۱۳۹۸ مهر ۲۹, دوشنبه

روایت آفرینش در ادیان

در عهدین (عهد عتیق  و  عهد جدید)
داستان آفرینش مشترک میان یهودیت و مسیحیت است. این داستان از دو بخش تشکیل شده که تقریباً معادل دو بخش نخستین سفر پیدایش است. در بخش نخست از سفر پیدایش ۱:۱ تا سفر پیدایش ۳:۲، الوهیم، واژه عمومی عبری به معنی خدا، جهان را در ۶ روز می‌آفریند و سپس در روز هفتم استراحت می‌کند و روز هفتم را متبرک و مقدس می‌نماید. خدا با فرمان لفظی باش» می‌آفریند و پیشنهاد مقایسه با پادشاهی را می‌دهد که تنها کافی است سخن بگوید تا هر اتفاقی بخواهد روی دهد و عناصر کیهان را در حین آفرینششان نام‌گذاری می‌کند که با این مفهوم متداول باستانی همگام است که چیزها تا پیش از نامگذاری واقعاً وجود ندارند.
در بخش دوم، سفرپیدایش ۴:۲–۲۴، خدا  که از او با نام شخصی‌اش، یهوه، یاد می‌شود نخستین انسان را از خاک می‌آفریند و در باغ عدن جای می‌دهد و از نفس خویش در انسان می‌دمد و در نتیجه آن انسان نِفِش (נֶפֶש) به معنی یک موجود زنده می‌شود. انسان نفش را با تمام مخلوقات تقسیم می‌کند. انسان حیوانات را نامگذاری می‌کند که نشانگر قدرت او در محدوده خلقت است.

در قرآن:
داستان آفرینش در اسلام به صورتی پراکنده میان آیات متعدد قرآنی مطرح گردیده‌است. خطوط اصلی داستان شباهت‌های زیادی با نسخه معادل یهودی/ مسیحی آن دارد.
به گفته قرآن آسمان و زمین در ابتدا به هم پیوسته بوده‌اند و سپس از هم جدا گردیدند. پس از دوره‌ای که آسمان به شکل دود بود، خدا آسمان و زمین را به شکل امروزی درآورد.
برخی آیات قرآن آفرینش را طی ۶ روز و برخی آن را در طی ۸ روز (دو روز آفرینش زمین، چهار روز آفرینش کوه‌ها و برکت دادن زمین و سرانجام دو روز برای آفرینش آسمان‌ها) بیان می‌کنند. دانشمندان اسلامی می‌گویند که آفرینش در همان شش روز رخ داده‌است زیرا دو روز آفرینش زمین خود بخشی از چهار روز آفرینش کوه‌ها و برکت دادن زمین است.
با گسترش علوم طبیعی و افزایش آگاهی دربارهٔ منشأ زمین و جهان، امروزه بیشتر اندیشمندان اسلامی ترجیح می‌دهند که واژه "یوم" را بجای روز به عنوان دوره یا عصر تفسیر کنند. قرآن ذکر می‌کند که الله آسمان‌ها و زمین را آفرید و تمامی آفریدگانی را که راه می‌روند، می‌خزند، پرواز می‌کنند از آب بوجود آورد.
بر اساس قرآن الله انسان را از گل آفرید. نخستین انسان آدم نام داشت و در بهشت زندگی می‌کرد. خدا نام تمام موجودات را به او می‌آموزد و فرمان می‌دهد تا تمامی موجودات به او سجده کنند. به جز ابلیس که از جنیان بود، همه به آدم سجده کردند خدا به آدم و همسرش حوا دستور می‌دهد که در باغ بهشت به جز از میوه درخت ممنوعه می‌توانند از سایر میوه‌ها و غذاها استفاده کنند.[۱۱] ابلیس آن‌ها را به نافرمانی از خدا فرامی‌خواند و آن‌ها میوه درخت ممنوعه را می‌خوردند و متوجه عورت خویش می‌گردند. وقتی خدا از نافرمانی آنها آگاه می‌شود، آن‌ها را از باغ بهشت اخراج کرده و به زمین می‌فرستد.
قرآن در ۳۰ آیه از خلقت انسان سخن گفته‌است. در این آیات در برخی انسان را ازخاک یا گِل پخته و در بعضی از گِل خشکیده. گاهی نیز از منی و آب لجن و نطفه می‌داند و خلقت انسان به عنوان بهترین مخلوق خدا عنوان شده‌است.
به هرحال از مجموع ۳۰ آیه قرآن اینگونه بدست می‌آید که انسان از خاک یا گِل خشکیده یا از لجن یا از عصاره گل آفریده شده و به صورت نطفه در درون منی و از طریق صلب پدر به رحم مادر منتقل گردیده و در آنجا پس از گذراندن زمانی ابتدا به عَلَق و سپس مضغه رفته و بعد دارای استخوان و در نهایت گوشت می‌شود و به صورت جنین آماده ورود به دنیا می‌گردد.👇

تضاد با یافته‌های علمی:
داستان آدم و حوا در تضاد با اجماع علمی است که انسان از گونه‌های دیگر انسانیان تکامل یافته‌است. همچنین با درک فعلی از ژنتیک انسانی همخوانی ندارد. به‌طور خاص، اگر همه انسان‌ها از یک زوج چند هزار سال پیش نشات گرفته باشند، نیاز به نرخ جهش (mutation) بالا و تقریباً غیرممکن برای توضیح تنوع مشاهده شده کنونی بین انسان‌ها می‌باشد. این ناسازگاری‌ها باعث شده که بسیاری از مسیحیان از تفسیر تحت‌اللفظی و اعتقاد به روایت خلقت اجتناب کنند، در حالی که دیگرانی همچنان به عنوان یک آموزه اساسی ایمان مسیحی می‌ببینید و اعتقاد دارند. البته احتمال می‌رود که آدم و حوا به عنوان جد ما دارای فرزندانی شوند که با انسان‌های دیگر هم دوره خود زاد و ولد کنند نام آدم و حوا، به‌طور استعاره‌ای در بحث‌های علمی استفاده می‌شود برای تعیین اجداد مشترک اخیر وابسته به دودمان پدری و تبار مادری، آدم Y-کروموزومی و حوای میتوکندری. این‌ها افراد خاصی نیستند، و هیچ دلیلی هم نیست که فرض کنیم که آنها در یک دوره زمانی در کنار هم زندگی می‌کردند، چه رسد به اینکه آنها همدیگر را ملاقات یا با تشکیل خانواده و زن و شوهر باشند. یک مطالعه اخیر در مورد این موضوع تخمین می‌زند که آدم Y-کروموزومی ۱۲۰ هزار سال تا ۱۵۶ هزار سال پیش زندگی می‌کردند، در حالی که حوای میتوکندری ۹۹ تا ۱۴۸ هزار سال پیش زندگی می‌کردند. مطالعه اخیر دیگری زمان زندگی آدم Y-کروموزومی ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار سال پیش زندگی می‌کرده‌است.
 ( ویکیپدیا)


پیدایش آدمی در دین زرتشتی چگونه است؟

 سرگذشت آفریده شدن مَرتو(:انسان) در بسیاری از دین‌ها و فرهنگ‌ها کمی شگفت‌آور و عجیب بیان شده است. #اشوزرتشت در سروده‌هایش گات‌ها، گفتار و سخنی پیرامون چگونگی پیدایش آدمی نیاورده و داستان‌سرایی نکرده است. گفتنی است پرسش‌هایی در راستای چیستی و چگونگی هستی، در اندیشه زرتشت پدیدار شده و در گفتارش به یادگار مانده است ولی هیچ‌کدام پاسخی ندارد. زرتشت در پیامش می‌افزاید که خرد همگانی و دانش آیندگان یا به برداشتی دیگر باید از اهورامزدا(دانایی و آگاهی بیکران هستی مند) یاری گرفت تا پاسخ‌ها روشن و آشکار گردد. نوشته‌های پهلوی مانند «بُندَهِشن» در این باره نیز گزارش‌هایی داده‌اند که تا اندازه‌ای به نگرش(:نظریه) داروین شباهت دارد. از نخستین مرتوی آفریده شده(کیومرث=گَیَه مَرِتَه در اوستا) نطفه‌ای بر زمین آمده است. سپس با تابش «نور» خورشید بارور شده است. پس از آن در «خاک» پرورش یافته است. آنگاه دو شاخه «گیاه» پیچنده همانند ریواس روییده شده‌اند که با فرآیندی در پی آن «جانوران» و در پایان انسان پدیدار شده است. بندهش اشاره می‌کند که نامِ نخستین مرتوگان(:بشر)، «مَشی» و «مَشیانه» بوده است که یکی نر و دیگری ماده نامیده شده است.
(✍️موبد کورش_نیکنام نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ باستان).

پرسش:
 اگر دانش امروزی یکی از اندیشه‌های دین زرتشتی را رد کند تکلیف چیست؟ برای نمونه بوجود آمدن نخستین انسان که کیومرث است.
پاسخ :
 زرتشت چیزی را درباره دانش آن روزگار بازگو نکرده است که اکنون دستور و احکامی برای زندگی مردم باشد و دانش امروزی بخواهد آن را بپذیرد و یا آن را رد کند. هرگاه دانِش به روزتر جهانی، نکته تازه‌ای را در هر مورد دریابد و پیشنهاد دهد، پیروان اندیشه مزدایی آن را می‌پذیرند چون بینش زرتشت بر پایه تازگی و نوگرایی بنیان شده و در راستای دانش و آگاهی جهانی به پیش خواهد رفت.  نخستین مَرتو(:انسان) آفریده شده درنوشته‌های دوران ساسانی و پس از آن که «ادبیات پهلوی» نام گرفته‌اند به فلسفه آفرینش نیز پرداخته است. نوشته‌های پهلوی مانند بندهش، نخستین مَرتو را«گیَه مَرِته» نامیده است که در گویش پارسی «کیومرث» بیان شده است. آغاز آفرینش پس از کیومرث با رویش دو گیاه همانند ریواس بوده که نخستین زن و مرد به نام‌های «مشی» و «مشیانه» پدیدار شده‌اند و پس از آن به نسل مرتوگان کنونی رسیده است. آشکار است که اشاره به این رویداد آفرینش در دوران ساسانی یکی از باورها و استوره‌های آن روزگار است که همانند آن در برخی از دین‌ها و استوره کشورهای دیگر نیز درباره آفرینش مرتوگان آمده است. همانند آفریده شدن آدم و حوا که در تورات و قرآن به ریختی دیگر بیان شده است. زرتشت در سروده‌هایش گات‌ها درباره آفرینش و چگونگی آن سخنی بیان نکرده است و آن را نیز همانند دیگر پدیده‌های هستی که در آن روزگار ناشناخته بوده است، به دانش مردم در آینده واگذار کرده است.    بنابراین هرگاه دانش و خرد همگانی در جهان با پیشرفت خود استوره آفرینش یا هر باور پیشین را رد کند و به نتیجه‌ای تازه برسد که دانش آن را ثابت کند، بیگمان پذیرفته خواهد.
(✍️موبد کورش_نیکنام نویسنده و پژوهشگر آیین و فرهنگ ایران باستان)

 نقل از کانال ایــرانـیـان_زرتـشــتــی🔥

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...