۱۳۹۹ مرداد ۲۹, چهارشنبه

جشن شهریورگان

 

جشن شهریورگان جشن نیکوکاری، جشن رادمنشی و آفرینش زمین:

نرمک نرمک می‌رویم تا از گرمای پر شور تابستانی دوری بگیریم و خنکای پاییزی را با جان و دل، پذیرا باشیم. کشاورزان بیشتر شهرهای ایران با رسیدن شهریورگان در پوست خود نمی‌گنجند. هنگام گردآوری فرآورده‌هاست. اینک آنها دستاورد کشته‌ی خویش را به سر پنجه‌ی گاوآهن درو می‌کنند و دلی بهر گردآوری بازده و خرمن می‌تپانند و دلی از برای کشته‌ی پاییزه در آخر شهریور. از اینروست که سده‌هاست شهریورگان برای ایرانی‌ها بسی بایسته‌ی جشن و شادمانی بوده‌است.
شهریورگان از آن دسته جشن‌های دوازدگانه سال در ایران باستان بوده‌است. این جشن در گاه‌شماری ایرانی برابر است با روز چهارم شهریورماه.
واژه شهریور برگرفته از "خشَترَه وَئیریَه" اوستایی، به معنی شهر و شهریاری شایسته و نیرومند است. خشتره به معنی کاری است که بر پیرامون اندیشه نیک بچرخد که به زبان ساده‌تر همان کردار نیک است. کردار نیک همگامی با هستی است.
 امروزه گل ریحان را ویژه شهریور می‌نامند.
در همان‌سان شهریور نام یکی از امشاسپندان است که نماد پادشاهی آسمانی و نیروی خدایی بوده و همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی برای مردمان است. این امشاسپند در جهان گیتایی، نگهبان ایوخشست یا توپال(:فلزات) و سیم و زر، دستگیری از بینوایان و فرشته‌ی جوانمردی است.
ایرانیان باستان در این روز پس از نیایش اهورامزدا و نیکوکاری و دادن خوراک به تهیدستان و نیازمندان، نزد پادشاه میرفتند و این جشن را شادباش می‌گفته‌اند. سپس فلزهای کهنه را از انبارها بیرون آورده و نو میکردند و پس از آن به شادی و پایکوبی می‌پرداختند.
امروزه نیز در شهرهای کویری و گرم  چون یزد و کرمان که بیشتر سال گرم است، شهریورگان بمانند یک نوروز دیگر را دارد. از این‌روی چونان نوروز، خانواده‌های ایرانی و همانا بیشتر زرتشتی‌ها که آیین ایرانی را همچنان و به‌گونه درست بجای می‌آورند به خانه تکانی می‌پردازند، ظرف‌های فلزی را پاک و درخشان می‌کنند و دل و جان را چونان ظرف‌های کهن مسی و رویین و برنزین را پرداخت و زدایش می‌دهند و آیینه وار آماده‌ی پذیرایی از زیبایی و رنگارنگی پاییز می‌شوند.
در گزشته‌های دور، برای سال دو بخش تابستان بزرگ و زمستان بزرگ داشته‌ایم. بهار و پاییز هم دو واژه‌ی پس از آنهاست که شاید بیش از ۳هزار سال درازا ندارند. تابستان، در زبان پهلوی نیز تاپیستان یا گرماستان بوده و در زبان اوستایی #هامین از ریشه‌ی هَمَhama که آن نیز گرما باشد و هنوز در زبان بلوچی آن را هامین می‌نامند، چنانچه در زبان کردیِ اورامی هامِن و با اندک دیگرگونی در زبان کردیِ سورانی هاوین خوانده می‌شود.

جشن شهریورگان در متون قدیمی:
به نوشته‌ی ابوریحان بیرونی در رویه‌ی٢٢١ برگردان نامه‌ی آثارالباقیه جشن شهریورگان را آذر جشن یا جشن آتش نیز می‌خوانده‌اند. جشن‌های آتش که امروز برجای مانده دربرگیرنده جشن سده و جشن سوری نیز می‌شده‌است. آشکار نیست که چرا به شهریورگان جشن آتش می‌گویند هرآینه شاید بتوان پاسخ این پرسش را بربنیاد شاهنامه‌ی فردوسی داد.
بگمان نگارنده، شاهنامه در کنار اوستا(کهن‌ترین نوشتار دینی جهان) بنیادی‌ترین و ارزشمندترین آثار در زمینه‌ی شناخت تاریخ ایران باستان هستند. آثاری که پشوانه آنها را امروزه کندوکاری‌های باستان شناسی به اثبات می‌رساند که در این نوشتار مجال آوردن آنها نیست و ما را از نسک‌هاهای نه چندان راست و درستی چون تاریخ هرودوت و آنچه رویدادنویسان اروپایی نگاشته‌اند بی‌نیاز می‌کند.
در داستان #هوشنگ_شاه پیشدادی دومین پادشاه استوره‌ای ایران‌زمین پس از #گیومرس(گئومرتا، روان و جانِ میرا نخستین آدم آمده‌است):
هوشنگ نخستین مَرتوی(:انسان) روی زمین بود که با دانش خود آهن را از دل سنگ بیرون آورد و با شناختن آهن پیشه‌ی آهنگری بنیاد نهاد و بدان تبر و اره و تیشه ساخته گشت. پس از آن با ساختن جوی‌ها بر سر دریاها، آنها را به دشت‌ها کشاند و کشاورزی را سبب شد. با پیدایش کشاورزی زندگی کوچی و ایلی به یک‌جانشینی و "شهرنشینی" دگرگون شد:
نخستین یکی گوهر آمد به چنگ
به آتش ز آهن جدا کرد سنگ
سـرِ مایه کرد آهـنِ آبـگون
کزآن سنگ خارا کشیدش برون.

در شاهنامه این کارنامه‌ی ارزشمند گفتار و کردار نیاکان، دو جا از شهریور نام برده شده‌است یکی آنجا که #رستم به نزد #کیخسرو میرود و آغاز به بزرگداشت و ارجمند شمردن شاه میکند:
چو هرمزد بادت بدین جایگاه
چو بهمن نگهـبان فرخ کلاه
همه ساله، اردیبهشت هُژیر
نگهبان تو با هُش و رای پیر
چو شهریورت باد پیروزگر
به‌ نام بـزرگی و فر و هـنر.

و دیگر یادکرد از شهریور، به ماجرای رفتن بهرام گور به نخجیرگاه(شکارگاه) و کشتن شیران برمی‌گردد که برپایه شاهنامه روزی بود که ابرشهریور برآمد و همه‌جا پر از سیاهی شد:
همی بود تا ابرِ شهریوری
برآمد جهان شد پر از لشگری.

شهریور، شهریاری آرمانیِ خرد، رها و آزاد از روش و کیش:
در جای‌جای اوستا بویژه نسک #گات‌ها پس از ستایش شهریور امشاسپند و یادکرد از شهریاری مینویی، ویژگی‌های اینگونه شهریاری و کشورداری آمده‌است:
«مرتو(:انسان) از میان آن دو همچون راست‌کردار و پیشرفت‌دهنده و افزاینده منش پاک را برای خود برمی‌گزیند. ای مزدا، پس هیچ‌گاه پاسبان و رهبر دروغین و فریبکار با خودنمایی و مردم فریبی به پاکی از برای نام نیک و یاد نیک بهره‌مند نگردد».
( #اشوزرتشت_گات‌ها_هات٣١بند۱۰)

در دینکرد (از گفته‌های اوستا) در نسک نُهمش آمده‌است:
بدترین پادشاه، آن بددین و بدکنشی است که کُشنده‌ی بی‌گناهان می‌باشد و پادافره(کیفر) گران، سزای آن کسی است که چنین دروندی(دروغگویی) را پادشاه کند.
همانا دین در این گفته نه به معنی کیش و آیینی ویژه، چنانچه به ریشه‌ی این واژه‌ی پارسی اشاره دارد. دین از ریشه‌ی "دَئِنا" و با دید و دیدن نیز هم ریشه است و اندریافت بینشِ درون(وجدان) می‌دهد.
در نزد بِهدینان و نیاکان، پادشاهی خواسته شده(شهریور) آن است که شهریار بر اساس نیروی مینویی، منش نیک و وجدان پیرو راه اشه و راستی باشد.
اهورامزدا با خداوندی و سروری خود و پیوستگی پایدارش با اشه، رسایی و جاودانگی، شهریاری مینویی و یاوری و منش نیک را به کسی خواهد بخشید که در اندیشه و کردار دوست اوست. رهبر هرگز نباید مایه‌ی خشنودی دِرَوَندان(دروغگویان) شود زیرا آنان همواره با اشوونان(راستان) دشمنی می‌ورزند. از اینروست که این شهریاریِ دلخواه نه از مدار دین و آیینی ویژه وانگه تنها و تنها از مسیر راستی و درستی می‌گزرد.


جشن‌های دیگر شهریورماه:

در ماه شهریور افزون‌بر شهریورگان که در روز سی‌ام امرداد ماه امروزی و چهارم شهریورماه باستانی برگزار می‌شود جشن‌های درون- ماهی دیگری نیز وجود دارد:

یک- جشن خنک شدن هوا:
هرمَزد روز از شهریورماه برابر با یکم شهریور در گاه‌شماری ایرانی، جشن خنک شدن هوا در خوارزم که "فغربه" هم گفته شده‌است.

دو- جشن کشمین:
اردیبهشت روز از شهریورماه برابر با سوم شهریور در گاه‌شماری ایرانی، جشنی ناشناخته در سُغد باستان که با بازاری همگانی همراه بوده‌است.

٣- جشن خزان یا جشن مُغان:
دی به آذر روز از شهریورماه برابر با هشتم شهریور در گاهشماری ایرانی؛ در برخی از شهرهای ایران به‌ویژه شهر دماوند، این جشن از آن دسته از جشن‌های کهنی است که همراه با آتش‌افروزی بر بام خانه‌ها و چراغانی کردن و آذین بستن کوچه و خیابان برگزار می‌شده‌است. از این جشن می‌توان به سوارکاری نیز اشاره کرد. انگیزه‌ی برپایی این جشن، پایان تابستان و آغاز فصل خزان می‌باشد. برخی نیز هنگام برپایی این جشن را در هجدهم شهریورماه دانسته‌اند. گویا دو جشن با نام جشن خزان برگزار می‌شده که جشن خزان نخستین در روز دی به آذر، برابر روز هشتم شهریور ماه انجام می‌شده و جشن خزان دیگر، هرمزد روز از مهرماه، روز نخست مهر. خزان روز هشتم باشد از شهریورماه کهن و این روز جشن مغان است.

۴- بازار:
دی به مهر روز از شهریورماه برابر با پانزدهم شهریور در گاه‌شماری ایرانی، بازاری همگانی در در سُغد و فرارودان(ماوراالنهر) باستان.

۵- روز بزرگداشت سالخوردگان:
ارد روز از شهریورماه برابر با بیست‌وپنجم شهریور در گاه‌شماری ایرانی، رسمی با پیشینه‌ی ۳هزارساله در بزرگداشت سالخوردگان و ارج نهادن به پدربزرگان و مادر بزرگان در ایران باستان به‌نام "اشیش‌وانگ" که روز دهش اهورایی و مینویی و روان پاک بود و تا کنون نیز در برخی از بخش‌های سرزمین‌های ایرانی با دیدار از بزرگان خانواده ادامه دارد.

۶- گاهنبار پتیه شهیم گاه:
از اشتاد روز تا انارام روز از شهریورماه برابر با بیست‌وششم تا سی‌ام شهریور در گاه‌شماری ایرانی "پتیه شَهیم"(در اوستایی پئی تیش ههیه)، به چمار پایان تابستان، سومین جشن از جشن‌های گاهنبار است. در باور سنتی زرتشتیان این جشن یادآور سومین زینه آفرینش است و هنگام پدید آمدن زمین. مراسم این جشن نیز به مانند جشن‌های گاهنباری دیگر است، با این دگرگونی که این جشن، جشن کشاورزی است و با گردآوری دانه‌ها در کشتزارها و چیدن میوه‌ها در باغ‌ها برگزار می‌شود.

٧ـ جشن انار:
از ماراسپند روز شهریورماه برابر با بیست‌ونهم شهریور در گاه‌شماری ایرانی؛ برگزاری "جشن انارچینی" در پایان شهریورماه تا آغاز مهرماه در بخش تارم و روستاهای انبوده و رودبار الموت قزوین که همراه با شادی کردن و نواختن دایره و سورنا و دهل انجام می‌شود و پیش از آن کسی نمی‌تواند به چیدن انار بپردازد. انار سنگان و انار انبوده با ارزش‌ترین فرآورده‌های باغی این کوی‌وبرزن است كه آوازه جهانی دارد و به كشورهای دیگر هم نیز فرستاده می‌شود.

همچنین در ماه شهریور، فراخورهای با ارزش دیگری نیز هست مانند:
زادروز داراب کورش بزرگ - کشته شدن مانی نگارگر و پیامبر ایرانی - زادروز پورسینا یکم شهریور - زادروز رازی پنجم شهریور - بزرگداشت ابوریحان بیرونی ١٣شهریور - بنیادگزاری دانشگاه گندی‌شاپور ١٢شهریور - یورش و تازش بیگانگان به ایران سوم شهریور.

باری، جشن شهریورگان و شهریاری مورد نظر، از رهایی آدمی از چیرگی و گرفتاری بر وجود خویشتن و خودپسندی و "مَن - مَن کردن" آغاز می‌شود و به پادشاهی آدم رها شده از "من و تن" بر آرمان شهر می‌انجامد. در پایان، گفتاری از اوستا را به زبان کهن مادریمان می‌آورم تا چشم‌هامان با این دبیره و نوشته، شسته و به واژه‌های آن خو گرفته و دمساز شود:
سپنتا. مئینیو. وهیشتاچا. مننگها.
هچا. اشات. شیه اتناچا. وچنگهاچا.
اهمایی. دات. هئوروتات. امرتات.
مزداو. خشترا. آرمیتی.اهورو.
«کسی که در پرتو خرد سپنت‌ مینو و بهترین منش، اندیشه و گفتار و کردارش نیک و با اشا هماهنگ باشد مزدا اهورا با نیروی مینویی و مهر خویش به او رسایی و جاودانگی خواهد بخشید».
( #گات‌ها_هات۴٧بند١).
.
سپنت‌ مینو = روان پاک. خرد پاک.
اشا = راستی و درستی. پاکی. راه راستینی.
---------------------
نویسنده✍️ #هرمز_مهررام
بنمایه‌ها:
#شاهنامه‌ی_فردوسی، ویرایش استاد #فریدون_جنیدی.
مراسم آیینی و آداب زرتشتیان از موبد #فیروز_آذرگشسپ با برگردان گات‌ها.

پیشاپیش جشن شهریورگان خجسته و فرخنده باد.

نقل از درگاه ایرانیان زرتشتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...