۱۳۹۹ مرداد ۱۲, یکشنبه

رضا شاه و دمیدن روحی تازه بر پیکر جامعه زرتشتی



🔥جامعه زرتشتیان ایران پس از اسلام بشدت زیر فشار بود این فشار ها با پیدایش سلسله گُجستک صفویه چنان خُرد کننده شده بود که کمر جامعه زرتشتی از این دوره تا پیش از شروع سلسله پهلوی شکسته شد در این دوره جامعه زرتشتیان ایران دوره انحطاط خویش بلکه نیستی را می پیمود. فشار ستم مسلمانان بر آنها در طی نیم قرن فرمانداری محمد تقیخان بافقی فرماندار یزد معروف بخان بزرگ روزافزون و پریشان روزگاری و بینوائی آنها را پایانی پیدا نبود. بر چارپایان خود حق سواری نداشتند منازل و مساکن آنها بایستی از منازل و مساکن مسلمانان حقیر تر باشد.تازه مسلمان شده ها بحکم شرع و تصدیق عرف وارث کامل اموال و دارایی والدین و نیاکان خود میگشتند. بار جزیه کمرشکن و روش وصول آن طاقت فرسا بود و هر چند شماره نفوس جمعیت زرتشتیان میکاست بر مقدار مالیات جزیه بوسیله عمال سلطنت وقت(تا پیش از پهلوی) افزوده میگشت. برجان و مال و ناموس خود مالک نبودند و دختران زیبای آنها هر آن در معرض خطر و حفظ آنها از چنگال شهوت پرستان و ستمکاران مسلمان کار بغرنجی بود. کیخسرو و ایزدیار کرمانی برای حفظ ناموس با زن و فرزندان خود بطور ناشناس به یزد فرار کردند اما در آنجا هم از شَر مسلمانان در امان نبودند و یکروز پیش از آنکه مسلمانان بتوانند بر دختر 9 ساله ملیحش دست یابند شبانه با تحمل زحمت و سختی زیاد به بمبئیِ هند فرار کردند و در سال 1164 یزدگردی به آنجا وارد و بسر و سامان رسیدند. فرزندان و نوادگانش برای نجات همدینان ایرانی خود گریان بودند تا آنکه در سال 1223 یزدگردی فرزانه مانکجی صاحب از زرتشتیان هند برای زیارت میهن رهسپار ایران گشت به او متوسل شدند که برای رستگاری برادران دینی چاره ای بیندیشد. فرزانه نامبرده برای بهتری روزگار زرتشتیان ایران مردانه بکوشید و در الغای مالیات کمر شکن جزیه همت گماشت. اما اوباش و اشرار مسلمان از اعمال ناشایست خود دست بردار نبودند و به روش های گوناگون زرتشتیان را آزار و شکنجه میدادند و آنها را به تَرک کردن وطن و مهاجرت به هندوستان مجبور میکردند. سال 1289 یزدگردی فرا رسید و کوکب درخشانی در آسمان ایران بدرخشید فرزند ایران و زنده کننده نام نیاکان رضا شاه بزرگ برای آبادانی میهن و نجاتش از دست راهزنان ستمکار و خائنان کشور مردانه قد بر افراشتند و افق بروبوم نیاکان با عظمت و شوکت خودرا باز درخشان ساختند و در ترقی وطن و آبادانی آن و آسایش مردمان بگواهی صفحات تاریخ کوشش خستگی ناپذیر ابراز کردند. برای احیای نام نیاکانِ با فر و شکوه و تجدید دوره بامجد و بزرگ گذشته آداب و سنن منسوخ شده قدیم را رواج دادند و سال و ماه باستانی را مرسوم کردند.بحال زرتشتیان بیشترین توجه را فرمودند و آنها را با مهرِ شاهانه خویش سرشار و بر زخمهای فرسوده شان مرهم گذاشتند و دلهای پژمرده آنها را با نوازشهای پدرانه خویش شاداب فرمودند محرومیتها را از سر زرتشتیان برداشتند، تساوی حقوق را اعلام فرمودند و زرتشتیان را بر خلاف پارینه بر دارایی های خود فرمانروا ساخته و رفع ظلم از ایشان نمودند و طرف توجه خاص خویش قرار دادند در ارتش کشور بخدمت گماشتند و در ادارات دولتی راه یافتند و بتدریج پُست های مهم را گرفتند. در سال 1292 یزدگردی هنگام نخست وزیری و وزارت جنگ رضا شاه بزرگ یزد حومت نظامی داشت ، یاور(سرگرد) صادقخان فرماندار بود. امر کرد زرتشتیان در شهر و اطراف بر چهارپایان خود سوار شوند(این کار تا پیش از این برای زرتشتیان ممنوع بود و حق سوار شدن بر چارپایان را نداشتند) و اگر کسی ممانعت کرد آنها را مجازات کنند. زرتشتیان از این خبر خوشحال شده و در شهر بسواری پرداختند. مسلمانان متعصب بنای بد سلوکی گذاشته بسیاری را از الاغ پائین کشیده و مضروب کردند. سربازانی که در شهر میگشتند آنها را بازداشت کرده و در سرباز خانه مجازات میکردند. در زمان دو سال شکمکش و پافشاری زرتشتیان و حمایت های رضا شاه بزرگ از زرتشتیان و یاور صادق خان زرتشتیان آزادانه و سواره در شهر میرفتند و کسی آنها را آزار نمی داد.

محمد رضا شاه پهلوی نیز در این باره راه پدر بزرگوارشان را ادامه دادند، در این دوره کاروان مهاجرت اجباری و زیر ستم زرتشتیات به خارج از ایران نه تنها از حرکت ایستاد بلکه کسانیکه از سالیان دراز دور از وطن بسر میبردند و در خاک غربت پرورش یافته اند به اشتیاق زیارت شاهنشاه و بوسیدن خاک پاک میهن به تک وپو افتادند.

☀️پژوهش: اردوان فرخ☀️

نقل از درگاه سرای زرتشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...