💠 برابر آموزههای دینبهی، سراسر هستی را میتوان یک میدان نبرد بزرگ دانست که این نبرد در زندگی همهی مرتوگان (بشریت)، هر روز و هر روز، رخ میدهد. زیرا مرتوگان براستی سربازان این نبرد اند. آنها همچنین میتوانند با آزادکامی (اختیار) برگزینند که به کدام سوی این نبرد بپیوندند؛ سوی سپاهی که آن را "نیکی" نام است و در پی سازندگی و سودرسانی به سراسر آفرینش است یا سپاهی که به سرکردگی اهریمن برای ویران کردن آفرینش اهورامزدا برخاسته و آماجی (هدفی) مگر تباهی در سر ندارد.
💠 کنون، گزینش بر دوش خود مرتو (انسان) است تا از آزادکامیاش در راستای گسترش نیکی بهره بجوید یا بدی. با این همه، او در این نبرد از سه رزمافزار (سلاح) نیز برخوردار است که دربرگیرندهی اندیشه، گفتار و کردار اند. نیز او چراغی به نام خرد را در دست دارد که اگر بدرستی با سوخت دانش و بینش روشنش کند، میتواند دریابد که نیکی را باید برگزید یا بدی.
💠 بر این پایه، آنکه از خرد خود بدرستی بهره جوید، در خواهد یافت که از سپاه بدی و بویژه سرکردهاش -اهریمن- بر پایهی ویمندی (تعریفی) که دارند، چیزی مگر تباهی برای هستی سر نخواهد زد؛ از این رو، روشن است که خوشی و خرمی راستین هیچ مرتویی نمیتواند از پیوستن به سپاه اهریمن به دست آید، زیرا مرتو نیز -چه بخواهد و چه نه- پارهای ناگسستنی از هستیست.
💠 اینها همگی بدین چم (معنی) اند که آنکه خوشی خود را در تبهکاری میجوید، براستی نمیداند که دچار چه خودزنی بزرگی شده. پس او براستی از نادانی رنج میبرد. افزون بر این، او با تبهخویانهسازی اندیشه، گفتار و کردار خویش، با هستی میستیزد و از راه ستیز با هستی، با خود نیز که پارهای از آنست، میستیزد. پس سپاهیان بدی نه تنها با سپاهیان نیکی، وانگه (بلکه) با خویشتن نیز در ستیز اند. که این فرجامی مگر شکست را برای اهریمن و سپاهیانش در پی نخواهد داشت؛ شکستی که پیروزی سپاه اهوراییان میباشد.
💠 افزون بر اینها، یک بهدین، برابر آموزههای اشوزرتشت، خوب میداند که اهورامزدا -این خداوند خرد و یگانه آفریدگار سراسر آفرینش- هیچ آفریدهای را مگر از بهر نیکیگستری و پیکار با بدی نیافریده است. پس بیگمان هر کس یا چیزی بر پایهی هنجار هستی -اشا- جایگاه ویژهی خود را دارد که در آن جایگاه میباید به انجام خویشکاری (وظیفهی) ویژهی خود بپردازد. اینک از آنجایی که مرتو هستندهای (موجودی) آزادکام است، او مهند (مهم) ترین جایگاه را در این میان دارد. پس باید خرد خود را از همهگونه دانایی سیراب سازد تا نخست جایگاه ویژهی خود را در هستی بیابد و سپس با همهی توان در راستای خویشکاری یا خویشکاریهای خود بکوشد.
💠 جدا از این، یک زرتشتی در همهی زندگیاش و در برخورد با هر فراپرسی، از همهی دانایی و توانایی شدنی (ممکن) خود بهره میگیرد تا دریابد چه رفتاری در برخورد با آن فراپرس، بهترین پیامد را در راستای گسترش نیکی در هستی و پیکار با بدی در بر دارد. در این راستا نیز -چنانچه گفته شد- او بهخوبی میداند که هر آفریدهای جایگاه و خویشکاری خود را برای گسترش نیکی و پیکار با بدی دارد. پس، از آن چیز در راستای جایگاه و خویشکاریاش بهره میگیرد.
💠 یک زرتشتی همچنین میداند که خود همهآگاه و همهتوان نیست؛ پس میکوشد از دانایی و توانایی دیگران -بویژه آنان که در زمینهی همپیوند (مربوطه) با آن فراپرس، کارآموخته و کارآزموده اند- یاری گیرد و سپس رویکرد درخوری (مناسبی) را پیش گیرد. پس افزون بر این، همهی زرتشتیان میباید بهخوبی از مهندی (اهمیت) بسیار بالای همپرسگی (مشورت) و همازوری (اتحاد) با دیگر نیکان جهان آگاه باشند.
💠 روی هم رفته، یک زرتشتی با این پیشداشت (ذهنیت) که او سرباز سپاه نیکی در نبرد با بدیست و همهی آفریدگان هم با همین فردید (منظور) آفریده شدند، میکوشد با دیگر نیکان همراه شده و هر چیز را بشناسد و از آن بر پایهی اشا بهره گیرد.
💠 در پایان، نیاز به گوشزد است که آنچه در این نوشتار گفته شد، دربرگیرندهی نکتههایی همادین (کلی) بیک (اما) بنیادین بود که بخشهای بسیاری از آن، نیازمند ریزبینی و واکاوی بیشتری دارند که پیشتر شاید اندک نمارش (اشاره) هایی به آنها کرده باشم، بیک سپستر میکوشم که با ژرفنگری بیشتری به آنها بپردازیم. گرچه، درونمایهی این نوشتار اگر بهپرسونی (بهدقت) نگریسته و اندیشیده و سنجیده شود، پاسخ بسیاری از پرسشهای گوناگون پیرامون دین مزدایی را در خود نهفته دارد. با این همه، آنچه در اینجا گفته شد را به یاد بسپارید تا در آینده، از این نوشتار چونان پیشدرآمدی (مقدمهای) برای درآیش (ورود) به جستارهای ژرف (عمیق) تر و پرسون (دقیق) تر بهره گیریم.
✍️ بهدین تیرداد نیک اندیش
برگرفته از تارنمای سرای زرتشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر