در اوستا "خشتراوئیریا" به معنیِ نیروی فرمانروایی بر نفس یاخویشتن داری است، که از اصولِ دین زرتشتی به شمار می آید .برای به دست آوردنِ چنین نیرویی، انسان نخست باید به دیوِ نفس و هوا و هوس خود لگام زند وآن را به زیر تسلطِ خود در آورد. مادامی که تشویش و نگرانی در ما راه دارد و در باطن خود احساس تزلزلِ فکری و روحی می کنیم، باید آن را دلیلی بدانیم که هنوز طوری که باید و شاید سرکشــی دیوهــوس خودرا مطــیع نکرده ایم و هنوز ازنیرویِ شــهریور(خشتراوئیریا) بر خوردار نیستیم. کلید خوشبخـتی وبدبـخــتی در دست خود انسانست.
شـهامت و شجـاعت مایۀ کامیابی، و بیم و ترس و نگرانی در زنـدگـی، در اثر عدمِ تصمـیم گــیریِ بجا وکسالت وسستیِ ارادۀ ماست.
فقط اشخاصی دچار ترس اند که هنوز ایمانِ کامل در آنان ریشه نگرفته و در اراده و منشِ خود دچار تزلزل گشته ونیرویِ خویشتن داری را در خود تقویت نکرده اند. چه بسا اشخاصی که پیوسته از بختِ بد و ناگواری ِمحیط و رنج وآلام زندگی شکایت می کنند در صورتی که اگر اراده کنند وبر علیهِ ناگواریها به مبارزه بر خیزند و بر اراده ونفسِ خویش نفوذ و تسلطی داشته باشند، دیدشان نسبت به زندگی به کلی عوض خواهد شد. یگانه اسبابِ نجاتِ هر فـرد وقومـی این است که از نیروی معنوی و روانی برخوردار گشته واراده و استعدادِ خود را چنانکه اشــوزرتـشت پیامبر فرموده است بشناسد و بداند که او می تواند خود را تا پایه ای رساند که شایسته مقام ایزدی گردد.
فرد یا قومی که به این پایه رسید در جـهان مادی نیروی بی زوالِ"خشتراوئـیریا" را به دست آورده ودر جهان مینویی شادیِ بی پایان بهره اش خواهد بود. اشوزرتشت به ما می آموزد: انسان، به یاریِ"خــشتراوئــیریا"دارای عزم واراده گشته و با غیرت و ثباتِ فکر، گریبانِ خودر از دست نکبتِ ضعف برهاند و به سعادت ابدی برسد…
اگر بَرزگر نسبت به خانوادۀ مختصرِ خود ، کـدخـدا نسبت به دهِ خود، شهردار نسبت به مردمِ شــهرِ خود و فرمانروایِ کشور نسبت به امت و ملتِ خود منتهایِ کوشش و فعالیت را درخدمتِ به مردم انجام دهد…
و اگر برابر این دستورِ اشوزرتشت، جمیع بشر، از شـاه تا گـدا و از خـرد تا کـلان و از زن و مرد دارایِ این صفتِ ایزدی گردیده و قوایِ مادی و معنویِ خود را برای خیر وسلامتیِ دیگران صمیـمانه به کار اَندازند، آنگاه عدلِ کل وشهریاریِ راستی و حکومتِ الهی در جـهان مسـتقر گردیده، غـم و اندوه از جهان بر می افتد وحقیقتِ برادری و برابری که هزاران سالست بشر در جستجوی آن به سر میبرد به تمام معنی در عالم ظاهر خواهد شد. شادروان فردوسی در این باره می فرماید:
فریدون فرخ فرشــته نبود
به عود و به عنبر سرشــته نبود
به داد و دهش یافت این نیکویی
تو داد و دهش کن فریدون تویی…
پس به دست آوردنِ نـیرویِ شـهریاریِ بر نفس وپرورش قـوه رحمانی در درون خــود وصرف نمودنِ آن برای بهبودی اوضــاعِ دیگران واستقرارِ حــکومـتِ نیک و آروز شده و بالاخره سازش و نیک خواهی و مساوات و برادری می باشد که اوستا آن را «خْشتراوئیریا» یا «شهریور» به معنای «اقتدار مقدس» می نامد.
🙏🏼🔥🤲🏼✨
منبع: کتاب ِ«زرتشت و آموزههای او» نوشتهی روانشاد دستور رستم شهزادی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر