۱۴۰۰ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه

چرا گاهان (گاتها) یا سرودهای زرتشت، نخستین متن فلسفی تاریخ است؟

 


نخست: پرسش مداری
متن فلسفی و نگرش فلسفی پرسشمدار است، به پرسش بیش از پاسخ بها میدهد و همواره پرسش های گشوده دارد. یعنی سوال هایی جدی را طرح میکند که پاسخ هایی قطعی برایشان وجود ندارد. این به نظرم مهمترین متغیر برای تمیز دادن یک متن فلسفی از غیرفلسفی است.

دوم: وجود یک دستگاه نظری منسجم
این بدان معناست که مجموعه گزاره های به کار گرفته شده در متن باید به تصویری منسجم و سازگار منتهی شوند و تعارض درونی و ناهمخوانی بنیادین باهم نداشته باشند. این البته حد و درجه دارد. چنان که مثلا در آثار فیلسوفی مانند نیچه یا متفکران یونان باستان و بویژه متون فلسفی کهن چینی، تعارض فراوان دیده میشود. اما چون رگه هایی از یک دستگاه فکری منسجم در آنها وجود دارد، آنرا فلسفه می شماریم.

سوم: عام بودن موضوع
یعنی محتوای متن به امری عام و فراگیر مانند مفاهیم هستی شناختی، اخلاقی یا زیبایی شناسانه مربوط باشد. پرسش ها و پاسخ هایی که در متن فلسفی گنجیده اند، به عرصه ای عام و کلان اشاره میکنند و نه قلمروی خاص و شرایطی ویژه. یک متن فلسفی باید بتواند به مفاهیمی بپردازد که امروزه، دست کم یکی از قلمروهای کلاسیک فلسفه را برمی سازند. یعنی اگر متنی به موضوعی اشاره کند که هیچ ربطی به فلسفه شناخت، فلسفه دین، اخلاق، زیبایی شناسی، هستی شناسی، و ... نداشته باشد، آن متن فلسفی نیست.

چهارم: دقت معنایی
به این ترتیب که واژگان به کار گرفته شده در متن، با نظم به کار گرفته شده باشند و دلالت هایی روشن و دقیق را حمل کنند و با یکدیگر اتصالاتی سنجیده داشته باشند.

گاهان به نظر من، هر چهار متغیر یاد شده را برآورده میکند. در مورد موضوع گاهان و این که هسته مرکزی بحث این متن، هستی شناسی و اخلاق و مفهوم امر قدسی است، شکی وجود ندارد. در مورد دقت معنایی و سنجیده بودن، اعتبار گاهان روشن است. آنچه که میماند، پرسشمدار بودن گاهان است. ناگفته نماند که با وجود اهمیت این متغیر برای نگارنده، حجمی انبوه از متون فلسفی از شهر خدای آگوستین مقدس گرفته تا بسیاری از متون هگل از پرسش خالی هستند و بر پاسخ تمرکز کرده اند. اما در گاهان، پرسش نقشی محوری بر عهده دارد.

شاید چنین بنماید که پرسیدن در گاهان تنها ترفندی زبانی برای زیباتر کردن گفتار است و از طرح دغدغه ای فلسفی و جدی فاصله دارد. ترفندی شبیه به آنچه که در مکالمات افلاطونی می بینیم و در آن پرسش و پاسخ میان سقراط و مخالفانش بیشتر روشی بلاغی برای به کرسی نشاندن پاسخی است که در نهایت به شکلی قطعی ابراز خواهد شد. اما اگر بخواهیم به فعل پرسشگری فلسفی در گاهان و مکالمات افلاطونی امتیاز بدهیم، برخلاف آنچه که انتظار عموم است، گاهان اعتبار بیشتری کسب خواهد کرد. چرا که پرسشگری در گاهان را نمیتوان به سبکی ادبی فرو کاست.

با توجه به محور بودن مفاهیم مینویی و استوار بودن دستگاه اخلاقی زرتشت بر این عناصر، شمار زیادی از جملات سوالی بر این مفاهیم تمرکز یافته اند. شکل جمله بندی و دقت پرسش ها هم به روشنی نشان می دهد که تفسیر ما از سطح هوشیاری پیامبر در مورد رسالتش و دستگاه نظری اش درست بوده است. چرا که تا وقتی کسی به دقت درباره زیر و بم عناصر و روابطش نیندیشیده باشد، قادر به طرح پرسش هایی با این دقت در مورد آن نیست.

در بعضی از جملات چنین می نماید که زرتشت به نقد خویش و شک در آموزه های خود مشغول است. این جملات شاید نخستین نشانه ها از خوداندیشی فلسفی و نقد خویش در متون جهان باستان باشند. شگفت تر آنکه زرتشت، این پرسش های مهم و اساسی را نیز بی پاسخ گذاشته و معلوم است که طرح کردنشان تدبیری ادبی برای بیان تاییدیه ای بر خود نبوده است.

این مجموعه از پرسش ها، به روشنی نشان می دهند که پرسش و نه پاسخ در گاهان دست بالا را داشته است. اگر متنی با این پرسش ها، با آن مدل نظری درمورد هستی و اخلاق، و با آن دقت چشمگیر در به کار گرفتن واژگان، فلسفی نیست، چگونه میتوان متون ارسطو و افلاطون و سنت آگوستین را فلسفی خواند؟

با این وجود، وقتی از فلسفیدن سخن میگوییم، پرسشی فرادید میاید و آن هم این که خود مولف متن تا چه حدی متن خود را فلسفی می دانسته است؟ چنان که پوتاگوراس با ابداع کلمه فلسفه انجام داد، یا همان گونه که سوفیست های آتنی با ابداع عبارت سفسطه عمل کردند.

در واقع زرتشت در گاهان با نامی کاملا دقیق و روشن، شیوه پیشنهادی اش برای استنتاج و اندیشیدن در مورد هستی را نامگذاری کرده. زرتشت این شیوه را خرد نامیده است. خرد، چنان که امروز نیز کاربرد خود را در فارسی حفظ کرده، به معنای نوعی از اندیشیدن عقلانی است که به حقیقت راه بنماید.

👈بنمایه:
زند گاهان- شروین وکیلی

نقل از درگاه سرای زرتشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...