۱۳۹۹ تیر ۲۸, شنبه

خرَدِ مزدایی در شاهنامهء فردوسی

گرچه خرد گرايي ارزنده ي فردوسي وراي هر آيين و بينش و مكتب فكري است، ليك در بخش سترگي از نگرشِ خويش به خرد، به روشني متأثّر از خرد مزدايي است. در اوستا به دو گونه خرد اشاره شده است: خرد غريزي كه بخشش يزدان به انسان هاست و ديگري خرد اكتسابي كه با دانش اندوزي و فراگيري دانش در پيوند مي باشد. جالب اين جاست كه در شاهنامه، فردوسي بزرگ هم با تفاوت در كاربرد فعل هر دو گونه ي خرد را در شاهكار خردمندانه اش متجلّي مي سازد:

- خرد غريزي:

در مينوي خرد آمده است: «... از همه ي نيكي هايي كه به مردمان مي رسد، خرد بهتر است.» (مينوي خرد)

《خـرد بهتـر از هرچه ايزد بداد
ستـايش خــرد را به از راه داد》

 《خرد داد و گـردان سپهر آفريد
درشتـي و تندي و مهر آفريــد》

- خرد اكتسابي:

《بيــاموختـش بزم و رزم و خرد
همي خواست كش روز راهش برد》

《همان كن كه با مهتري در خورد
تـو را خـود نيـاموخت بايـد خرد》

در «مينوي خرد»، خرد در «دل» و «همه تن» جاي دارد. «خرد نخست در مغز انگشت دست مردمان آميخته مي شود و بعد نشستگاه و اقامتگاهش در دل و جايگاهش در همه ي تن است. همچون كالبد پاي در كفش». (مينوي خرد)

فردوسي فرزانه هم براي خرد، جايگاهي قائل است:

《و گـر ديــد يــابيم زو آگهـــي
تـو جــاي خــرد را مگر دان تهي》

و دل و مغز را جاي آن برمي شمارد:

《چـو بشنيد ازو آفرين كرد و گفت
كــه بــا جـان پاكت خرد با جفت》

《سر مر جنگــي خـــرد نسپـــرد
كـه هرگـز نيـاميخت كيـن با خرد》

《بـدو گفت كز دل خرد دور كــن
چـو رزم آورد پـاسخش سـور كن》

در نگاهي ديگر كارآيي هاي «خرد» در شاهنامه ی فردوسي هماهنگ و همسو با فايده هاي خرد در اوستا و متون باستاني است. خرد، «رهنما»، «نگهبان و پاسبان»، «شادماني آور» و «تشخيص دهنده ي نيك از بد» در متون كهن است و در شاهنامه ي فردوسي نيز خرد- كه در آيين زرتشت، با اهورا مزدا يكي مي گردد- چنين نقش هايي را ايفا مي كند.

خرد راهنما: «مرد را به موقعيت بزرگ، خرد، راهنمايي مي كند و او را از شگفت ترين بلا مي رهاند». (مينوي خرد)

《از آن پس همان كن كه راي آيدت
روان و خـــرد رهنمــاي آيــدت》

خرد پاسبان: «خويشكاري [= وظیفه] آسن خرد، (خرد غريزي) مواظبت تن از بيم ارتكاب گناه ... است». (جاماسپ آسانا، 1382 ،107)

《نخست آفرينـش خـرد را شنــاس
نگهبــان جـان است و آنِ سه، پاس》

《بــه فرمــان مـا چشم روشن كنيـد
خرد را بـه تن بـر چو جوشن كنيـد》

خرد شادي بخش: «مردمان در گيتي، زندگي خوب و شادي و نيك نامي و همه ي نيكي ها را به نيروي خرد مي توانند خواست». (مينوي خرد)

《خــرد رهنمــاي و خرد دلگشـــاي
خـرد دست گيـرد بـه هر دو سراي》

خرد، مميز نيك و بد: «سرانجام خرد توست كه نيك و بد را از يكديگر جدا خواهد كرد». (اوستا [؛ گاتها])

《چـو هـر سـه بيــابي خـرد بـايدت
شنــاسنده ي نيـك و بـد بــايدت》

👈بنمایه:
بازتاب باورهای مزدایی در شاهنامه‌ی فردوسی با تاکید بر آغاز شاهنامه- دکتر بتول فخر اسلامی

نقل از درگاه سرای زرتشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...