از پی تهنیت روز نو آمد بر شاه
سده فرخ روز، دهم بهمن ماه.
✍️ #فرخی_سیستانی
اینک بیامدهاست به پنجاه روز پیش
جـشـن سـده طلایه نــوروز نـامـدار.
✍️ #منوچهری_دامغانی
سده دلیل بهار است و روزگار نشات
نشات کن که جهان پر گل است و پر سوسن
بخواه جام و بر افروز آذر بُرزین
که پر شمامهی کافور شد کُه و برزن.
✍️ #بخارایی
سده جشن ملوک نامدار است
ز افریدون و از جم یادگار است.
گر از فصل زمستان است بهمن
چرا امشب جهان چون لالهزار است.
✍️ #عنصری_بلخی
شبهای سیه زلف مغان وش داری
در جام طرب بادهی دلکش داری
تو خود همه ساله سدهی خوش داری
تـا زلف چلیپا، رخ آتش داری.
✍️ #عثمانی_مختاری
ایـران یعنـی هم از دور و هـم از دیـر
ســده، نـوروز، چـلـه، مـهـرگـان، تـیــر
✍️ #شجاعپور
آن شب که شـب سده بود در کویَت
آتــش دل مــن بــاد و چلـیـپـا مـویـت.
شب سده است بیار ای چراغ رود نواز
از آتش مـی، غم بسوز و چنگ نواز
به جام خویش مر این رام ِخویش را می ده
به کام خویش مر این زار خویش را بنواز
طریق راحت گشای و راه رنج به بند
عنان هجر فرو گیر و اسپ وصل بتاز
چون شعرخوانی در وصف این شب سده خوان
چو عشق بازی در مدح شاه دنیا باز
✍️ #خاقانی_شروانی
برخیز و برافروز هلا قبله زرتشت
بنشین و برافکن شکم قاقم برپُشت
بس کس که ز زرتشت بگردیده دگربار
ناچار کند روی سوی قبله #زرتشت
من سرد نیایم که مرا ز آتش هجران
آتشکده گشتهاست دل و دیده چو چرخُشت
گر دست نهم بر دل از سوختن دل
انگِشت شود بیشک در دست من انگشت.
✍️ #دقیقی_توسی
(چرخُشت = ابزار آب انگورگیری).
.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کَس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیره گون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خُرد
همان و همین سنگ گشت خُرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی از او یاد کرد.
✍️ #فردوسی_توسی
ای آتش گرم و روشن و پاک
وی بال گشوده سوی افلاک
نام سده را نهاده بر خويش
عمرت ز هزارهها بود بيش
بس راز كهن به دل نهفتی
از آن به كسی سخن نگفتی
آیينهی مردمان پاكی
پرجذبه و گرم و تابناكی
شهنامه كه پيک راستانست
ياد آور دوران باستانست
اينگونه ترا نموده تصوير
ای آتش جاودان پيگير
«هوشنگ» خديو پيشدادی
يک روز پی شكار و شادی
بر اسپ شهی سوار گرديد
در دشت پی شكار گرديد
ناگاه كنار مشت خاری
افتاد نگاه او به ماری
برداشت به چابكی يكی سنگ
افكند بهسوی مار شب رنگ
آن مار، خزيد و جان به در برد
وان سنگ بسنگ دیگری خورد
ناگاه شرارهای بیافروخت
هر خار و خسی كه بود از آن سوخت
آن شعلهی خُرد گسترش يافت
گرمی و فروغ از آن برون تافت
پيدايش آتش از همين جاست
هرچند در اين ميان سخنهاست
در روز دهم ز ماه بهمن
شد آتش جاودانه روشن
جشن سده گرم و شادیافزای
زان روز ستاده پای برجای
آغازگر تمدن است آن
شد حاصل از آن رفاه انسان
زنهار كه هديهای اهوراییست
روشنگر نژاد آرياییست
ديده است هزار زير و بم را
گه شادی و شور و گاه غم را
ننمود به كس اگر چه احوال
جشنیست چو مهرگان، كهنسال
پيريست كه بس هزاره ديده است
گه گفته و گه گهی شنيده است
گه داد به خلق شور و شادی
گه رفت به مرز نامرادی
افسرد، ولی نگشت خاموش
از خاطرهها نشد فراموش
زنهار اگر زبان گشايد
بس راز نهفته را نمايد
گويد به تو، هر وجب ازين خاک
از پرتو عشق شد چنين پاک
از خون دل دلاورانش
سرخ است شفق در آسمانش
فرياد برآورد كه ايران
هرگز نشود نابود و ويران
اين مُلک ز بس كه زير و بم ديد
چون آهن آبداده گرديد
آيين سده نماد هستی است
راهی بسوی خداپرستی است
ايرانی پاک زاده، زنهار
اين آتش گرم را نگهدار
چون شعلهی عشق جاودان است
يـاد آور آتـش مُـغـان اسـت.
✍️ #توران_شهریاری
سده جشن بزرگ این دیار است
دیاری که سپندینش شرار است
شرارش ذرهای از سدهزار است
کمینه تاریخش بیش از هزار است
کهن جشنی که شورش آشکار است
زیبا جشنی که زیبش بیشمارا ست
شکوه و شوکنتش تا بر قرار است
ز نور و گرمیاش اکمن فرار است
زمانش سردترین در روزگار است
چهار پیش و پسینش چاروچار است
فروزان آتشش در هر کنار است
ز مهرش، اهریمن وش بیقرار است
فروغیست ایزدی و جشن نار است
نمادی از نمادین خوب یار است
نشان و پیش در آمد از بهار است
همی گرمی و مهرش پایدار است
خجسته بر همه دوستان و یار است
چنین جشنی که نیک پیک بهار است.
✍️#گودرز_ماوندی
(چاروچار ۴روز پیش از جشن سده و ۴روز پس از آن را که سردترین روز سال بود میگفتند).
جشن سده که در شامگاه دهم بهمن ماه برگزار میشود برای پیدایش و مهار آتش بدست ایرانیان(هوشنگ شاه) در جهان است.
جشن سَده یکی از جشنهای ایران کهن، بزرگترین جشن آتش و یکی از کهنترین آیینهای شناخته شده در ایران باستان است.
در این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمنماه، همه مردمانِ سرزمینهای ایرانی بر بلندای کوهها و بام خانهها، آتشهایی برمیافروخته و هنوز هم کموبیش بر میافروزند و زرتشتیان در سرتاسر جهان این جشن ملی و میهنی نیک و شاد ایرانی را برگزار میکنند.
مردمان بخشهای گوناگون ایران در کنار شعلههای آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانههای گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را میکنند. همچنین در برخی نواحی، به جشنخوانی، بازیها و نمایشهای گروهی نیز میپردازند.
جشن سده همه ساله ۵۰روز پیش از جشن نوروز که از دیگر جشنهای ایران باستان از آن نیاکان ایرانی ماست، برگزار میشود و با برافروختن این آتش دل زمین گرم میشود و زمستان کم کم جای خود را به بهار میدهد.
جشن سده فرخنده و خجسته باد.
سده فرخ روز، دهم بهمن ماه.
✍️ #فرخی_سیستانی
اینک بیامدهاست به پنجاه روز پیش
جـشـن سـده طلایه نــوروز نـامـدار.
✍️ #منوچهری_دامغانی
سده دلیل بهار است و روزگار نشات
نشات کن که جهان پر گل است و پر سوسن
بخواه جام و بر افروز آذر بُرزین
که پر شمامهی کافور شد کُه و برزن.
✍️ #بخارایی
سده جشن ملوک نامدار است
ز افریدون و از جم یادگار است.
گر از فصل زمستان است بهمن
چرا امشب جهان چون لالهزار است.
✍️ #عنصری_بلخی
شبهای سیه زلف مغان وش داری
در جام طرب بادهی دلکش داری
تو خود همه ساله سدهی خوش داری
تـا زلف چلیپا، رخ آتش داری.
✍️ #عثمانی_مختاری
ایـران یعنـی هم از دور و هـم از دیـر
ســده، نـوروز، چـلـه، مـهـرگـان، تـیــر
✍️ #شجاعپور
آن شب که شـب سده بود در کویَت
آتــش دل مــن بــاد و چلـیـپـا مـویـت.
شب سده است بیار ای چراغ رود نواز
از آتش مـی، غم بسوز و چنگ نواز
به جام خویش مر این رام ِخویش را می ده
به کام خویش مر این زار خویش را بنواز
طریق راحت گشای و راه رنج به بند
عنان هجر فرو گیر و اسپ وصل بتاز
چون شعرخوانی در وصف این شب سده خوان
چو عشق بازی در مدح شاه دنیا باز
✍️ #خاقانی_شروانی
برخیز و برافروز هلا قبله زرتشت
بنشین و برافکن شکم قاقم برپُشت
بس کس که ز زرتشت بگردیده دگربار
ناچار کند روی سوی قبله #زرتشت
من سرد نیایم که مرا ز آتش هجران
آتشکده گشتهاست دل و دیده چو چرخُشت
گر دست نهم بر دل از سوختن دل
انگِشت شود بیشک در دست من انگشت.
✍️ #دقیقی_توسی
(چرخُشت = ابزار آب انگورگیری).
.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کَس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیره گون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خُرد
همان و همین سنگ گشت خُرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی از او یاد کرد.
✍️ #فردوسی_توسی
ای آتش گرم و روشن و پاک
وی بال گشوده سوی افلاک
نام سده را نهاده بر خويش
عمرت ز هزارهها بود بيش
بس راز كهن به دل نهفتی
از آن به كسی سخن نگفتی
آیينهی مردمان پاكی
پرجذبه و گرم و تابناكی
شهنامه كه پيک راستانست
ياد آور دوران باستانست
اينگونه ترا نموده تصوير
ای آتش جاودان پيگير
«هوشنگ» خديو پيشدادی
يک روز پی شكار و شادی
بر اسپ شهی سوار گرديد
در دشت پی شكار گرديد
ناگاه كنار مشت خاری
افتاد نگاه او به ماری
برداشت به چابكی يكی سنگ
افكند بهسوی مار شب رنگ
آن مار، خزيد و جان به در برد
وان سنگ بسنگ دیگری خورد
ناگاه شرارهای بیافروخت
هر خار و خسی كه بود از آن سوخت
آن شعلهی خُرد گسترش يافت
گرمی و فروغ از آن برون تافت
پيدايش آتش از همين جاست
هرچند در اين ميان سخنهاست
در روز دهم ز ماه بهمن
شد آتش جاودانه روشن
جشن سده گرم و شادیافزای
زان روز ستاده پای برجای
آغازگر تمدن است آن
شد حاصل از آن رفاه انسان
زنهار كه هديهای اهوراییست
روشنگر نژاد آرياییست
ديده است هزار زير و بم را
گه شادی و شور و گاه غم را
ننمود به كس اگر چه احوال
جشنیست چو مهرگان، كهنسال
پيريست كه بس هزاره ديده است
گه گفته و گه گهی شنيده است
گه داد به خلق شور و شادی
گه رفت به مرز نامرادی
افسرد، ولی نگشت خاموش
از خاطرهها نشد فراموش
زنهار اگر زبان گشايد
بس راز نهفته را نمايد
گويد به تو، هر وجب ازين خاک
از پرتو عشق شد چنين پاک
از خون دل دلاورانش
سرخ است شفق در آسمانش
فرياد برآورد كه ايران
هرگز نشود نابود و ويران
اين مُلک ز بس كه زير و بم ديد
چون آهن آبداده گرديد
آيين سده نماد هستی است
راهی بسوی خداپرستی است
ايرانی پاک زاده، زنهار
اين آتش گرم را نگهدار
چون شعلهی عشق جاودان است
يـاد آور آتـش مُـغـان اسـت.
✍️ #توران_شهریاری
سده جشن بزرگ این دیار است
دیاری که سپندینش شرار است
شرارش ذرهای از سدهزار است
کمینه تاریخش بیش از هزار است
کهن جشنی که شورش آشکار است
زیبا جشنی که زیبش بیشمارا ست
شکوه و شوکنتش تا بر قرار است
ز نور و گرمیاش اکمن فرار است
زمانش سردترین در روزگار است
چهار پیش و پسینش چاروچار است
فروزان آتشش در هر کنار است
ز مهرش، اهریمن وش بیقرار است
فروغیست ایزدی و جشن نار است
نمادی از نمادین خوب یار است
نشان و پیش در آمد از بهار است
همی گرمی و مهرش پایدار است
خجسته بر همه دوستان و یار است
چنین جشنی که نیک پیک بهار است.
✍️#گودرز_ماوندی
(چاروچار ۴روز پیش از جشن سده و ۴روز پس از آن را که سردترین روز سال بود میگفتند).
جشن سده که در شامگاه دهم بهمن ماه برگزار میشود برای پیدایش و مهار آتش بدست ایرانیان(هوشنگ شاه) در جهان است.
جشن سَده یکی از جشنهای ایران کهن، بزرگترین جشن آتش و یکی از کهنترین آیینهای شناخته شده در ایران باستان است.
در این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمنماه، همه مردمانِ سرزمینهای ایرانی بر بلندای کوهها و بام خانهها، آتشهایی برمیافروخته و هنوز هم کموبیش بر میافروزند و زرتشتیان در سرتاسر جهان این جشن ملی و میهنی نیک و شاد ایرانی را برگزار میکنند.
مردمان بخشهای گوناگون ایران در کنار شعلههای آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانههای گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را میکنند. همچنین در برخی نواحی، به جشنخوانی، بازیها و نمایشهای گروهی نیز میپردازند.
جشن سده همه ساله ۵۰روز پیش از جشن نوروز که از دیگر جشنهای ایران باستان از آن نیاکان ایرانی ماست، برگزار میشود و با برافروختن این آتش دل زمین گرم میشود و زمستان کم کم جای خود را به بهار میدهد.
جشن سده فرخنده و خجسته باد.
نقل از کانال ایـرانـیـان زرتـشـتــی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر