✅چنانکه اشاره شد، از جمله بزرگترین جشن های آتش در ایران باستان که تداوم داشته و تا به امروز ادامه دارد، جشن سده است، یعنی جشنی که به یادگار پیدایی آتش برگزار می شود.
فردوسی شرح آن را در ضمن احوال هوشنگ آورده است. هم چنین گذشت که در این استوره پر معنی، دو عامل اساسی و متضاد، جهتي فکري ایرانیان را به روشنی تصویر کرده است. مار سیاه که مظهر مرگ و نیستی و جلوه گاه اهریمن است پدید می آید - اما بلافاصله فروغ ایزدی به جلوۂ آتش و روشنایی در آمده و مار می گریزد.اشارت فردوسی به این نکته که مار بر اثر پرتاب سنگ کشته نشده و می گریزد، بسیار پر معنی است، چون اهریمن برابر با همه روایات داستانی و اساطیری، و قالب فکری ایرانیان، هنگام تباهی و نابودی مطلقش در پایان جهانست.
✅باری، داستانی که فردوسی آورده چنین است که هوشنگ شاه پیشدادی روزی به هنگام کار که با گروهی همراه بوده، مار سیاه بزرگی بر سر راه می بیند. سنگی با شدت به سویش پرتاب می کند. بر اثر اصابت سنگ بر سنگ، جرقه می جهد و خار و خاشاک اطراف آن به آتش کشیده می شود. مار می گریزد و شاه و همراهان به گرد آتش به جشن و سرور تا شب هنگام پرداخته و نمی گذارند آتش هیچگاه خاموش شود. از آنگاه، آن جشن را سده نام نهاده و هر ساله ، پاس حرمت آتش و یادگار آن، بر پایش می کنند، و آن را پدیده و هدیه اورمزدی دانسته و قبله گاه خود قرار میدهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر