۱۴۰۰ خرداد ۲, یکشنبه

معنای واژهٔ «رستاخیز»

 🎓  از زبان استاد

معنای واژهٔ «رستاخیز»

رستاخیز در زبان پهلوی ریست اَخِز rist axēz بوده است. در اوستا، که کهنتر بوده، ریست یعنی ”جنازه“. ریستَخِز یعنی ”هنگامی که جنازه ها بلند میشوند“. قیامت هم از ”قیام و برخاستن“ گرفته شده است.

من و شیده و دشت و شمشِیر تِیز  
برآرم به فرجام ازو رستخِیز

یاداوری:

درک معنای واژه های فارسی، بی دانستن زبان پهلوی (فارسی میانه)، یعنی زبان دورهٔ اشکانی و ساسانی، امکانپذیر نمیباشد. برخی، از صورت واژه ها دربارهٔ معنای آن داوری میکنند. این کار درست نیست و سبب گمراهی و استنباطهای نادرست میشود. مثلاً صورت ظاهر واژه های آباد و بیابان گمان ما را به سوی آب میکشاند و  تصور میکنیم که که بیابان یعنی بدون آب، در حالی که چنین نیست.
نگاهی به یک بیت:

اُ زان پس، جهان یکسر آباد کرد   همه روی گیتی پر از داد کرد

در واژهٔ «آباد»، چون آوای «آب» در آغاز دارد، گمان شنونده را به سوی آب و آبیاری میکشاند. اما چنین نیست. این واژه در پهلوی به گونهٔ آپات āpāt و در فارسی باستان «اَپَ دانَ» apadāna و در اوستا «پایتی» pāiti آمده است. این واژه از ریشهٔ «پا» اوستایی به معنی ”نگاهبانی کردن“ است (امروز میگوئیم «پائیدن»)، و «پاتَر» در اوستا برابر است با نگهبان. واژهٔ «پا» یا «پَئیتی» با پیشوند تقویت کنندهٔ آ به گونهٔ «آپات» پهلوی در آمد که در فارسی «آباد» خوانده میشود، و اَپَ دانَ apadāna در فارسی باستان برابر است با جایگاه نگهبانی شده. با این گفتار روشن میشود که با ساختن دیوارها، از همه جا نگهبانی شد. پس، معنای رج آن میشود که با ساختن دیوار و تعیین مرز هر کس، اندک اندک داد و دادگری و قانون پدید آمد که با نگاهبانی همراه بود. و بر همین بنیاد، واژهٔ بیابان که در پهلوی ویاپان vīāpān خوانده میشود (وی = دور از)، بر روی هم ”دور از نگهبانی“ را میرساند، یا جایی که آن را نگهبانی نیست.

برگرفته از گفتارهای استاد فریدون جنیدی در انجمنهای شاهنامه خوانی، و کتاب داستان ایران، فریدون جنیدی
🍁🍁🍁
نقل از درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...