۱۳۹۸ اسفند ۱۰, شنبه

تازیان مسلمان با نیاکان ما و ايران ما چه كردند ...

در سال۶۳۶ ميلادی اعراب مسلمان پلید، به ايران کهن ما هجوم و یورش آوردند. شوربختانه برخی از ایرانیان بر اين گمان هستند که ايرانيان با آغوش باز به پیشباز اعراب مسلمان شتافتند!
 به همين شوند بر آن شدیم که به بخشی از آن اشاره ‌کنم.
عبدالحسين زرينکوب در کتاب دو قرن سکوت مي‌نويسد:  فاتحان، گريختگان را پی گرفتند. کشتار بی‌شمار و تاراج گيری به اندازه‌ای بود که تنها ٣٠٠هزار زن و دختر به بند کشيده شدند. ۶۰ هزار تن از آنان به همراه ٩٠٠ بار شتری زر و سيم بابت خمس به دارالخلافه مسلمین فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسيدند. با زنان و دختران در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسيار بر جای نهادند که سید نام گرفتند.

پس از چیرگی اعراب مسلمان بر کشور کهن اهورایی آریایی ایران ما:
١- در یورش به سيستان؛ مردم پایداری بسيار کردند و اعراب مسلمان خشونت بسيار کردند بگونه‌ای که "ربيع ابن زياد" سردار عرب برای ترساندن مردم و کاستن از شور نبرد آنان دستور داد تا بالاترین جایگاه  بساختند از آن کشتگان يعنی پیکر کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند و هم از آن کشتگان تکيه‌گاه‌ها ساختند و "ربيع ابن زياد" بر روی آنها نشست و قرار شد که هر سال از سيستان هزار هزار (يک ميليون) درهم به امير المومنين مسلمانان دهند با ١٠٠٠غلام(پسر بچه‌هایی که اعراب به آنها تجاوز می‌کنند را گویند) و کنيز.
(کتاب تاريخ سيستان برگ۳۷و۸۰. کتاب تاريخ کامل جلد١ برگ٣٠٧).

٢- در هجوم اعراب به ری مردم شهر پايداری و نبرد بسيار کردند بگونه‌ای که "مغيره" سردار عرب در اين جنگ چشمش را از دست داد. مردم جنگيدند و پايداری کردند. و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنيمتی که از ری نصيب مسلمانان شد همانند غنائم مدائن بود.(کتاب تاريخ تبری جلد۵ برگ۱۹۷۵).

٣- در هجوم و یورش به شاپور نيز مردم پايداری و ستیز بسيار کردند بگونه‌ای که "عبيدا " سردار عرب بسختی زخمی شد آنچنان‌که به هنگام مرگ وصيت کرد تا به خونخواهی او مردم شاپور را کشتار کنند. سپاهيان عرب نيز چنان کردند و بسياری از مردم شهر را بکشتند.
(کتاب فارسنامه ابن بلخی. برگ۱۱۶ و کتاب تاريخ تبری جلد۵ برگ٢٠١١).

۴- در یورش به اليس، جنگی سخت بين سپاهيان مسلمان و ايرانیان در کنار رودی که بسبب همين جنگ بعدها به « رود خون » معروف گرديد در گرفت. در برابر نبرد و پايداری سرسختانه‌ی ايرانيان، "خالد ابن وليد" نذر کرد که اگر بر ايرانيان پيروز گرديد چندان از آنها بکشم که خون‌هاشان را در رودشان روان کنم و چون ایرانیان جنگ را باختند. به دستور خالد «گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند می‌آوردند و در رود آب گردن می‌زدند» مغيره گويد: که «بر رود آسياب‌ها بود و سه روز پياپی با آب خون آلود، قوت سپاه را که ١٨هزار نفر هم بيشتر بودند آرد کردند. همه‌ی کشته شدگان ایرانی در اليس ٧٠هزار تن بود.
(کتاب تاريخ تبری جلد۴ برگ۱۴۹۱ و کتاب تاريخ ده هزار ساله ايران. جلد۲ برگ١٢٣).

۵- در شوشتر، مردم هنگامی‌که از تاخت تاز و یورش ناگهانی تازیان مسلمان با خبر شدند خارهای سه پهلوی آهنين بسيار ساختند و در بیابان پاشيدند. چون لشگر اسلام به آن نزدیکی رسيدند، خارها به دست و پايشان بنشست و مدتی در آنجا ماندند. پس از تصرف شوشتر، لشگر اعراب مسلمان در شهر به کشتار و غارت چپاول پرداختند و آنانی را که از پذيرفتن اسلام خود داری کرده بودند گردن زدند.
(کتاب الفتوح، برگ۲۲۳ و کتاب تذکره شوشتر برگ١۶).

٦- در چالوس رويان، "عبدالله ابن حازم" مامور خليفه‌ی اسلام به بهانه دادرسی و رسيدگی به شکايات مردم فرمان داد تا آنان را در جاهای گوناگون گردآوری کردند و سپس مردم را يک يک به حضور خواست و پنهانی گردن آنها را زدند بگونه‌ای که در پايان آن‌روز هيچ‌کس زنده نماند. و ديه‌ی چالوس را آنچنان ویران کردند که تا سال‌ها آباد نشد و املاک مردم را بزور می‌بردند.
(کتاب تاريخ تبرستان برگ١٨٣ و کتاب تاريخ رويان برگ۶۹).

٧- در هجوم به سرخس، اعراب مسلمان «همه‌ی مردم شهر را به جز ١٠٠ نفر کشتند.
(کتاب تاريخ کامل. جللد۳ برگ٢٠٨و ٣٠٣)

٨- در یورش به نيشاپور، مردم پناه خواستند که تازیان مسلمان نپذیرفتند اما مسلمانان چون از مردم شهر کينه داشتند، به کشتار و غارت مردم پرداختند بگونه‌ای که «آن‌روز از هنگام بامداد تا شامگاه می‌کشتند و چپاول می‌کردند.
(کتاب الفتوح. برگ٢٨٢).

٩- در هجوم اعراب به گرگان، مردم با سپاهيان اسلام به سختی جنگيدند بگونه‌ای که سردار عرب "سعيد بن عاص" از وحشت نماز خوف خواند. پس از مدت‌ها پايداری و نبرد سرانجام مردم گرگان پناه خواستند و سعيد ابن‌عاص به آنان پناه داد و سوگند خورد «يک تن از مردم شهر را نخواهد کشت» مردم گرگان تسليم شدند، اما سعیدابن‌عاص همه‌ی مردم را کشتار کرد بجز يک نفر و در توجيه پيمان شکنی خود گفت: «من سوگند خورده بودم که يک تن از مردم شهر را نکشم». تعداد سپاهيان اسلام در حمله به گرگان ٨٠ هزار تن بود.
(کتاب تاريخ تبری جلد۵ برگ۲۱۱۶ و کتاب تاريخ کامل. جلد۳ برگ۱۷۸).

١٠- پس از فتح" استخر" مردم آنجا سر به شورش برداشتند و حاکم عرب آنجا را کشتند. اعراب مسلمان مجبور شدند برای بار دوم "استخر" را دورگیری کنند. ستیز و پايداری ايرانيان آنچنان بود که فاتح استخر "عبدالله بن عامر" را سخت نگران و خشمگين کرد بگونه‌ای که سوگند خورد که چندان بکشد از مردم استخر که خون جاری شود. پس خون همه کشته شدگان لخته شد و جاری نشد تا اینکه آب گرم به خون ريختند پس برفت و کشته شدگان ۴۰ هزار نفر بودند.
(کتاب فارسنامه ابن بلخی برگ۱۳۵. کتاب تاريخ کامل. جلد۳ برگ١٦٣).

١١- رامهرمز نيز پس از جنگی سخت به تصرف سپاهيان اسلام در آمد و فاتحان عرب بسياری از مردم را کشتند و زنان و کودکان فراوانی را بَرده ساختند و ثروت سرمایه‌ای هنگفت بچنگ آوردند.(کتاب الفتوح. برگ۲۱۵).

١٢- مردم کرمان نيز سال‌ها در برابر اعراب نبرد و پایداری کردند تا سرانجام در زمان عثمان، حاکم کرمان با پرداخت دو ميليون درهم و دو هزار غلام بچه و کنيز، بعنوان خراج سالانه، با اعراب مسلمان تازشگر آشتی کردند.
(کتاب تاريخ يعقوبی برگ٦٢ و کتاب تاريخ تبری جلد۵ برگ٢١١٦و٢١١٨ و کتاب تاريخ کامل. جلد۳ برگ١٧٩و١٧٨).

جنايات اسلام و نسل‌کُشی ایرانیان بدست اعراب مسلمان تنها به اين شهر‌های ایران پایان نمی‌یابد و اينها تنها بخشی از وحشتناک‌ترین پلیدی‌های آشکارا شده تازیان دد مسلمان است.

نقل از کانال ایرانیان زرتشتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...