نه تبار و نژادی برگزيده دارد و نه با زبان ويژهای برای کسانی وحی میفرستد و نه گروهی از آفريدگان خويش را مامور کشتار گروهی ديگر میکند و نه خودش شبانه چند هزار نفر از بندگانش(فرزندان مصريان) را از میان میبرد و نه برای لغزشهایی که خودش برای اين بندگان خواسته است آنها را بهسوی آتش و مار و عقرب به جهانی ديگر روانه میکند.
او دستگاه بيکران آفرينش را برای زمين ما که خردهای ناچيز در اين دستگاه است نيافريده، وانگه او جوهر راستی و سرآغاز راستی است.
او به هستی آورنده خرد و آغاز و پايان نظامی است بنام «اشا» که ميلياردها کهکشان را با ميلياردها خورشيد آنها را از ميلياردها سال پيش با خرد بيکران خود در گردش دارد است.
او برتر و پاکتر از آن است که ما او را درگير دشواریها و فرومايگی زندگی چند آدم گمراه بکنيم.
او اهورامزداست. او خوشبختی و شادی و شکوفایی را برای جانداران اين زمين آفريده است. او آزادی گزينش را آفريده تا انسانها بتوانند راه و روش و شيوه زندگی خود را به دلخواه خود گزينش کنند. او آرامش را آفريده تا مردمان زندگی آسوده داشته باشند. او انديشه نيک را آفريده تا زنان و مردان را بهسوی بخش پر فروغ زندگی راهنمایی کند. او چيرگی به خود را آفريده تا مردمان را از لغزشهای ناخواسته زندگی دور نگاه دارد. او تکامل و رسایی را آفريده تا مردمان هر روز، هم خود و هم اين جهان را تازهتر و نوتر کرده و پيشرفت دهند. و سرانجام او جاودانگی را آفريده تا زنان و مردانی را که با او در روند آفرينش همکاری کرده و در خوشبخت کردن خود و ديگران و اين جهان گام بر داشتهاند در «سرای مينوی سرود»، جاودانه با فروغ خود و در فروغ خود روشنی بخشد.
او هيچگاه آفريدگان خود را «بنده و برده» خود نناميده است وانگه هميشه آنها را «دوست و همکار» مینامد. دوست و همکار برای بهتر کردن و خوشبخت کردن اين کره که ما آن را زمين میناميم.
اين نيک بختی استثنایی ايرانيان بود که اين آیين بیهمتا از سرزمين آنها برخيزد تا به سرتاسر جهان نور بيافشاند.
✍️دکتر خسرو خزاعی(پردیس)
نقل از درگاه ایرانیان زرتشتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر