تیر در زبان اوستایی، تیشتریَه و در پهلوی تِشتَر نام دارد. در ادبیات اوستایی و استوره های ایرانی، تشتر یا تیر نام ایزدی است که به باریدن باران کمک میکند، همچنین در باور ایرانیان، نام ستاره ای است که هرگاه در آسمان پدیدار شود، مژده باریدن باران را می دهد.
سیزدهمین روز هر ماه در گاهشماری ترادادی(سنتی) زرتشتیان، تیر یا تشتر نام دارد. هر سال و در ماه تیر، هنگامی که روز تیر فرا میرسد، آن روز را به نام تیرگان، جشن می گیرند. سبب پیدایش جشن تیرگان نیز مانند بسیاری از آداب و رسوم دیگر در فرهنگ باستانی ایران، با رویدادهای سرنوشتساز از تاریخ زندگی ایرانیان باستان هماهنگی یا پیوند یافته است.
گروهی این جشن را یادگار پیروزی ایرانیان و تورانیان میدانند، بدین روایت که در زمان منوچهر، پس از اشغال بخشهای زیادی از سرزمین ایران به مانجیگری( توسط) سپاه افراسیاب تورانی، پیمان آشتی بر این گذاشته شد که از سوی سپاه ایران از سرزمین تبرستان، تیری رها گردد و در هر جا بر زمین فرود آید، مرز ایران و توران باشد. بنابراین آرش، پهلوان دلیر ایرانی جان بر کف و با تمام توان تیری را از کمان رها ساخت. این تیر در باور استوره ای ایرانی به مانجیگری(توسط) ایزدِ با همراهی شد و در کنار رودخانه جیحون بر درختی نشست و مرز ایران و توران را گستردهتر کرد.
در پی روایت دیگر، در زمان ساسانیان و پادشاهی فیروز، هفت سال در ایران خشکسالی روی داد. مردم ناگزیر به دشت و بیابان روی آوردند و با نیایش های خود از پروردگار درخواست باران کردند. پس از چندی بارش باران آغاز شد و ایران از خشکسالی رهایی یافت. از آن سال به بعد، ایرانیان در چنین روزی به یکدیگر آب می پاشند و شادی میکنند.
اکنون زرتشتیان به باور ترادادی خود، جشن تیرگان را باشکوه و شادمانی ویژه ای برپا می دارند.
در شهر کرمان و بم این آیین را "تیروجشن" نیز می گویند. روز پیش از جشن تیرگان، باشکوه و شادمانی تمام خانه و بیرون آن را جارو می زنند و آب می پاشند. همه اهل خانه، سر و تن خویش را شستشو داده، لباس نو میپوشند و به سرخوشی و شادی میپردازند.
به گاهی مناسب همه از پیر و جوان، نخِ تیروباد را که از جنس ابریشم نازک و مجموعهای از نخهای هفت رنگ به هم تابیده شده به نشانه رنگین کمان آسمان به هنگام بارندگی است، به مُچ دست می بندند. این نخ را در کرمان و بم تیرو می گویند. این نخ به هم تابیده را در روز جشن تیرگان به مچ دست و گاه به انگشت دست می بندند و آن را تا روز باد به دست دارند. در روز باد (ده روز پس از روز تیر در گاهشماری ترادادی) نخ ابریشمی هفت رنگ را از دست باز میکنند، در جای بلندی مانند پشت بام، بالای کوه و تپه می ایستند و آنرا به باد میدهند تا گذرِ تیر آرش کمانگیر به یاری ایزد باد را نیز یادآوری کرده باشند. زرتشتیان کرمان این کار را با خواندن بیت زیر برگزار می کنند:
تیر برو، باد بیا
غم برو، شادی بیا
محنت برو، روزی بیا
خوشه مرواری بیا
از بامداد روز جشن تیرگان، زرتشتیان به ویژه جوانان می کوشند به هر شیوه ممکن به یکدیگر شادمانه آب بپاشند. از این روی، کسانی که در روستاها زندگی می کنند به کنار چشمه ها یا جوی آب روان می روند و با شادی بیشتری به یکدیگر آب می پاشند.
در شهرهای بزرگ، بعضی از خانواده ها به خارج از شهر می روند، مکانی که در آن آب فراوان تری وجود داشته باشد و امکان آب پاشی بیشتر و آزادانه را برای آنان فراهم تر سازد.
نسک یادگار دیرین
آیین ها، مراسم و باورهای مذهبی
سنتی زرتشتیان ایران
پژوهش و نگارش: کورش نیکنام
نقل از درگاه(کانال) زرتشت و مزدیسنان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر