي فرمايد:

《خداوند كيوان و گردان سپهر
فروزنده ي ماه و ناهيد و مهر》

در گات ها، سرود يكم درباره ي اهورا مزدا چنين آمده است: «اوست نخستين انديشه وري كه روشنان سپهر از فرّ و فروغش درخشيدند». فرزانه ي توس از اين روشنان سپهر، ستاره هاي سپند ماه و ناهيد و مهر را گزينش مي كند كه رنگ و درخشش ميترايي هم در بيت متجلّي گردد.

سپس از خدا به عنوان «نگارنده ي بر شده گوهر» يا «برشده پيكر» ياد مي فرمايد. «برشده» صفتي است كه براي آسمان در ادب فارسي به كار رفته است. مثلاً حافظ شيرازي در غزلي آسمان را «سپهر برشده» مي نامد كه مانند پرويزن است. در بندهش اين باور به چشم مي خورد كه آسمان از گوهر به وجود آمده است. در «مينوي خرد» هم اين گونه گفته شده است كه «آسمان از گوهر آهن درخشنده ساخته شده است كه آن را (الماس = فولاد) نيز خوانند». (تفضّلي، 1385 ،32) سپهر را در ادبيات پهلوي چون چرخي مي دانند و استعاره هايي چون فلك گردان و چرخ گردون، بازمانده ي آن اسطوره است». (بهار، 1362 ،158)

👈بنمایه:
بازتاب باورهای مزدایی در شاهنامه‌ی فردوسی با تاکید بر آغاز شاهنامه- دکتر بتول فخر اسلامی

نقل از درگاه سرای زرتشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...