زمینهی داستانهای ملیِ ایران، همواره بنیادی تاریخی دارد که با گذشتِ ایام، عناصرِ داستانی به آن اضافه شده و جنبهی روایتی و حکایتی به خود گرفته است.
اگرچه تاریخِ حکومتهای ایران به شکلِ مرسومِ تاریخی، از سلسلهی ماد شروع میشود، اما حکمرانانِ اساطیریِ ایران یعنی پیشدادیان و کیانیان قرنها، بخشِ عظیمی از سرگذشتِ ایران و ایرانی را تشکیل میدادند و اساسِ داستانهای تاریخی، حماسههای ملی و سرگذشتنامهها را به وجود آوردهاند.
با تحقیقی در اوستا، شخصیتهای تاریخیِ بیشتری روشن میشود که بنیادین است و گاه حتی نمودی از دورانِ قدیمیتر است. شخصیتِ گشتاسب و یا نیاکانِ وی را که عنوانِ《کی》یا《کوی، کَوَ》در اوستا دارند و اسامیِ آنان بهویژه در فروردین یشت و آبان یشت آمده است. برخی از شخصیتهای پیشدادی مانندِ جمشید که در اوستا لقبِ او《پیشداد》است و برخی از رجالِ کیانی مانندِ کاووس که در ادبیاتِ سنسکریت نام برده میشود، نشانگرِ قدمت و زمینهی دورانی پیش از اوستا بوده است. در ودا از جمشید پیشدادی و پدرش(ویونگهان)، فریدون و پدرش(اثویه=اثفیان)نام برده شده است که قدمتِ تاریخی و باستانیِ آن را به زمانی میرساند که اقوامِ هندوایرانی در آسیای مرکزی اقامت داشتند.
بنیادِ تاریخیِ نبردهای ایرانیان و تورانیان نیز روشن است، اما در طولِ زمانِ عناصرِ داستانی چند به آن افزوده شده است. ایرانیان برای حفظِ تاریخِ خود، گاه ناچار بودند که آن را بهصورتِ حماسی و یا داستانی درآورند و به این ترتیب سرگذشتِ تاریخیِ قومِ خویش، بهویژه از روزگارانِ نخستین را جاویدان سازند. تنها به همین روش بود که میتوانست اسامیِ شاهان و پهلوانانِ ملیِ سلسلهی پیشدادیان، کیانیان و سلسلههای تاریخیِ ایران برای نسلهای بعد حفظ شود.(ص ۳۸۸_۳۸۷)
پیشدادیان،(۱)اولین سلسلهی داستانیِ ایران را تشکیل میدهند و بنابر روایتِ فردوسی، شاهانِ آن به این ترتیب حکومت کردهاند:(۲)
۱. گیومرث ۲. هوشنگ ۳. تهمورث(تهمورس) ۴. جمشید ۵. ضحاک(بیگانه) ۶. فریدون ۷. منوچهر ۸. نوذر ۹. تهماسب ۱۰. گرشاسب
به فهرستِ فوق، از طریقِ منابعِ دیگر، ایرج و زاب پسرِ تهماسب را نیز میتوان اضافه کرد بهویژه که در متونِ اوستایی از آنان بهعنوانِ حکمران نام برده شده است.
در متونِ اسلامی، هنگام برشمردنِ شاهانِ پیشدادی، این سلسله با نامِ هوشنگ آغاز میشود، اما در شاهنامه، گیومرث با عنوانِ《نخستین بشرِ اوستایی》، اولین شاهِ پیشدادی یا به عبارتی نخستین شاهِ داستانی تلقی شده است.(۳)
در متون دورهی ساسانی، نامِ گیومرث(۴)در کتابِ هشتمِ دینکرد(فصلِ ۱۳، فقره ۹ تا ۱۴)به هنگامِ بازگوییِ آغازِ تاریخِ جهان و نخستین بشر یاد شده است. در کتابِ نهمِ دینکرد(فصلِ ۳، فقره ۹ و ۱۰)و چند متنِ دیگر نیز نامِ گیومرث بهعنوانِ انسانِ درست، نیکاندیش و نخستینبشر آمده است. داستانِ آفرینشِ نخستین حیوان(گاو)، موضوعِ روایات و حکایاتِ جالبی را تشکیل میدهد. اما با همهی شگفتیِ داستانِ آفرینش، شهرتِ شاهانی چون هوشنگ، جمشید و فریدون در داستانها بیشتر است.(ص ۳۸۸)
هوشنگ، نوهی گیومرث و پسرِ سیامک است و چون پدرش در جنگ با دیوان کشته
میشود، او به فرمانرواییِ《هفت کشور》میرسد. کشفِ آتش و آهن را در
داستانهای ایرانی به او نسبت میدهند. همچنین جشنِ سده، ابداعِ روشِ
آبیاری و کشاورزی را نیز از ابتکاراتِ او میدانند که همین نکته گاه اساسِ
حکایتهای ایرانی را تشکیل میدهد. در متونِ اوستایی مانندِ《آبان یشت، گوش
یشت، فروردین یشت، رام یشت و ارد یشت》نامِ هوشنگ در رابطه با مسائلِ مختلف
از جمله در نبرد با اهریمنان و پلیدیها و پیروزیِ او بر آنها ذکر شده است.
در متونِ پهلوی نیز هوشنگ با همین صفات و بهعنوانِ کسی که به یاریِ فَرّ
کیانی سرانجامِ دیوان را از این سرزمین بیرون میراند و سبب میشود تا
ایرانیان به راحتی دورهی مهاجرت به شش سرزمینِ دیگر را آغاز کنند، یاد
میشود.
در متونِ اسلامی نیز مانندِ تاریخ سنی ملوک الارض(ص
۱۳)حمزهی اصفهانی، هوشنگ نخستین شاهِ ایران است که《نخستین داور》بود و او
را از آن روی پیشداد خواندند که《نخست داد، او کرد》و نشستِ او در استخر بود.
داستانِ تاریخی و اسطورهایِ هوشنگ در منابعِ اسلامی با شاهنامهی فردوسی
شباهتِ زیادی دارد.(ص ۳۸۹)
یادداشتها:
۱. واژهی《پیشداد》بهصورتی اوستاییِ《پَرَذات Paradhāha)》، مرکب از دو جزء《پَرَ》بهمعنیِ پیش و《ذات》بهمعنیِ داد و گاه خلق کردن است. در تفاسیرِ پهلوی مانندِ فرگردِ بیستمِ وندیداد به کسانی اطلاق میشود که《نخستین آئینِ پادشاهی》یا《دادخدایی》را بنیان نهادند. در یشتها از واژهی《پیشداد》بهعنوانِ یک سلسله استفاده نشده است، اما برای هوشنگ عنوانِ《پرذات》به کار رفته است.
۲. فرهنگ فارسی معین، ج ۵.
۳. برای اطلاع از اصطلاح《نخستین بشر》و《نخستین شاه》در جهانِ آفرینش رجوع کنید به:
A. Christensen: Les types du premier homme et du premier Roi dans l'histoire légendaire des Iraniens, Stockholm, 1917, vol. 14, p. 136 f. 140.
ترجمهی این اثر به فارسی با این عنوان است: نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانههای ایرانیان، ترجمه ژاله آموزگار_احمد تفضلی، تهران، ۱۳۶۸.
۴. واژه گیومرث در اوستا بهصورتِ《گیه مِرتن》و در پهلوی بهشکلِ گیومرث و در فارسیِ کنونیِ کیومرث است.《گیه》به معنی جان و《مرتن》صفت و به معنیِ مردنی و درگذشتنی است. بندهش دربارهی گیومرث آگاهیهای زیادی بهدست میدهد.
مأخذ: میراحمدی.مریم، تاریخ تحولات ایرانشناسی در دوران باستان، تهران، انتشارات طهوری، چاپ اول ۱۳۸۹
نقل از درگاه پژوهشی در فرهنگ زرتشتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر