◾️آناهید یا آناهیتا ایزد و نماد آب در ایران باستان بوده است. ایرانیان باستان سراسر مظاهر طبیعت را می ستودند و برای پاسداشت آن می کوشیدند. این یشت نیز برای ستایش آب ها (آبان) سروده شده است که نشان از ارج والای آب و طبیعت نزد نیاکانمان دارد. پس خواندن این یشت کافیست تا به زیرکی نیاکانمان اندر وصف آب- مایع حیات- پی برید. شاید اگر تازیان پلید منش، میهنمان را با آیین ویرانگرشان غارت نمیکردند، اینک بحران آب برایمان معنا نمی داشت👇🌹👇
《اوست آن برومندی كه در همه جا نامآور است؛ اوست كه در بزرگی به اندازه همه آبهایی است كه بر روی این زمین روانند.》
《از این آب، یك رود به هم هفت كشور روان است و این یك رود از این آب، در زمستان و تابستان، پیوسته روان است.》
《اَرِدْویسور آناهید از سوی مزدای آفریدگار برخاسـته است. به درستی كه بازوان زیبا و سپیدش به ستبری شانه اسبی است؛ بازوانی كه با زیورافزار باشكوه و تماشـایی آذین شده است. اوست یكسره روان و بسیار نیرومند و نازنین.》
《او بر فراز گردونه نشسته، لگام برگرفته و گردونه میراند.》
《اوست آن توانای درخشانِ بلندبالای خوشاندامی كه شب و روز به نیرومندی روان است، و به فراوانی همه آبهایی است كه بر روی این زمین روانند.》
《اهورامزدای نیك كردار به او فرمان داد: ای اَرِدْویسور آناهید! به سوی پایین روان شو و دگر باره به این فراز باز آی؛ از آن گوی آسمانی جایگاه ستارگان، به سوی زمینِ آفریده اهورا فراز رو. فرماندهان دلاور و بزرگان سرزمین و پسرانِ بزرگانِ سرزمین باید تو را نیایش كنند.》
《اهورامزدا برای او چهار اسب از باد و باران و ابر و تگرگ فراهم ساخت. از این چهار اسب پیوسته باران و برف و ژاله و تگرگ، به مانند نهصد هزار تیر، فرو میریزد و بخشیده می شود.》
《اَرِدْویسور آناهید همواره به پیكر یك دختر زیبا، بسا برومند، خوشاندام، كمربند بر میان بسته، بلند بالا، آزاده تبار و بزرگوار كه یك جامه زرینِ پرچین و ارزشمند در بر كرده است، نمایان میشود.》
《به درستـی كه اَرِدْویسـور آنـاهیـدِ بسـا بـزرگـوار، آنگونه كه شیوه اوسـت، با گـوشـواره زریـنِ چهـار گـوشه و با گردنبندی به گردن نازنین خود پدیدار میشود. او كمربند به میان میبندد تا پستانهایش زیباتر و خودش خوشایندتر شود.》
《بـر فـراز اَرِدْویسـور آناهید، تاجی آراسته با یكصد ستاره جای دارد؛ تاجی زرین و هشتگوشه، كه به مانند چرخی ساخته شده و با نوارهایی آذین داده شده اسـت. تاج زیبای خوب ساخته شدهای كه چنبرهای از آن پیش آمده است.》
《ای اَرِدْویسور آناهید! ای نیك، ای تواناترین! اینك مرا این كامیابی فراز ده كه به ارجمندی به یك خوشبختی بزرگ دست یابم، خوشبختیای كه در آن خوراك بسیار فراهم شود، بهره و بخشش بسیار باشد، اسبانِ شیهه زننده و گردونههای برخروشنده و تازیانههای بانگ برانگیزاننده باشند، كه در آن خوراكِ فراوان و توشه اندوخته شده باشد، آن خوشبختیای كه در آن پُر باشد از چیزهای خوشبو، و در انبارش پُـر باشد از هر آنچه دل كسی بخواهد و هر آنچه زندگانی خوش و خرم را بكار میآید.》
👈بنمایه:
اوستا؛ یشتها، آبان یشت
نقل از درگاه سرای زرتشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر