کلیپی زیبا از مراسم «شمع و لنگری» در آیین سیروزه شخص درگذشته…
برخی از ترانههایی که در این مراسم خوانده میشود بدین شرح است:
خوشا آنان که با عزت ز گیتی
بساط عمر برچیدند و رفتند
ز کالاهای این آشفته بازار
محبت را پسندیدند و رفتند
هر روز از این دیار غم آباد می روند
آنانکه هفتهی دیگر از یاد می روند
این زندگی حلال کسانی که همچو سرو
آزاد زیست کرده و آزاد میروند
هرکه امد گل ز باغ زندگانی چید و رفت
عاقبت بر سستی اهل جهان خندید و رفت
سر چرا عاقل فرود آرد به تاج سلطنت
باید اخر پای خود را در کفن پیچید و رفت
مروری بر رسمِ دیرینهی «شمع و لنگری» در میان زرتشتیان ایران و توضیحاتی مختصر پیرامون این آیین باستانی:
🌿🌼
مراسم «شمعولنگری» در اصل و به شکل سنتی بخشی است از آیین سیروزهی درگذشته که در نخستین سال خدامرزی روانشاد(سرِسال) نیز آن را برگزار میکنند؛ به هر روی نیکوست تا این سنت زیبا را چه در سرسال و چه در مراسم سیروزه، برای بازماندگان اجرا کنیم. این رسم سنتی بدین گونه صورت میپذیرد که در غروبِ شبِ پیش از سیروزه یا سرِ سالِ، لنگری(سینی لبهدار از جنس برنج) نسبتا بزرگ آماده میکنند و سی عدد شمع افروخته در آن میچینند(گاهی نیز سی شمع و روشنروان را به شکلی جدا در چند لنگری گذاشته و بین شرکت کنندگان تقسیم میکنند.) سپس خویشاوندِ نزدیکِ درگذشته از سر کوچه و جلوتر از برخی از همسایگان و فامیلها آرام آرام به سوی خانهای که در آن مراسم سیروزه و یا اوستای سر سال خوانده میشود پیش میرود و سایرین نیز با در دست داشتن شمع و لنگری و سینی میوه و کمی تزیینات سنتی پشت سرش حرکت میکنند؛ در پیشاپیش کاروان هرچند نوای سازِ اَربونه و صدای آواز برپا است و با دست افشانیهای گروهی در حال نزدیک شدن به خانهی درگذشته میباشند اما بدیهی است که در کنار آن ریختن اشک اگر چه پسندیده نیست اما ناگزیر است. خانهای که جهت برگزاری مراسمِ سیروزه، پاک و منزه شده باشد اصطلاحا دیگر خانهی «مرگمند»، یعنی خانهای که در آن واقعهی مرگِ شخص رخ داده و آلوده است، نمیباشد. همچنین دیگر مکان سوگواری و اندوه هم نیست، چراکه غم، اهریمنی و نامیمون است پس شاید شمع و لنگری بعد از گذر یک ماه از مرگ درگذشته با ساز و آواز، خبر از بازگشت روان به خانه را میدهد و در واقع آن سی عدد شمع نیز به پاس بزرگداشت آداب دینی «سیروزه» است که در سفره دینی این آیین، سی تخم مرغ و سی دیگ برای پختن خوراک و سی ظرف خوردنی بر سر سفره برای روانِ شخص میگذارند، پس میتوان گفت تکرار عدد «سی» در شمعهای روشن نیز نماد یک ماه دوری روان از خانه است که اینک با نور و آواز به آنجا باز میگردد. شاید هم این زندگان هستند که پس از یک ماه ترک کردن خانهای که در آن مرگی واقع شده و به اصطلاح «مرگمند» است به زندگی عادی باز میگردند. آن خانه در این مدت و با گذر زمان، از وجود مرگ و ریمنی پاک شده و میتوان دوباره در آن سکنی گزید. به هر روی با شمع افروزی و آوازخوانی در واقع پایانِ مرگ را که سرانجام زندگانی تن است و در تضاد با نور و زندگی و شادی است با شدت بیشتری به تصویر میکشند. اگر چه سوگواری در میان نیست ولی «شمع و لنگری» در سرآغاز مراسم سیروزه پردهای است درخشان از نیرومندی فرهنگ و آیینِ زرتشتی در نمایاندن وحشتِ مرگ و تلخی این فاجعه در مقابل حیات و زیستن اهوراداده و بازگشت به زندگیِ بازماندگان. به هر روی پس از آن که افراد به خانه درگذشته میرسند با ساز و سر دادن ترانههایی به خصوص وارد درگاه خانه شده و دوشادوش یکدیگر به سمت پِسکم بزرگ و یا هر مکانی که سفره سیروزه در آن پهن است میروند و سینی ها را آنجا میگذارند، سپس جای درگذشته را سبز کرده و با ادامهی مراسم تلاش میکنند تا شادی را در دل بازماندگان بازیابند و بر لبان آنها خنده بنشانند.
امروزه نیز گاهی این رسم زیبا با اندکی تغییر و دگرگونی در میان زرتشتیان برگزار میگردد و در واقع بخشی از سنت شفاهی بهدینان است که چون بسیاری دیگر از آیینها دچار تغییراتی شده ولی همچنان پابرجاست. هرچه که باشد آیین «شمع و لنگری» یادگاری دور دست از زمان آغاز یک جامعهی باستانی و کهن میباشد و ریشه در تار و پود فرهنگِ زرتشتیان دارد و بسیار دلپذیر میشود اگر که در روزگار ما و با فضای شهرنشینی و زندگانی مدرن نیز تطابق داده شده و ادامه پیدا کند.
🙏🏼🔥🤲🏼✨
*با اقتباس از کتابِ “شمع و لنگری، گوشه ای از آداب و رسوم زنده زرتشتیان” به قلم استاد کتایون مزداپور و گفت و شنودهای شفاهی با جهاندیدگان زرتشتی.
Zoroastrian wisdom برگرفته از درگاه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر