هر آنکو شود کشته ز ایران سپاه
بهشت برینش بود جایگاه.
واپسین پایداری:
گرامیباد سالروز گواکی و جانسپاری #آریوبرزن، #یوتاب و سربازان گارد جاویدان در راه مام ایران.
۲۹دیماه سال۳۹۸ ایرانی[۱] برابر با ۲۰ژانویه سال۳۳۰ پیش از میلاد، در چنین روزی یک گردان ۷۰۰نفری از بازماندگان سربازان گارد جاویدان به فرماندهی سپهبد آریوبرزن، که توانسته بود سپاه نیرومند ۱۰هزار نفری اسکندر مقدونی را در دربند پارس(تنگه خاش امروزی) به مدت ۳۰روز از حرکت بهسوی تخت جمشید باز نگهدارد، سرانجام بر اثر خیانت یک محلی، که راهی پنهانی را به سپاه مقدونی نشان داده بود، موجب گواکی[۲] و جان باختن نیمی از سربازان آریوبرزن، به همراه خواهر جنگجوی او سروان #یوتاب در جنگ تن به تن شد.[۳]
آریوبرزن پس از آن، همراه با ۵۰۰ تن بازمانده گارد جاویدان بهسوی شهر پارسه(تخت جمشید) حرکت نمود تا در آنجا واپسین پایداری را در برابر دشمن بیافریند.
پس از رسیدن سپاه مقدونی و رویارویی با دشمن، بجز ۴۰ تن از سربازان گارد با دلاوری و جانبازی یکایک بر زمین افتادند. سرانجام آریوبرزن به همراه آن ۴۰سواره نظام، با همه ی نیرو به قلب سپاه دشمن یورش برد، تا پیش از کشته شدنشان تا آنجاییکه میتوانند دشمنان را از پای در آورند.
پس از کشته شدن آریوبرزن، اسکندر و سپاه وحشی و خونخوارش به شهر پرشکوه پارسه وارد و پس از تجاوز، چپاول و کشتار نیاکانمان، کاخهای باشکوه هخامنشی را به آتش کشاندند. بگفته آریان، تاریخنگار یونانی از از زبان اسکندر مینویسد که اگر او با آریوبرزن در گوگمل رویارو و پیکار کرده بود، بدون هیچ گمانی از او شکست میخورد که البته اگر چنین رخدادی رخ داده بود، مسیر تاریخ کشورمان امروز گونهای دیگر رقم خورده بود.
پس از جانگواهی آریوبرزن، اسکندر دستور میدهد، پس از خاکسپاریش سنگی بر روی خاک او گذاشته و بر روی آن نوشته شود: بیاد لئونیداس.
- آریوبرزن شاهزاده هخامنشی.
سپهبد آریوبرزن یک شاهزاده پارسی و نوهی دختری #اردشیر دوم بود که از سوی #داریوش سوم به ساتراپی پارسه(تخت جمشید) برگزیده شده بود.
پدر او #آرتابازو ساتراپ هلسپونت پسر #فرنابازو از اشراف پارسی و مادرش #آپامه دخت اردشیر دوم بوده است.[4] ساتراپ کل پارس "اروکسین" نام داشته که نیای او #کورش_بزرگ بود و در نبرد گوگمل کشته شد. پس از مرگش به گمانی مسئولیت ساتراپی نیز به دوش آریوبرزن نیز بوده است (استان کهگیلویه و بویراحمد امروزی بخشی از آن ساتراپی بود).
منابع تاریخی گویای آن است که تا پیش از آریوربرزن، پارسه ساتراپ نداشته است، ولی بخاطر نجیبزادگی و اعتمادی که داریوش به او داشته است، پیش از حرکتش بهسوی غرب کشور برای رویارویی با اسکندر، این مقام را ویژه او ساخته بوده است.
یاد و نام آریوبرزن، یوتاب، سربازان گارد جاویدان و همهی فرزندان پاک ایرانزمین که جان خود را فدای مادرمان #ایران کردهاند، همواره زنده و روان پاکشان شاد و بهشت برین جایگاهشان باد.
یارینامه و توضیحات:
۱- سرآغاز گاهشماری ایرانی بایستی از بنیانگذاری نخستین دولت ایرانی در سال۷۲۸ پیش از میلادی توسط پادشاه بزرگ ایران، دیااکو باشد. بکارگیری گاهشماری اسلامی(عربی) در ایران نادرست است، زیرا که اسلام دین بخشی از مردم ایران است، نه هویت و ملیتمان که ایرانیست. همچنین امسال بخاطر آنکه در گاهشماری ایرانی سال کبیسه است، ۲۰ژانویه برابر با ۳۰دیماه شده است. دو دیگر، شوربختانه در زمان نظام پیشن و تغییر گاهشماری هجری خورشیدی به یک گاهشماری ایرانی، سرآغاز گاهشماری را تاجگزاری کورش بزرگ در سال۵۵۹ پیش از میلاد انتخاب کردند، که با آنکه انگیزه آن روشن بود و بخاطر منش آزادیخواهانه و منشور آزادی کورش بزرگ بوده است، ولی با اینکار، عملا و ندانسته بیش از ۱۶۹سال از تاریخ ایران و دودمان مادها را گاهشماری کشور حذف کردند.
۲- واژه گواکی در زبان پهلوی(پارسی میانه) دقیقا برابر واژه انگلیسیMartyr و عربی شهادة میباشد. به گمان زیاد بکارگیری واژه شهادت از دید کاربردی در اسلام به معنی کشته شدن در راه الله و اسلام است و زبان عربی برگرفته و تازی گشته از زبان پهلوی است. زیرا شهادة در زبان عربی، تنها به معنی اشهدان لااله الا الله گفتن است، نه کشته شدن در راه الله و اسلام.
۳- Farrokh, K., "Shadows in the desert: ancient Persia at war", Osprey Publishing (2007), p.106
۴- http://www.iranicaonline.org/articles/ariobarzanes-greek-form-of-old-iranian-proper-name-arya-brzana
بهشت برینش بود جایگاه.
واپسین پایداری:
گرامیباد سالروز گواکی و جانسپاری #آریوبرزن، #یوتاب و سربازان گارد جاویدان در راه مام ایران.
۲۹دیماه سال۳۹۸ ایرانی[۱] برابر با ۲۰ژانویه سال۳۳۰ پیش از میلاد، در چنین روزی یک گردان ۷۰۰نفری از بازماندگان سربازان گارد جاویدان به فرماندهی سپهبد آریوبرزن، که توانسته بود سپاه نیرومند ۱۰هزار نفری اسکندر مقدونی را در دربند پارس(تنگه خاش امروزی) به مدت ۳۰روز از حرکت بهسوی تخت جمشید باز نگهدارد، سرانجام بر اثر خیانت یک محلی، که راهی پنهانی را به سپاه مقدونی نشان داده بود، موجب گواکی[۲] و جان باختن نیمی از سربازان آریوبرزن، به همراه خواهر جنگجوی او سروان #یوتاب در جنگ تن به تن شد.[۳]
آریوبرزن پس از آن، همراه با ۵۰۰ تن بازمانده گارد جاویدان بهسوی شهر پارسه(تخت جمشید) حرکت نمود تا در آنجا واپسین پایداری را در برابر دشمن بیافریند.
پس از رسیدن سپاه مقدونی و رویارویی با دشمن، بجز ۴۰ تن از سربازان گارد با دلاوری و جانبازی یکایک بر زمین افتادند. سرانجام آریوبرزن به همراه آن ۴۰سواره نظام، با همه ی نیرو به قلب سپاه دشمن یورش برد، تا پیش از کشته شدنشان تا آنجاییکه میتوانند دشمنان را از پای در آورند.
پس از کشته شدن آریوبرزن، اسکندر و سپاه وحشی و خونخوارش به شهر پرشکوه پارسه وارد و پس از تجاوز، چپاول و کشتار نیاکانمان، کاخهای باشکوه هخامنشی را به آتش کشاندند. بگفته آریان، تاریخنگار یونانی از از زبان اسکندر مینویسد که اگر او با آریوبرزن در گوگمل رویارو و پیکار کرده بود، بدون هیچ گمانی از او شکست میخورد که البته اگر چنین رخدادی رخ داده بود، مسیر تاریخ کشورمان امروز گونهای دیگر رقم خورده بود.
پس از جانگواهی آریوبرزن، اسکندر دستور میدهد، پس از خاکسپاریش سنگی بر روی خاک او گذاشته و بر روی آن نوشته شود: بیاد لئونیداس.
- آریوبرزن شاهزاده هخامنشی.
سپهبد آریوبرزن یک شاهزاده پارسی و نوهی دختری #اردشیر دوم بود که از سوی #داریوش سوم به ساتراپی پارسه(تخت جمشید) برگزیده شده بود.
پدر او #آرتابازو ساتراپ هلسپونت پسر #فرنابازو از اشراف پارسی و مادرش #آپامه دخت اردشیر دوم بوده است.[4] ساتراپ کل پارس "اروکسین" نام داشته که نیای او #کورش_بزرگ بود و در نبرد گوگمل کشته شد. پس از مرگش به گمانی مسئولیت ساتراپی نیز به دوش آریوبرزن نیز بوده است (استان کهگیلویه و بویراحمد امروزی بخشی از آن ساتراپی بود).
منابع تاریخی گویای آن است که تا پیش از آریوربرزن، پارسه ساتراپ نداشته است، ولی بخاطر نجیبزادگی و اعتمادی که داریوش به او داشته است، پیش از حرکتش بهسوی غرب کشور برای رویارویی با اسکندر، این مقام را ویژه او ساخته بوده است.
یاد و نام آریوبرزن، یوتاب، سربازان گارد جاویدان و همهی فرزندان پاک ایرانزمین که جان خود را فدای مادرمان #ایران کردهاند، همواره زنده و روان پاکشان شاد و بهشت برین جایگاهشان باد.
یارینامه و توضیحات:
۱- سرآغاز گاهشماری ایرانی بایستی از بنیانگذاری نخستین دولت ایرانی در سال۷۲۸ پیش از میلادی توسط پادشاه بزرگ ایران، دیااکو باشد. بکارگیری گاهشماری اسلامی(عربی) در ایران نادرست است، زیرا که اسلام دین بخشی از مردم ایران است، نه هویت و ملیتمان که ایرانیست. همچنین امسال بخاطر آنکه در گاهشماری ایرانی سال کبیسه است، ۲۰ژانویه برابر با ۳۰دیماه شده است. دو دیگر، شوربختانه در زمان نظام پیشن و تغییر گاهشماری هجری خورشیدی به یک گاهشماری ایرانی، سرآغاز گاهشماری را تاجگزاری کورش بزرگ در سال۵۵۹ پیش از میلاد انتخاب کردند، که با آنکه انگیزه آن روشن بود و بخاطر منش آزادیخواهانه و منشور آزادی کورش بزرگ بوده است، ولی با اینکار، عملا و ندانسته بیش از ۱۶۹سال از تاریخ ایران و دودمان مادها را گاهشماری کشور حذف کردند.
۲- واژه گواکی در زبان پهلوی(پارسی میانه) دقیقا برابر واژه انگلیسیMartyr و عربی شهادة میباشد. به گمان زیاد بکارگیری واژه شهادت از دید کاربردی در اسلام به معنی کشته شدن در راه الله و اسلام است و زبان عربی برگرفته و تازی گشته از زبان پهلوی است. زیرا شهادة در زبان عربی، تنها به معنی اشهدان لااله الا الله گفتن است، نه کشته شدن در راه الله و اسلام.
۳- Farrokh, K., "Shadows in the desert: ancient Persia at war", Osprey Publishing (2007), p.106
۴- http://www.iranicaonline.org/articles/ariobarzanes-greek-form-of-old-iranian-proper-name-arya-brzana
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر