نام سرداران و جنگاوران زنی که از زمان مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان بِجاماندهاند ولی شوربختانه از کارهایشان، هنوز آگاهی چندانی در دست نیست، چنینَند،(امید است که با بررسیهای گسترده پیرامون آنها، بتوان به چگونگی فرماندهیشان بیشتر آشنا شد):
《آپاما》دختر سپیتمن که خود از سرداران زمان هخامنشیان بود، چم این واژه،(گیرا، خوشآبورنگ و زیبا) است.
《آذرنوش》در چم (آتش جاویدان، فروغ تابناک) از سرداران ساسانی.
《آذرین》در چم (پرفروغ آتشین) هم از شاهدختهای هخامنشی و هم سردار سپاه.
《آرتونیس》در چم (راست و درست)، دختر ارتهباز که او نیز خود سردار بزرگ داریوش بزرگ بود.
《آریاتس》در چم (آریایی پاک و درست) از سرداران هخامنشی.
《آسپاسیا》در چم (گُرد، یَل، دِلیر و نیرومند)، همسر کورُش دوم که از سرداران او نیز بود.
《آمستریس》در چم (هماندیش و پشتیبان و یار)، دختر داریوش دوم که پابهپای پدر در نبردها میجنگید.
《اَبَردخت》در چم (دختر نیرومند و توانا و برتر) از سرداران ساسانی.
《استاتیرا》در چم (آفریده ایزد تیر و اختران)، دختر داریوش سوم هخامنشی.
《بُرزآفرید》در چم (آفریده شکوه و والایی)، از سرداران ساسانی.
《بَرزیندخت》در چم (دختر آتشین و پرفروغ) از سرداران ساسانی.
《پریساتیس》در چم (فرشته و زیبا)، همسر داریوش دوم که پابهپای همسر و دختر به جنگها میرفت و پیکار میکرد.
《داناک》در چم (باهوش و خردمند و فرزانه) از سرداران هخامنشی.
《سیسیکام》در چم (کامروا و پیروز)، مادر داریوش سوم که هیچگاه در برابر اسکندر به زانو درنیامد و همچنان جنگ را دنبال کرد.
《سورا》در چم (گلگونرخ) دختر اردوان پنجم اشکانی.
《گلبویه》،از سرداران و جنگجویان ساسانی.
《ماهآذر》، از سرداران ساسانی.
《مهرمَس》در چم (مهر بزرگ، خورشید درخشان) از سرداران هخامنشی.
《مهریار》، از سرداران ساسانی.
《میتراداد》در چم (آفریده ایزد مهر)، از سرداران اشکانی.
《میترادخت》در چم (دختر مهر، دختر خورشید) از سرداران اشکانی.
《نگان》در چم (کامروا و پیروزمند)، از سرداران ساسانی که با تازیان دِلاورانه جنگید و دِلیریهای بسیار شکوهمندانه از خود نشان داد.
《وُرزا》در چم (نیرومند و توانا)، سرداری از هخامنشیان.
《وَهومَسَه》در چم (والاتبار و نیکزاده بزرگ)، از سرداران هخامنشی.
《هومییاستِر》در چم (دوست و همپیمان و پشتیبان)، از سرداران هخامنشی.
《یوتاب》در چم (درخشنده و بیمانند)، خواهر آریوبرزن سردار بیباک و دِلیر داریوش سوم در جنگ با اسکندر. او فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را داشت که در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست و اگر یک روستایی، راهی دیگر را به اسکندر نشان نمیداد تا از آنجا شبیخون بزند، شکست خورده و سپاهیانش تارومار شده بودند. او همراه برادرش آناندازه جنگید تا هردو کشته شدند و نامی جاوید از خود بجای گذاشتند.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
برگرفته از درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر