۱۳۹۸ مهر ۱۹, جمعه

دگردیسی جهانی زرتشت


▪️اشوزرتشت بر پایه سرودهای اندیشه برانگیز خود او، از آغاز با آرمان به میوه (ثمر) نشاندن یک جنبش هازمانی (اجتماعی) بزرگ در راستای ساختن جهانی نوین و هر دم در حال پیشرفت (فرشگرد)، پیام خود را به پیشگاه مردمان آورد؛ جهانی که در آن، سراسر جهان و همه جهانیان به نیکبختی رسند. از این رو در این نوشتار با پژوهشی کوتاه و سودمند در آن سرودها (گاتها)، به بررسی و واکاوی چیستی (ماهیت) و چگونگی آن جنبش خواهیم پرداخت تا بدین گونه با پی بردن به همسانی های روزگار زرتشت با روزگار خود، هر چه بیشتر دریابیم که چرا پیروی و الگو گرفتن از این آموزگار بزرگ، نیاز امروز ماست. همچنین بد نیست بگوییم که در این نوشتار، بر پایه گاتها نگاهی نو به زندگی نامه زرتشت خواهیم انداخت و از روزنی دیگر، وی را خواهیم شناخت.

▪️اشوزرتشت:
《خواست زرتشت،
ساختن جهاني نوين و تازه است.
كسي كه در اين راه بكوشد
و آنرا به انجام رساند،
از پاداش زندگي جاودانه
برخوردار خواهد گشت،
و در جهان مادي و مينوي،
به آرزوهاي خود دست خواهد يافت.
اي مزدا،
اينها را، تو همه به من آموخته
و آشكار ساخته اي.》
(گاتها؛ یسنا #هات46_بند19 )

چگونگی روزگار زرتشت :
زرتشت در بیش از دست کم 3700 سال پیش چشم به جهان گشود و به گمان (احتمال) بسیار در جایی در خراسان بزرگ می زیست. در روزگار او، ستم بر مردمان بسیار گشته بود و دروغ در همبودگاه (جامعه) فراگیر شده بود. فرمانروایان محلی آن روزگار (کوی ها) تنها در اندیشه توانگری (قدرت) خویش بودند، کسانی که هنوز شهر نشین نشده بودند، به روستاییان و شهریان و کشاورزان دستبرد می زدند و دارایی آنها را چپاول می کردند، کوی گشتاسپ (فرمانروای بلخ) به بیگانگان باج می داد، پیشوایان آیینی آن روزگار (کرپن ها) با فریبکاری و بهره برداری از پندارپرستی (خرافات) مردم، بر دوش آنها سوار می شدند و کوتاه و چکیده آنکه چنانچه خود زرتشت در دومین سروده خویش (یسنا؛ هات 29) می گوید، همه چیز به گونه ای فراهم شده بود که سرانجام "روان هستی (گئوش اورون) از آن همه نگونبختی به تنگ آمد".

▪️اشوزرتشت:
《روان زمين ميگريد و به تو گله ميدارد،
چرا مرا آفريدي؟
كه مرا به اينگونه ساخت؟
و كه اين همه
خشم و سنگدلي و گستاخي را به من چيره نمود؟
و اكنون
چه كسي جز تو ميتواند مرا پشتيبان باشد؟
مرا بسوي خوشبختي راستين راهنمائي كن.》
(گاتها؛ یسنا #هات29_بند1 )

زرتشت دادخواهی جهان را می‌شنود

▪️در این هنگامه بود که زرتشت با بهره از نیروی اندیشه نیک (وهومن)، بانگ دادخواهی روان هستی را شنید و برای رهایی اش روانه شهر شد. زرتشت اگر چه آن سردار توانایی نبود که روان هستی آرزویش را داشت، ولی چالش (مشکل) آنجا بود که چنین سردار سربداری در جهان یافت نمی شد. پس زرتشت، دیگر واپسین امید جهان هستی برای رسیدنش به آرامشی پایدار (سپنتا آرمئیتی) بود. راه رسیدن به این آرامش تنها و تنها از دروازه اندیشه ها می گذشت؛ زیرا زرتشت جز سخن اندیشه برانگیز (منتره) اش، هیچ افزار (وسیله) دیگری برای نبرد با تاریک اندیشی (انگرمئینو) فرمانروا بر جهان آن روزگار نداشت.

▪️اشوزرتشت:
《اي مزدااهورا،
به من كه هميشه آئين راستي و انديشه نيك را
كردار خود كرده ام بياموز،
تا مينوي انديشه تو را
آنگونه كه از ژرفناي تو برمي خيزد،
و سخنان تو را
آنگونه كه از زبان تو بيرون مي آيند،
به ديگران بياموزم،
و بگويم چگونه ميشود
يك زندگي خوشبخت را پي ريزي كرد.》
(گاتها؛ یسنا #هات28_بند11 )
زرتشت برمی‌خیزد

▪️پس او به سوی مردمان شتافت، آنها را بانگ داد و فرا خواند تا آنها نیز به سوی او آیند و به سخنان وی گوش دهند. زرتشت، نه به مردم دستور داد و نه با بهره برداری نادرست از نادانی آنها، به مردم فریبی پرداخت. بلکه او در آغاز از مردم خواست که بی هیچ پیش داوری، تنها و تنها سخنان او را بشنوند و اگر آنها را نپسندیدند، باز گردند و همه چیز را از اندیشه شان بیرون ریزند. ولی اگر پسندیدند، بپذیرند و در رفتار و کردارشان آنها را به کار گیرند. به دیگر سخن، وی شنوندگانش را به آزاد اندیشی فرا خواند تا هر گونه پی ورزی (تعصب) را از خود دور دارند.

▪️اشوزرتشت:
《پس،
پيش از رويداد بزرگ گزينش
بهترين گفته ها را به گوش بشنويد
و با چشم خرد بنگريد
و با آگاهي، هر يك از شما،
مرد يا زن از اين دو راه يكي را برگزينيد.》
(گاتها؛ یسنا #هات30_بند2 )
آغاز آموزش های زرتشت

▪️او پس از این فراخوان مردم به آزاد اندیشی، ادامه داد و پیشگفتار وار (مقدمه وار)، پیامش را که با اندیشه نیک دریافته بود، آشکار نمود. در اینجا، زرتشت از دو راه سخن می گوید؛ از دو شیوه اندیشیدن (مئینو). وی می گوید که از میان این دو راه، هر کس خویشکار (موظف) است تا یکی را برگزیند؛ چه اگر اینگونه نشود، این زور زمانه است که همچو بادی شما را به سویی می برد که خود می خواهد و بیگمان میوه اش تباهی شما خواهد بود. نیز می گوید، افزون بر این، تنها یکی از این دو راه است که می تواند شما را به نیکبختی راستین برساند و دیگری بیراهه ایست که شما را در پایان به چاه خواهد انداخت. پس به درستی بیندیشید و بپژوهید و بنگرید و بسنجید تا گزینشی درست داشته باشید.

▪️اشوزرتشت:
《در آن زمان
كه كاركرد اين دو نهاده نيكي و بدي را،
كه به اراده مزدا استوار شده اند، در يابيد،
خواهيد ديد،
كه خوشبختي جاوداني براي راست كردار
و رنج دراز براي فريب كار خواهد بود.》
(گاتها؛ یسنا #هات30_بند11 )

آزادکامی؛ جانمایه پیام زرتشت

▪️اینک که زرتشت، شنوندگان پیامش را گام به گام به پویش (حرکت) در آورده و پیشگفتار خود را به فرجام رسانده، جانمایه (اصل) پیامش را می آغازد و بنیادهای اندیشه خود را بر همگان می نمایاند. وی چونان آموزگاری سوی مردم می رود تا راه خوشبختی را به آنها بیاموزاند زیرا این تنها راه رهایی هستی است. بنیادین ترین جانمایه پیام او اینست که هر زن و مرد در گزینش راه و باور و کیش خود آزادکام (مختار) است. پس هیچکس چه اگر توانگر ترین و نیرومند ترین مرتو (انسان) جهان باشد، نه می تواند و نه می شاید (نه شایسته است) که این هوده (حق) پایه ای را از وی بستاند. بر این پایه، او در راستی (حقیقت)، مردم را برمی انگیزد که در برابر خواست تبهکاران و خودکامگان ستمگر کوتاه نیایند و از آزادکامی (اختیار) خویش برای آبادانی خانه و روستا و شهر و کشورشان بهره گیرند.

▪️اشوزرتشت:
《بنابراين، هرگز،
به گفتار تبهكار گوش فرا ندهيد
چون فريبكار بي گمان
خانه و ده و شهر و كشور را
به ويراني و تباهي مي كشد.
پس
در برابر تبهكار بايستيد
و با او نبرد كنيد.》
(گاتها؛ یسنا #هات31_بند18 )

زرتشت و افشای آموزگاران دروغین

▪️اینک که او همه اندیشه ها را از بهر شنیدن آموزش دیگر خود آماده نموده، به گامه (مرحله) مهند (مهم) دیگری می رسد؛ گامه ای که از پایه ای ترین جانمایه ها برای رسیدن به آرمانی است که زرتشت در راه آن گام برداشته. در این گامه، او مردم را از بیم (خطر) آموزگاران دروغین می آگاهاند. این آموزگاران، همان پیشوایان آیینی (مذهبی) ای هستند که مردمان را فریفته اند و مایه پایداری ستمگری شهریاران بدخیم شده اند. و در زیر سایه همینان است که همبودگاه [=جامعه] به تباهی (فساد) افتاده و هیچ ناراستی و دروغی نیست که در آن فراگیر نشده باشد. وی این آموزگاران دروغین را به مردم می شناساند و ویژگی های آنان را نام می برد.

▪️اشوزرتشت:
《چون، چنين آموزگاري،
با واژگون كردن سخنان درست
انديشه روشن را تيره ميگرداند
و مردمان را به گمراهي مي كشاند.
او نگريستن به زمين و خورشيد را
با چشمان باز از بدترين گناهان مي شمارد،
آبادي ها را ويران مي سازد،
و با هواداران دروغ با درستكاران پيكار ميكند.》
(گاتها؛ یسنا #هات32_بند10 )



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...