قربانی کردن در بینش زرتشت کاری ناشایست و به دور از کردار نیک انسانی است. در اینگونه نگرشی گیاه، حیوان و مَرتو (انسان) همه در هستی پدیدار شده اند تا هر یک به گونه ای زندگی خود را دنبال کنند. آشکار است که در زندگی گیاهان، حشره ها، ماهیان، خزندگان، دوزیستان، پرندگان، پستانداران و زندگی آنان سخن از توان و نیروی بیشتر برای ماندن است. بنابراین آنکه توانایی بیشتری دارد دیگری را شکار خواهد کرد تا برای خود خوراکی فراهم کرده باشد و گرنه زنده نخواهد ماند و این رویدادِ راز هستی (بقای) آنان است. همزیستی(رابطه) بین مَرتویِ هوشمند با دیگر آفریدگان نیز چنین است با این گونه گونی (:تفاوت) که مَرتو با خرد خویش راه بهتر زیستن را آموخته است و با دگرگونی (:تغییراتی) در زندگی گیاهان و حیوان ها، نه تنها برای خود خوراک فراهم می آورد تا همچنان زنده بماند بلکه از گیاه و حیوان بهره های گوناگون و بیشتری نیز می برد؛ پرسش این است که چرا بایستی یرای رسیدن به هدفی به دور از اندیشه (غیرمنطقی) و غیر اخلاقی کشتن حیوانی را جشن بگیرد و با نمایش خون ریختن حیوان ها، توانایی و جایگاه انسانی خود را آشکار کرده باشد. با چنین بینشی، پیروان اندیشه زرتشت و آیین راستی در هر زمانی بر خود شایسته نمی دانند تا حیوانی را قربانی کنند.
آنان گاهی از گوشت برخی از حیوان ها نیز خوراک فراهم می کنند ولی با کشتن آن مراسمی ویژه که با شادی و افتخار همراه باشد؛ شایسته نمی دانند.
در سرودی از گات ها، زرتشت نفرین برکسانی دارد که بافریاد شادی حیوانی را قربانی می کنند تا خدایان پنداری خویش را خشنود کرده باشند.
زرتشتیان در باور ترادادی (:سنتی) خویش میوه های گوناگون را در آیین گاهنبار با کارد برش می دهند وبه گونه ای جایگزین قربانی حیوان ها کرده اند.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
نقل از درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر