۱۴۰۰ بهمن ۱۴, پنجشنبه

آیا به راستی کسی «جشن سده» را از شاهنامه زدوده است!؟

 

آیا به راستی کسی «جشن سده» را از شاهنامه زدوده است!؟


در کنار نوروز و مهرگان، جشن سده نیز از باارزش‌ترین و باستانی‌ترین جشنهای آیینی ایرانیان است!

در باره ریشه و چگونگی پیدایی جشن سده، سخن‌ها گوناگون است وبررسی همه آنها از حوصله این کوتاه بیرون! نگاهی گذرا به دیگر ریشه‌هایی که برای جشن سده یا «جشن آتش» گفته شده:


۱-  به سد تن رسیدن زادگان #کیومرث

۲-  به جهان آمدن جهنام(جهنم) 

۳-  گرفتاری ضحاک به دست فریدون . آتش افروختن

۴-  پنجاه شب و پنجاه روز به نوروز(۱۰۰=۵۰+۵۰)

۵-  سد روز از آغاز زمستان(ماه آبان) گذشته

۶-  شناخت آتش از سوی هوشنگ پیشدادی

۷- سد روز تا گردآوری غله در جنوب ایران


زنده‌یاد استاد مهرداد بهار پیوند میان «سده» و شماره «سد ۱۰۰» را درست نمی داند و «سده» را از ریشه «سَدُک sadak» پارسی باستان به مانای «پیدایی و آشکار شدن» دانسته است.


یکی از نازش‌انگیزترین ریشه‌ها یا فرزانش(فلسفه)های گفته شده برای جشن سده که از سوی ایرانشناس نامی، پروفسور «مری بویس» در میان نهاده شده، پیوستگی آن با بازگشت ایزد رپیثوین به روی زمین، سد روز پس از رفتن به زیر زمین است! 


در باورهای کهن ایرانی که سال به دو موسم تابستان(هفت ماه) و زمستان(پنج ماه) بخش می‌شد ، ایزد «رپیثوین» سرور و نگاهبان گرمای نیم‌روز و یار و یاور تیشتر است.

در آغاز موسم زمستان و آنگاه که «#دیو سرما» به زمین می‌تازد، رپیثوین به زیر زمین می‌رود و ریشه گیاهان و آبها را گرم نگاه می‌دارد و از آنان نگاهبانی می‌کند تا تباه نشوند! بازگشت سالانه او به روی زمین با نوروز و مایه گرم شدن دوباره زمین است!

از نگاه «مري بويس»؛ مردم با افروختن آتش، سد روز پس از رفتن رپيثوين و پنجاه روز پيش از بازگشتش، براي گرم كردن گياهان و چيرگي بر سرماي سخت به او ياري مي‌رساندند. از این دیدگاه این جشن یادگاری از روزگار کشاورزی نخستین بوده است که در اوج سرما با افروختن آتش در گوشه و کنار کشتزارها و باغ‌ها به جلوگیری از سرمازدگی درختان و گیاهان کمک ‌می‌کرده‌اند!


این رویکرد به «سده» ، نگرش دانشیگ و نازش‌انگیز نیاکان و شناخت ایشان از گردش سال و ماه و دوره های گرما و سرما و زندگی دوباره گیاهان است!



گاه شنیده می شود که گویا پاره ای مصححان «جشن سده را از شاهنامه زدوده اند!!!»! این داوش، بی‌بنیاد، کین‌ورزانه و نابخردانه است!


آنچه که نه سخن فردوسی، که سروده افزایندگان به شاهنامه دانسته شده، و نیاوردنشان در متن را نمی‌توان «زدودن از شاهنامه» دانست، بیتهایی است که در متن کهنترین و معتبرترین دستنویسهای شاهنامه (فلورانس۶۱۴، لندن۶۷۵، سن‌‌ژوزف، قاهره۷۴۲، استانبول۸۰۳، استانبول۹۰۳) دیده نمی‌شوند! و در دیگر نسخه‌ها نیز جابجا، درهم و گاه با کاستی آورده شده اند!


زمان پیدایش جشن سده نیز در آبشخورهای گوناگون (آثارالباقیه و التفهیم ابوریحان، نهایه‌الاری نویزی، زین‌الاخبار گردیزی، البلدان ابن فقیه، و... نه روزگار هوشنگ، که زمان مشی و مشیانه، کیومرث، فریدون، زوتهماسب، و هتا اردشیر پاپکان نیز گفته شده است!

تبری و بلعمی و ثعالبی روایتی نزدیک روایت افزوده به شاهنامه را در خود دارند و مجمل‌التواریخ –که یکی از مهمترین آبشخورهایش شاهنامه فردوسی است!- این داستان را نیاورده است!


این نشانه ها گواه آن است که روایت آتش و بنیادنهادن جشن سده در روزگار هوشنگ، روایتی جداگانه و نانوشته و گفتاری بوده که کسی خوشش آمده و در بحر متقارب سروده و در حاشیه دستنویسی از شاهنامه نوشته (در شاهنامه لندن ۶۷۵، بیتها در حاشیه آورده شده‌اند!) و در بازنویسیهای پسین به متن کشانده شده اند!


بویژه؛ سخن کودکانه «چیز دراز» نامیدن مار:


پدید آمد از دور چیزی دراز!!!!


یا نارسایی قافیه در بیت:


برآمد به سنگ گران سنگِ خرد؛

هم آن  هم این سنگ بشکست خرد!


یا آوردن «طبع سنگ» که نمی‌توان آن را سخن فردوسی دانست، نشانه‌های آنند که بیتها و روایت نژاده و سروده فردوسی نیستند! این سخن، به هیچ روی به معنی «زدودن جشن سده از شاهنامه» نیست! افزون بر این که این روایت از بنیاد جشن سده، کودکانه ترین روایت از میان روایتهاست و این که از بنیاد این بیتها و این روایت سروده فردوسی و بخشی از شاهنامه نبوده اند، فردوسی فرزانه خود بارها و بارها از جشن سده سخن گفته و نبودن بیتهای افزوده در متن، «جشن سده» را از شاهنامه نمی‌زداید!


۱-  آغاز پادشاهی گشتاسپ:

به هر برزنی جشنگاهی سده

همه گرد بر گردش آتشکده


۲-  اندرز دارا به اسکندر:

نگه دارد این جشنگاه سده،

همین فرِّ نوروز و آتشکده!


۳-جنگ اردشیر و اردوان:

برآورد از آن چشمه آتشکده

بدو تازه شد مهر و جشن سده


۴-زادن نوشین‌روان از مادر:

نِهاد اندر آن مرز آتشکده،

بزرگیّ نوروز و جشن سده


و....


ناگفته نماند که پاره ای استادان مانند استاد خطیبی با این برداشت همداستان نیستند!


با آزرم،

سیروس حامی - بهمن ۱۴۰۰


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...