💠 افزون بر جهانبینی فرزانشی (فلسفی) ژرفی که پشت آموزش های دین بهی نهفته می باشد، از سوی اشو زرتشت، برنامه ای ریزبینانه نیز برای گام برداشتن مردمان در راستای پیشرفت و شکوفایی جهان، پیش آورده شده است. این برنامه، دربرگیرنده شش گام می باشد که در فرهنگ واژگان زرتشتی، "امشاسپندان" به چم (معنی) "پیشبرندگان جاودان" خوانده می شوند.
💠 چنانچه پیشتر هم گفته شد، دین بهی بر دو بنیاد فرزانشی استوار است که نخستین بنیاد، زندگی مرتو (انسان) را کشمکشی همیشگی میان نیکی و بدی می داند و دومین بنیاد، مرتو را در جایگاه هستومندی (موجودی) که دارای نیروی آزادکامی (اختیار) است، برمی شمارد. از این رو، مرتو که بر پایه آموزش های زرتشتی، یگانه چراغ راهنمایش در انجام یک گزینش درست، خرد می باشد، می باید با بازگشت به خرد خود، پس از سنجش و اندیشیدن، از میان دو راه نیکی و بدی، یکی را از روی آزادکامی و به دلخواه خود برگزیند. آن کس که پس از انجام این کار، نیکی را برگزیند، اندیشه اش به نیکی گراییده و گام نخستی که دین بهی برای شکوفایی جهان آموزش داده است، از سوی وی، پشت سر نهاده شده. این گام "وهومن" به چم "نیک اندیشی" نام دارد.
💠 گام دوم در بینش زرتشتی "اشا" نام دارد که پیشتر پیرامون آن به گستردگی پرداخته شد و در چند نوشتار، مهند (مهم) ترین نمودهای این فرایافت (مفهوم) آشکار گشت. پس بر پایه آنچه پیشتر در '''آموزشگاه مزدیسنا''' درباره آن گفته شد، اشا را باید به چم "راستی در برابر خود، دیگران و جهان هستی" دانست. از این رو، برای پشت سر نهادن این گام، هر مرتو باید پیش از هر چیز، گفتار و کردار خویش را با منش و اندیشه خود که از پیش نیک گشته است، هماهنگ نماید. همچنین باید بر پایه دات (قانون) های جهانپذیر (جهانشمول) تکی (فردی) و هازمانی (اجتماعی) زندگی نماید و هنجار فرمانروا بر زیست بوم را گرامی داشته و نگهداری نماید. به دیگر سخن، او خویشکاری (وظیفه) دارد تا در برابر سراسر جهان و پیرامونیان خود، از خانواده و دیگر آشنایان گرفته تا همه مردمان و نیز دیگر جانداران، از روی راستی و نیکخواهی زندگی نماید.
💠 پس از اینکه هر کس به تکی، اندیشه خود را نیک گردانید و سپس با هماهنگ سازی گفتار و کردار خود با اندیشه اش، به گسترش نیکی و پیکار با بدی پرداخت، گام سوم هم فرامی رسد. این گام که "شهریور" به چم "شهریاری آرزوشده" خوانده می شود، به برنامه دین بهی برای شکوفایی جهان، رنگی هازمانی می بخشد. زیرا در این گام، چنانچه در نیایش همازوری گفته شده است، تک تک کسانی که دو گام پیش را پشت سر نهادند، باید با یکدیگر همراه و همازور (متحد) گردند. سپس می باید به براندازی ستم و برپایی یک شهریاری دادگر در میهن خود بپردازند. این شهریاری باید بر پایه اشا استوار باشد و راهبرانی کارآموخته و نیک اندیش نیز بر آن فرمان برانند. این شهریاری با این آرمان پدید می آید که در هر کشور، با سازماندهی سپاه نیکی، به نگاهبانی از جهان و سراسر باشندگانش در برابر تازش سپاه بدی بپردازد.
💠 با پیدایش چنین شهریاری ایست که گام "سپندارمز" که در چم "آرامش پیشبرنده" می باشد، فرامی رسد. این گام، هنگامی پشت سر نهاده می شود که به یاری نیروی شهریاری و کوشش همازورانه نیکان جهان، شادزیوی و آبادانی به همراه مهرورزی و پارسایی، جهان را در بر گیرد تا بدینگونه و در پرتو آرامش، زمینه برای فرارسیدن واپسین گام ها فراهم آید.
💠 پس از پشت سر نهاده شدن چهار گام پیشین، دو گام پایانی به همراه هم فرامی رسند که دربردارنده "خرداد" و "امرداد" می باشند. خرداد به چم "شکوفایی" است و امرداد نیز به چم "جاودانگی" می باشد. از آنجایی که در بیشتر هنگام ها، در آموزش های گاهانیک، این دو واژه در کنار هم می آیند، می توان آن دو را باهم به چم "پیشرفت و شکوفایی همیشگی" دانست! نهشتی (حالتی) که در آن، جهان و جهانیان با پیشرفتی روزافزون، هر دم از دمی پیش رساتر و بالنده تر می شوند. این نهشت همانا آرمان واپسین مزدیسنا بوده و نیکبختی همگانی را با خود به همراه دارد.
💠 در پایان آنکه دین بهی با پیش آوردن برنامه ای پرسون (دقیق)، هر تن را نخست به گونه تکی و در مینو (جهان اندیشگی) به گزینشی بنیادین از میان نیکی و بدی فرامی خواند. سپس از برگزینندگان نیکی می خواهد تا با همراه کردن گفتار و کردار خود با اندیشه خود، آن گزینش خود را به کنشی هناینده (موثر) در گیتی (جهان مادی) دگرگون سازند. پس از این، برنامه خود را رنگی هازمانی می بخشد تا نیکان با همازوری یکدیگر و برپایی یک شهریاری جهانپذیر در میهن خود، زمینه را برای پیدایش آرامشی سازنده فراهم نمایند. آرامشی که خود، فراهمگر زمینه برای دستیابی جهان و جهانیان به شکوفایی روزافزون می باشد.
💠 چنانچه پیشتر هم گفته شد، دین بهی بر دو بنیاد فرزانشی استوار است که نخستین بنیاد، زندگی مرتو (انسان) را کشمکشی همیشگی میان نیکی و بدی می داند و دومین بنیاد، مرتو را در جایگاه هستومندی (موجودی) که دارای نیروی آزادکامی (اختیار) است، برمی شمارد. از این رو، مرتو که بر پایه آموزش های زرتشتی، یگانه چراغ راهنمایش در انجام یک گزینش درست، خرد می باشد، می باید با بازگشت به خرد خود، پس از سنجش و اندیشیدن، از میان دو راه نیکی و بدی، یکی را از روی آزادکامی و به دلخواه خود برگزیند. آن کس که پس از انجام این کار، نیکی را برگزیند، اندیشه اش به نیکی گراییده و گام نخستی که دین بهی برای شکوفایی جهان آموزش داده است، از سوی وی، پشت سر نهاده شده. این گام "وهومن" به چم "نیک اندیشی" نام دارد.
💠 گام دوم در بینش زرتشتی "اشا" نام دارد که پیشتر پیرامون آن به گستردگی پرداخته شد و در چند نوشتار، مهند (مهم) ترین نمودهای این فرایافت (مفهوم) آشکار گشت. پس بر پایه آنچه پیشتر در '''آموزشگاه مزدیسنا''' درباره آن گفته شد، اشا را باید به چم "راستی در برابر خود، دیگران و جهان هستی" دانست. از این رو، برای پشت سر نهادن این گام، هر مرتو باید پیش از هر چیز، گفتار و کردار خویش را با منش و اندیشه خود که از پیش نیک گشته است، هماهنگ نماید. همچنین باید بر پایه دات (قانون) های جهانپذیر (جهانشمول) تکی (فردی) و هازمانی (اجتماعی) زندگی نماید و هنجار فرمانروا بر زیست بوم را گرامی داشته و نگهداری نماید. به دیگر سخن، او خویشکاری (وظیفه) دارد تا در برابر سراسر جهان و پیرامونیان خود، از خانواده و دیگر آشنایان گرفته تا همه مردمان و نیز دیگر جانداران، از روی راستی و نیکخواهی زندگی نماید.
💠 پس از اینکه هر کس به تکی، اندیشه خود را نیک گردانید و سپس با هماهنگ سازی گفتار و کردار خود با اندیشه اش، به گسترش نیکی و پیکار با بدی پرداخت، گام سوم هم فرامی رسد. این گام که "شهریور" به چم "شهریاری آرزوشده" خوانده می شود، به برنامه دین بهی برای شکوفایی جهان، رنگی هازمانی می بخشد. زیرا در این گام، چنانچه در نیایش همازوری گفته شده است، تک تک کسانی که دو گام پیش را پشت سر نهادند، باید با یکدیگر همراه و همازور (متحد) گردند. سپس می باید به براندازی ستم و برپایی یک شهریاری دادگر در میهن خود بپردازند. این شهریاری باید بر پایه اشا استوار باشد و راهبرانی کارآموخته و نیک اندیش نیز بر آن فرمان برانند. این شهریاری با این آرمان پدید می آید که در هر کشور، با سازماندهی سپاه نیکی، به نگاهبانی از جهان و سراسر باشندگانش در برابر تازش سپاه بدی بپردازد.
💠 با پیدایش چنین شهریاری ایست که گام "سپندارمز" که در چم "آرامش پیشبرنده" می باشد، فرامی رسد. این گام، هنگامی پشت سر نهاده می شود که به یاری نیروی شهریاری و کوشش همازورانه نیکان جهان، شادزیوی و آبادانی به همراه مهرورزی و پارسایی، جهان را در بر گیرد تا بدینگونه و در پرتو آرامش، زمینه برای فرارسیدن واپسین گام ها فراهم آید.
💠 پس از پشت سر نهاده شدن چهار گام پیشین، دو گام پایانی به همراه هم فرامی رسند که دربردارنده "خرداد" و "امرداد" می باشند. خرداد به چم "شکوفایی" است و امرداد نیز به چم "جاودانگی" می باشد. از آنجایی که در بیشتر هنگام ها، در آموزش های گاهانیک، این دو واژه در کنار هم می آیند، می توان آن دو را باهم به چم "پیشرفت و شکوفایی همیشگی" دانست! نهشتی (حالتی) که در آن، جهان و جهانیان با پیشرفتی روزافزون، هر دم از دمی پیش رساتر و بالنده تر می شوند. این نهشت همانا آرمان واپسین مزدیسنا بوده و نیکبختی همگانی را با خود به همراه دارد.
💠 در پایان آنکه دین بهی با پیش آوردن برنامه ای پرسون (دقیق)، هر تن را نخست به گونه تکی و در مینو (جهان اندیشگی) به گزینشی بنیادین از میان نیکی و بدی فرامی خواند. سپس از برگزینندگان نیکی می خواهد تا با همراه کردن گفتار و کردار خود با اندیشه خود، آن گزینش خود را به کنشی هناینده (موثر) در گیتی (جهان مادی) دگرگون سازند. پس از این، برنامه خود را رنگی هازمانی می بخشد تا نیکان با همازوری یکدیگر و برپایی یک شهریاری جهانپذیر در میهن خود، زمینه را برای پیدایش آرامشی سازنده فراهم نمایند. آرامشی که خود، فراهمگر زمینه برای دستیابی جهان و جهانیان به شکوفایی روزافزون می باشد.
نقل از کانال دیار زرتشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر