☀️ «چلهی تموز» با جشن آبپاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز میشد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان میرسید. چلهی تموز پایانبخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درونمایه به هم پیوسته بودند. جشنهایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانههایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیختهاند. در این افسانهها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» میرفتند.
🌻 در افسانههای ایرانی رشن به مانک درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چم راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشتهی زمین است که با کنش نیک شناخته میشود.
🌾 «تموز» به چمار (معنی) گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز(جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چلهی بزرگ میگویند. به بیست روز پس از آن نیز چلهی کوچک یا چلهی خرد گفته میشود. همچون چلهی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دستهبندی میشد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود میکردند و خاکستر آن را در دالان خانهها میریختند.
دربارهی آیینهای این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.
🏵 سرودهی بومی خراسان برای چلهی تموز:
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز!
برگرفته از درگاه زرتشت و مزدیسنان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر