زرتشتیان آنرا در دهم مهر برگزار میکنند
این جشن در مهر روز آغاز میشود و شش روز به درازا میانجامد و در روز رام روز به پایان میرسد.
نخستین روز جشن،
مهرگان عامه (همگانی)
و واپسین روز جشن،
مهرگان خاصه (ویژه) نامیده میشود.
در زمان ساسانیان بر این باور بودند که اهورهمزدا یاقوت را در روز نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریدهاست
و از دیر باز ایرانیان بر این باور بودند که در این روز کاوه آهنگر علیه ضحاک به پاخواست و فریدون بر اژی دهاک (ضحاک) غلبه کرد.
مردم ایران از هزاره دوم پیش از میلاد آن را جشن میگیرند.
مهرگان نیز همانند نوروز با آیین یگانه و آداب و رسوم ویژه برگزار میشود.
مهر یا میترا در زبان فارسی به معنای «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت»
است
و ضد دروغ، دروغگویی، پیمانشکنی و نامهربانی کردن است.
فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمتهایی است که به انسان ارزانی داشته و استوار کردن دوستیها و مهرورزی میان انسانهاست
🌹پیشینه جشن مهرگان به هزاره دوم پیش از میلاد بر میگردد
و بیش از ۴۰۰۰ سال قدمت دارد
دیرینگی این جشن دست کم تا دوران شاهان باستانی و بزرگی چون فریدون بازمیگردد.
فردوسی در شاهنامه به روشنی به این جشن کهن و پیدایش آن در دوران پادشاهی فریدون اشاره کردهاست:
به روز خجسته سرِ مهر ماه
به سر برنهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوریها بپرداختند
به آیین یکی جشن نو ساختند
پیش از هخامنشیان،
جشن مهرگان بغ یادی، بگ یادی
«یاد خدا – سپاسگزاری از خدا»
نام داشت.
بغداد (خدا آن را داده) نام باغی در نزدیکی تیسفون پایتخت اشکانیان و ساسانیان بود که بعدها به شهر تبدیل شد،
نام شهر بغداد کنونی برگرفته از همین نام پارسی است.
براساس متون اوستا
(کتاب مقدس زرتشتیان)،
تقویم ایرانیان پیش از هخامنشیان دارای دو فصل تابستان و زمستان است که نوروز جشن آغاز سال جدید
و فصل تابستان و مهرگان جشن آغاز نیمه دوم سال و فصل زمستان بودهاست.
برای نمونه ناصرخسرو در این بیت هر دو جشن نوروز و مهرگان را به هنگام اعتدالین میداند:
نوروز به از مهرگان،
گرچه هر دو زمانند،
اعتدالی
آیینهای مهرگان
مردمان در این روز تا حد امکان با جامههای ارغوانی (یا دستکم با آرایههای ارغوانی) بر گرد هم میآمدهاند؛
در حالی که هر یک، چند «نبشته شادباش»برای هدیه به همراه داشتهاند.
این شادباشها را معمولاً با بویی خوش همراه میساخته و در لفافهای زیبا میپیچیدهاند
در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود،
گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آنرا با گلهای دیگر آذین میکردند
میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
دیگر خوراکیهای خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص.
نوشیدنی از عصاره گیاه
«هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود،
فراهم میشد و همه باشندگان جشن،
به نشانه پیمان از آن مینوشیدند.
نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید. غلهها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن.
دیگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از:
جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنیهای محلی و بویهای خوش مانند گلاب.
آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبیهای گروهی میپرداختهاند.
سرودهایی از مهریشت را با آواز میخوانده و اَرْغُـشت میرفتهاند (میرقصیدهاند).
شعلههای آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبوییها
(مانند اسپند و زعفران و عنبر)
میشد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش میشوند.
این جشن در مهر روز آغاز میشود و شش روز به درازا میانجامد و در روز رام روز به پایان میرسد.
نخستین روز جشن،
مهرگان عامه (همگانی)
و واپسین روز جشن،
مهرگان خاصه (ویژه) نامیده میشود.
در زمان ساسانیان بر این باور بودند که اهورهمزدا یاقوت را در روز نوروز و زبرجد را در روز مهرگان آفریدهاست
و از دیر باز ایرانیان بر این باور بودند که در این روز کاوه آهنگر علیه ضحاک به پاخواست و فریدون بر اژی دهاک (ضحاک) غلبه کرد.
مردم ایران از هزاره دوم پیش از میلاد آن را جشن میگیرند.
مهرگان نیز همانند نوروز با آیین یگانه و آداب و رسوم ویژه برگزار میشود.
مهر یا میترا در زبان فارسی به معنای «فروغ، روشنایی، دوستی، پیوستگی، پیوند و محبت»
است
و ضد دروغ، دروغگویی، پیمانشکنی و نامهربانی کردن است.
فلسفه جشن مهرگان سپاسگزاری از خداوند به خاطر نعمتهایی است که به انسان ارزانی داشته و استوار کردن دوستیها و مهرورزی میان انسانهاست
🌹پیشینه جشن مهرگان به هزاره دوم پیش از میلاد بر میگردد
و بیش از ۴۰۰۰ سال قدمت دارد
دیرینگی این جشن دست کم تا دوران شاهان باستانی و بزرگی چون فریدون بازمیگردد.
فردوسی در شاهنامه به روشنی به این جشن کهن و پیدایش آن در دوران پادشاهی فریدون اشاره کردهاست:
به روز خجسته سرِ مهر ماه
به سر برنهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوریها بپرداختند
به آیین یکی جشن نو ساختند
پیش از هخامنشیان،
جشن مهرگان بغ یادی، بگ یادی
«یاد خدا – سپاسگزاری از خدا»
نام داشت.
بغداد (خدا آن را داده) نام باغی در نزدیکی تیسفون پایتخت اشکانیان و ساسانیان بود که بعدها به شهر تبدیل شد،
نام شهر بغداد کنونی برگرفته از همین نام پارسی است.
براساس متون اوستا
(کتاب مقدس زرتشتیان)،
تقویم ایرانیان پیش از هخامنشیان دارای دو فصل تابستان و زمستان است که نوروز جشن آغاز سال جدید
و فصل تابستان و مهرگان جشن آغاز نیمه دوم سال و فصل زمستان بودهاست.
برای نمونه ناصرخسرو در این بیت هر دو جشن نوروز و مهرگان را به هنگام اعتدالین میداند:
نوروز به از مهرگان،
گرچه هر دو زمانند،
اعتدالی
آیینهای مهرگان
مردمان در این روز تا حد امکان با جامههای ارغوانی (یا دستکم با آرایههای ارغوانی) بر گرد هم میآمدهاند؛
در حالی که هر یک، چند «نبشته شادباش»برای هدیه به همراه داشتهاند.
این شادباشها را معمولاً با بویی خوش همراه میساخته و در لفافهای زیبا میپیچیدهاند
در میان خوان یا سفره مهرگانی که از پارچهای ارغوانی رنگ تشکیل شده بود،
گل «همیشه شکفته» مینهادند و پیرامون آنرا با گلهای دیگر آذین میکردند
میوههایی مانند: سنجد، انگور، انار، سیب، به، ترنج (بالنگ)، انجیر، بادام، پسته، فندق، گردو، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرما، خرمالو و چندی از بودادهها همچون تخمه و نخودچی.
دیگر خوراکیهای خوان مهرگانی عبارت بود از آشامیدنی و نانی مخصوص.
نوشیدنی از عصاره گیاه
«هَـئومَـه/ هوم» که با آب یا شیر رقیق شده بود،
فراهم میشد و همه باشندگان جشن،
به نشانه پیمان از آن مینوشیدند.
نانِ مخصوص مهرگان از آمیختن آرد هفت نوع غله گوناگون تهیه میگردید. غلهها و حبوباتی مانند گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن.
دیگر لازمههای سفره مهرگان عبارت بود از:
جام آتش یا نوکچه (شمع)، شکر، شیرینی، خوردنیهای محلی و بویهای خوش مانند گلاب.
آنان پس از خوردن نان و نوشیدنی، به موسیقی و پایکوبیهای گروهی میپرداختهاند.
سرودهایی از مهریشت را با آواز میخوانده و اَرْغُـشت میرفتهاند (میرقصیدهاند).
شعلههای آتشدانی برافروخته پذیرای خوشبوییها
(مانند اسپند و زعفران و عنبر)
میشد و نیز گیاهانی چون هوم که موجب خروشان شدن آتش میشوند.
برگرفته از درگاه زرتشت و مزدیسنان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر