۱۴۰۱ تیر ۱۸, شنبه

نگاهی کوتاه به مراسم باستانی «گهنبار»، انواع سفره‌های آئینی آن و چگونگی برگزاری توسط موبدان با محوریت سنت زرتشتیانِ محله‌ی شریف آباد یزد

 


گهنبار، جشنی کهن است که به پاس آفرینش اهورایی برگزار می شود. جشن در معنای اصیل آن ستایش، نیایش و فدیه دادن است که در گهنبار این معنا نمود عینی دارد. حضور پررنگ مردم، نیایشهای مداوم و همگانی و فدیه و نیاز که در قالب پذیرایی از همه شرکت کنندگان اجرایی می شود، این جشن را شکل می دهد و همراهی آن با طلب آمرزش برای درگذشتگان و توجه به روشنایی اجاقِ خانواده، در مجموع این جشن کهن را قابل توجه کرده است. این جشن در روستای شریف آباد که سابقه تاسیس آن به قرن هشتم هجری قمری برمیگردد، به طور کامل برگزار میشود. بر اساس شواهد، زرتشتیان از قرن هشتم هجری در شریف آباد سکونت داشته اند و حتی دستوران و موبدان مقیم آن و روستای ترک‌آباد در نزدیکی آنجا بزرگترین دستوران زرتشتی محسوب میشده‌اند و نامه هایی که از قرن نهم هجری از طرف دستوران و بزرگان این دو محل به هند نزد پارسیان ارسال شده، مؤید این نکته است.

گهنبار شش بار در سال برگزار میشود و این شش دفعه به عنوان «شش چَهْرِه» شناخته می شود و هر کدام نامی ویژه به شرح زیر دارد:

۱. «مَئیذیویی زَرمَیَه» به پهلوی «مدیوزرم» به معنای «میان بهار». 

۲. «مَئیذیویی‌شم» به پهلوی «مدیوشم» به معنای «میان تابستان». 

۳. «پَئیتیش هَهی» به پهلوی «پدیشهه» به معنای «گردآوری غله». 

۴. «ایاثریمَ» به پهلوی «ایاسریم» به معنای «بازگشت به خانه». 

۵. «مَيذیائیریه» به پهلوی «مدیاریم» به معنای «میان سال». 

۶. «هَمَس پثْ مَئِدَیه» به پهلوی «همس پَه‌مدیم»، به معنای «حرکت همه سپاه».

گهنبار در شریف آباد بر دو نوع «چهره» و گهنبار «توجی» است که گهنبار چهره، همان گهنباری است که در شش چهره و هر چهره طی پنج روز برگزار میشود و گهنبار توجی گهنباری است که خارج از چهره و به مناسبتی که صاحب(صاحبان) گهنبار بر اساس نذر یا برای تندرستی در نظر گرفته، برپا میگردد. گهنبار چهره در شریف آباد، نام های معمول خود، یعنی مدیوزرم، مديوشم و مانند آن را ندارد و بر اساس گاهشماری بدون کبیسه، در گذشته نام هایی برای آن انتخاب شده که مردم هنوز هم از این شیوه نامگذاری پیروی می کنند.

برگزاری گهنبار چهره در شریف آباد متکی به وقفِ اجدادی است و هر گهنبار زمین وقفی دارد که از محل درآمد آن و بر اساس نیت واقف که در وقف نامه مندرج است، شیوه داد و دهش و زمان برگزاری آن (انتخاب چهره) مشخص می شود. شیوه‌ی داد و دهش، نوع گهنبار را تعیین می کند که به سه دسته «لرکی»، «نونی یا نانی» و «نون و گوشتی» تقسیم می گردد. در گهنبار لرکی عموما هفت نوع میوه خشک با نام «لُرْک» دهش می شود و در گهنبار نونی، «لووگ» و در گهنبار نون و گوشتی، در پایان مراسم «لووگ و گوشت بریان» به شرکت کنندگان پیشکش میگردد، همچنین در گهنبار نون و گوشتی در بامداد روز گهنبار یا پس از برگزاری گهنبار عموما در نیمروز و به ندرت در شب مردم طی یک وعده‌ی غذایی مورد پذیرایی قرار می گیرند. مدیر برگزاری گهنبار در هر منزل، بانوی خانه است که روز پیش از برگزاری، خانه را آب و جارو کرده و «پسکم بالا» را به طور ویژه آماده گستردن سفره آیینی و حضور موبد و ده‌موبد و دیگر بزرگان در این پسکم میکند. عصر آن روز برای دعوت از موبد و آغاز مراسم اوستاخوانی که قسمتی از آن در منزل موبد قابل انجام است، «ودرین» به منزل موبد برده میشود. اگر گهنبار «لُرکی» باشد کار خاص دیگری تا هنگام برگزاری گهنبار در روز بعد وجود ندارد ولی اگر گهنبار «نونی» یا «نون و گوشتی» باشد، کار از همان عصر روز پیش از مراسم آغاز می گردد. افزون بر این سفره گهنبار دارای اجزائی به شرح زیر است: لیوانی از سرکه، چراغی روشن شامل فانوس یا چراغ روغنی، بشقاب یا سینی کوچکی از پرک به همراه دو شاخه کوچک گیاه مورد و یک میوه انار یا سیب بر روی آن برای گذاشتن نزد موبد (این سینی لُرکِ نمادین در هر سه نوع گهنبار «لرکی»، «نونی» و «نون و گوشتی» وجود دارد)، یک سینی بزرگ مسی شامل انواع میوه فصل، سفره‌ای حاوی سه، پنج یا هفت قرص نان، بشقابی برنج کته با تخم مرغی که داخل همان کته آب پز شده(تخم مرغ را دو نیم کرده با زیره تزیین و بر روی برنج قرار می دهند)، بشقابی خوراک سیب زمینی و پیاز که می تواند به آن تخم مرغ هم اضافه شود، کُماچ (کماچ گلگ)، هنگام حضور موبد و مردم و با آغاز مراسم، سیرگ و تخم مرغ سرخ شده باید آماده و سر سفره قرار گیرد. اگر گهنبار «نون و گوشتی» باشد، «بِبْریزَمُگ» برای روی سیرگ و ظرفی آبگوشت (با اندکی بناگوش، یک پاچه و یک گیپا) و گوسفند بریان (به صورت کامل) سر سفره قرار می گیرند. در گهنبارهای «نونی» و «نونی و گوشتی» یک سینی بزرگ پر از لووُگ(نان) و در گهنبار لُرْکی چادر شبی پر از لُرک باید سر سفره باشد.

حین اجرای مراسم و با اوستاخوانی، سیر و سداب و دانهای تخم مرغ که زیر آتش پخته شده، هم به سفره اضافه می گردد. سیر و سداب به محض رسیدن بر سر سفره توسط ده‌موبد سه تکه نان (سهم انسان، سگ و ماهی) در آن قرار می گیرد و به تخم مرغ زیر آتش، نمک، فلفل و زردچوبه افزوده می شود.

از واجبات سفره گهنبار، بوی و برنگ است که شامل سیرگ و تخم مرغ سرخ شده و سیر و سداب است. در سفره‌های آیینی گهنبار و مراسم درگذشتگان، اگر آماده کردن چیزهای دیگر میسر نشود، وجود این دو، واجب و جایگزین دیگر چیزها خواهد بود.

مراسم با ورود موبد، ده‌موبد بزرگ(وَرْنشین)، آتشبند و دیگر دهموبدان به خانه و استقرار آنان در کنار سفره گهنبار در پسگم بالا رسمیت مییابد، بقیه مردم(زن و مرد) در جاهای دیگر خانه، اعم از صحن خانه و پسکم پایین و حتی اتاق ها جای می گیرند.

«آتش بند» به محض ورود، مجمر آتش را جلو آشپز خانه می گذارد تا از اجاق همان خانه در آن آتش گذاشته و بر آن بوی خوش نهند، با اعلام «ورنشین»، خواندن اوستا که در حقیقت نماز دسته جمعی است، آغاز می گردد. 

پس از انجام نماز دسته جمعی، «وَرْنشین» اعلامی بدین شرح میدارد: «هزار و یکی نام خدا، بهدينان دل بدارید، آفرینگان گهنبار خوانده می شود، کرفه‌اش از بهره اشوییِ روانِ بهدینِ بهشتی روان(نام واقف یا واقفين) با شریکان، خدایشان بیامرزاد، صاحب خیر و داخل خیر، کسانی که حق و بهره‌ای از گاه گهنبار دارند و در این منزل آمده‌اند و رفته‌اند، این اجاق را برپا کرده‌اند و بانی خیر شده اند، همه را خدایشان بیامرزاد». موبد نیایش های آفرینگان گهنبار، آفرینگان دهمان، کَرده‌ی سروش و همازور دهمان را از کتاب خرده اوستا میخواند. در آغازِ سرایش آفرینگان گهنبار، دهموبد میوه‌های سر سفره را بُرش میدهد. در این آفرینگان و در همان آغاز کار با رسیدن موبد به عبارت «همگی سر واپوشیم» و به ترتیب «ورنشین» و «آتش بند» بلند این عبارت را تکرار کرده و دست راست خود را بر سر میکشند و بر همین منوال مردم حاضر نیز با تکرار آن، دست بر سر میکشند. این عمل در راستای یادآوری این نکته است که نباید با سرِ برهنه در نماز و مراسم دینی شرکت کرد و اگر کسی احیانا فراموش کرده متوجه شود و سر خود را بپوشاند. با ادامه‌ی سرایش آفرینگانِ گهنبار، هنگامی که موبد در این آفرینگان به عبارت «نامِ ایزد» می رسد، «ورنشین» و «آتش بند» به ترتیب، بلند می گویند «نام ایزد پاک، خدایشان بیامرزاد» و مردم هم پاسخ می دهند «خدایشان بیامرزاد» و برای درگذشتگان طلب آمرزش میکنند. در اجرای مراسم گهنبار و اوستاخوانی آن، موبد سه بار به دعایی ویژه با واژگان کلیدی «آفرینامی» و «ويسْپو خاتْرِم» می رسد. به ترتیب در آفرینگان گهنبار، آفرینگان دهمان و کرده سروش، موبد هنگام «آفرینامی» یک شاخه از مورد(مورت) روی بشقاب لُرک نزد خود را برداشته و با گفتن واژه «آفرینامی» بالا نگه می دارد، «ورنشین» این واژه را بلندتر از موبد تکرار میکند و همزمان انگشت سبابه دست راست خود را بلند کرده و جلو صورت خود می گیرد سپس «آتشبند» که بر لبه پسکم بالا ایستاده است به آوایی بلندتر که به گوش همگان برسد، واژه «آفرینامی» را تکرار و او نیز همزمان انگشت سبابه دست راست خود را بالا و جلو صورت میگیرد؛ مردم حاضر در مراسم نیز چنین می کنند. در ادامه، موبد به واژه «ويسْپو خاتْرِم» می رسد، در این هنگام شاخه دوم مورد را با گفتن این واژه مانند شاخه اول بلند کرده و بالا نگه می دارد و مانند «آفرینامی»، «ورنشین» و «آتشبند» و به پیروی از آنان مردم نیز چنین می کنند. پایان این دعا، سرودهای «یتااَهو وئیریو» و «اَشم‌وهو» است. هنگام سُرایش سرود «یتااَهو وئیریو» موبد موردها را پایین آورده در حالی که آن دو شاخه را در دست دارد، اَنار یا سیب روی سینی لرک را برداشته و از چپ به راست به نشانه چهار گوشه جهان، بر چهار گوشه سینی لُرک گذاشته و بر میدارد سپس اَنار یا سیب را در همان جهت سه دور به یاد کرد اندیشه و گفتار و کردار نیک گرداگرد سینی می چرخاند و در نهایت اَنار یا سیب و شاخه های مورد را روی سینیِ لُرک می گذارد؛ هدف او از این کار نمادین برمیگردد به عبارت آخر این دعا که به ترجمه موبد آذرگشسب چنین است: «بشود چنانکه من آرزومندم؛ اندیشه نیک و گفتار نیک و کردار نیکی که در این جا و جاهای دیگر انجام گرفته یا پس از این انجام خواهد گرفت را می ستاییم و خود نیز بر طبق آن رفتار می کنیم تا از زمره نیکوکاران باشیم». پس از آن، سرود «اَشم وهو» است که همگان با خواندن این سرود، دو انگشت فراز آورده را بوسیده و به نشانه پیروی از فرامین الهی بر چشم و پیشانی می نهند.

هنگامی که موبد به آخرِ کرده‌ی سروش، قسمت «اَهمائی رَئسچه» می رسد، «آتشبند» مجمر آتش(آفریگونی) خود را با بوی خوش آماده می کند و هنگامی که موبد، واژگان «رَاُچَنْگهِم ويسْپو خاتْرِم» را خواند، خطاب به «آتشبند» می گوید: «همازوربید»؛ «آتشبند» که نزد او آمده و ایستاده است، خم میشود و در حالی که مجمر آتش با بوی خوش در دست چپ او و بین خودش و موبد قرار دارد، به نشانه هم پیمانی و همازوری، دست راست خود را در دست راست موبد مینهد و هر دو عبارت «همازور بیم» (متحد باشیم) را به آوا میگویند. «آتشبند» بعد از موبد به «ورنشین» و دیگر دهموبدان و هم نشینان موبد در پسکم بالا با گفتن «همازوربیم» دست میدهد، دست دادن ویژه‌ی پسکَمِ بالاست. پس از آن «آتشبند» با آوای بلند «همازوربیم» مجمر آتش و بوی خوش را جلوی حاضرین عبور می دهد و مردم نیز با تکرار عبارت «همازوربیم» دود حاصل از بوی خوش را به طرف صورت خود برده و دست بر صورت می کشند. در این فاصله که «آتشبند» بین مردم مجمر آتش را می گرداند و همازوری (اتحاد) را یادآور میشود، موبد کرده سروش را می خواند.

با پایان یافتن کار «آتشبند»، یکی از دهموبدان از سفره گهنبار، خوراک سگ و خوراک ماهی را به اصطلاح رایج جمع می کند(آماده می کند). 

به طور کلی رسم و سفارش بر این است که از هر خوراک و آشامیدنی که بر سر سفره‌های آیینی(گهنبار، درگذشتگان، درون مهرایزد و پنجه) که قرار دارد(به جز حلوا و شیرینی جات) بهره‌ای به سگ داده شود، برای این کار، نخست دهموبد تکه‌ای نان را در ظرف آب کشیده سپس آب آن بر روی زمین (آب اوستا خوانده پیشکش به نماینده سپندارمذ) ریخته، آن نان را در ظرف خالی آب میگذارد و پس از آن لقمه‌ای نان در شیر و لقمه‌ای دیگر در سرکه میکشد و به ظرف پیش گفته اضافه میکند، یک تکه از سه تکه نان موجود در سیر و سداب، تخم مرغ روی برنج با اندکی برنج، همچنین کمی خوراک سیب زمینی و پیاز، سیروگ و تکه‌ای از تخم مرغ سرخ شده روی آن، تخم مرغ زیر آتش، همه را به ترتیب در ظرف خوراک سگ میگذارد. اگر گهنبار «نون و گوشتی» باشد، دیگر «برنج کته و تخم مرغ» و «خوراک سیب زمینی و پیاز» بر سر سفره نیست و به جای آن ظرف آبگوشتی هست که در پست پیش بدان اشاره شد و در آن بناگوش، گیپا و یک پاچه قرار دارد که این پاچه و گیپا و بناگوش به همراه اندکی آبگوشت سهم سگ است و باید بدان ظرف اضافه گردد، در این نوع گهنبار اندکی گوشت بریان نیز به غذای سگ می افزایند، به این ترتیب خوراک سگ کامل شده و در اولین فرصت پس از پایان مراسم به سگ داده می شود.

پس از آن باید خوراک ماهی آماده گردد. برای این کار، دهموبد شیر سر سفره را در ظرفی ریخته و لقمه ای نان را در آن ریز ریز می کند و تکه دوم نان ظرف سیر و سداب را هم در این ظرف میگذارد. بر این اساس، خوراک ماهی نیز آماده میشود که پس از برگزاری مراسم گهنبار باید به آب روان قنات جاری در میان روستا رسانده شود تا خوراک ماهیان گردد. در این فاصله، موبد تقریبا به پایان همازور دهمان رسیده و «ورنشین» از حضار می خواهد که با خواندن ۲۱ بار سرود «يتااَهووئیریو» و ۱۳ بار سرود «اَشم وهو» در این کار خیر، هم بهره شوند.

پایان بخش مراسم، خواندن دعای «برساد» برای پذیرفته شدن نماز و نیایش ها به درگاه خداوند است که توسط موبد خوانده و با جمع همراهی میشود. در این هنگام، دهموبد یا دهموبدان بسته به نوع گهنبار به توزیع لرک، لووگ و گوشت بریان بين حضار می پردازند.

🙏🏼✨🔥🤲🏼

*این نوشته بخشی است از مقاله‌ی ارزشمندِ «گهنبار سنتی چهره در شریف آباد اردکان» به قلم استادان مهرداد قدردان، زهره زرشناس و آمنه ظاهری عبدوند می باشد. 

برگرفته از درگاه ZoroastrianismWisdom  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...