☀️جشن مهرگان خجسته باد☀️
جشن مهرگان در روز مهر از ماه مهر در گاهشماری زرتشتی برابر با ۱۰ مهر ماه هجری خورشیدی میباشد
این جشن در کنار نوروز همواره از بزرگترین جشن های ایرانی بوده است
❤️جشن مهرگانتان مهر آگین باد ❤️
جشن مهرگان در روز مهر از ماه مهر در گاهشماری زرتشتی برابر با ۱۰ مهر ماه هجری خورشیدی میباشد
این جشن در کنار نوروز همواره از بزرگترین جشن های ایرانی بوده است
❤️جشن مهرگانتان مهر آگین باد ❤️
مهر در اوستا به ریخت میتره یا میترا آمده است. مهر از پایه های مینوی بیشتر ادیان و اندیشه های عرفانی جهان شده است.واژه مهر در دین زرتشت تنها به چم (معنی) مهر و محبت نیست بلکه به چم راستی و درستی وفاداری پیمانداری و فروتنی نیز می باشد مهرگان نیز به چمار(معنای) آنچه وابسته به مهر است می باشد. در گاهشماری و فرهنگ ایران باستان، جشن مهرگان پس از نوروز دارای اهمیت برجسته ای است دلیل آن، این بود که در گاهشماری کهن ایران، سال، تنها شامل دو فصل بزرگ می شد. جشن های نوروز و مهرگان آغاز فصل های دوگانه سال را نوید می دادند. به بیان دیگر نوروز آغاز فصل نخست و مهرگان آغاز فصل دوم به حساب می آمد. فصل اول، تابستان بود که از جشن نوروز آغاز می شد و هفت ماه ادامه داشت و فصل دوم، زمستان که از جشن مهرگان آغاز می شد و پنج ماه طول می کشید. جشن مهرگان که از روز مهر در ماه مهر آغاز می گردید و تا پنج روز پس از آن ادامه می یافت، زمینه برپایی جشن های بزرگ و شادی بسیار در سرزمین بزرگ ایران بود. در بین جشنهای ماهیانه، دو جشن تیرگان و مهرگان مناسبتی هماسی و ملی نیز دارند و هر دو یادآور رهایی و نجات مردم ایران در روزگاران گذشته بوده است. در جشن تیرگان، مرزهای ایران به دنبال یورش تورانیان و شکست از آنان کم و کاسته شده بود تا اینکه پرتاب تیری که از جان آرش نیرو می گرفت، مرزها به فراخی و گستردگی پیش رسید و در مهرگان پایه های حکومت ضحاک ماردوش با فریاد دادخواهی کاوه آهنگر به لرزه در آمد و با برافراشته شدن درفش کاویانی و خیزش مردم ایران به رهبری فریدون هزار سال بیداد و ستم ضحاک تازی به پایان رسید. ابوریحان بیرونی در التفهیم گزارش می دهد:
«مهرگان شانزدهمین روز از ماه مهر و نامش مهر، اندرین روز آفریدون ظفر یافت بر بیورسپ جادو، آنکه معروف است به ضحاک و به کوه دماوند بازداشت و روزها که سپس مهرگان است همه جشنند، بر کردار آنچه از پس نوروز بود.»
فر و شکوه جشن مهرگان را می توان با جشن نوروز برابر دانست، آنچنان که در آثار الباقیه بیرونی از گفته سلمان فارسی چنین آمده است:
«ما در عهد زرتشتی بودن گفتیم، خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد وفضل این دو روز و روزهای دیگر مانند فصل یاقوت و زبرجد است بر جواهرهای دیگر.»
بی گمان گستردگی و گوناگونی گزارش هایی که درباره مهرگان و چگونگی برگزاری آن در ادبیات فارسی آمده است، به هیچ روی با بیان نوروز قابل سنجش نیست و گویا شاعران و نویسندگان هم پیمان شده تا از پیدایش مهرگان گزارش های یکسانی داشته باشند.
اسدی توسی نیز در گرشاسب نامه، همانند بیهقی و بیرونی، پیدایش مهرگان را پیروزی بر بیداد ضحاک آورده است:
فریدون فرخ به گرز نبرد
ز ضحاک تازی برآورد گرد
چو در برج شاهین شد از خوشه مهر
نشست او به شاهی سر ماه مهر
فردوسی نیز در این باره چنین می فرماید:
فریدون چو شد بر جهان کامگار
ندانست جز خویشتن شهریار
به روز خجسته سر مهرماه
به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
کنون یادگار است از او ماه مهر
به کوش و به رنج ایچ منمای چهر
این گونه یکسان نویسی در مورد پیدایش جشن نوروز وجود ندارد، به همین روی این پرسش به وجود می آید که آیا گزارش های گوناگونی که در مورد نوروز بیان شده است و نشان از اهمیت برگزاری این جشن در بین همه اقوام و گروه های ایرانی و فراتر از مرزهای کنونی ایران می باشد دلیل بر برتری جشن نوروز بر مهرگان است! چرا پس از چندین هزار سال جشن نوروز همچنان استوار و پابرجا مانده ولی مهرگان جشن ملی و همگانی به حساب نمی آید.
آنچه روشن است و بایستی به آن پرداخته شود، این است که نام نوروز بیشتر از هر جشن دیگری با مهرگان همراه بوده و این گواه بر آن است که این دو جشن اگر چه در یک جایگاه و هم پایه نبوده اند، ولی از بزرگ ترین جشن های ایران زمین بوده اند زیرا در این دو جشن بوده که ایرانیان سراسر جهان از کار و کوشش دست کشیده تا به شادمانی و آرامش یا هم اندیشی برسند.
اکنون نیز مزدیسنان در باور ترادادی خود در روز مهر از ماه مهر جشنی بر پا می دارند. سفره مهرگان در خانه ها گسترده می شود که در آن آب، آویشن، انار، گل، آینه و گلابدان با نمادهایی از فروغ و روشنایی مهر می گذارند. لُرک ویژه مهرگان بیشتر نخودچی کشمش است که با خوراکی های ترادادی بر سفره نهاده می شود. در برخی از سفره ها ترازوی کوچکی نیز به نماد برابری شب و روز در کنار سفره قرار دارد. زرتشتیان در جشن مهرگان به آتشکده و نیایشگاه ها می روند و با آشِ رشته و خوراکی های ترادادی از یکدیگر پذیرایی می کنند.
آنان با انجام نیایش و اجرای برنامه های فرهنگی مانند سخنرانی های ملی و آیینی، سرود، شعر و دکلمه، جشن مهرگان را با شادی برپا می دارند.
در برخی از روستاهای یزد، جشن مهرگان در گاه شماری غیر فصلی برگزار می شود و جشن مهر ایزد نام گرفته است.
بعضی از خانواده ها خوراکی های ترادادی (سنتی)، گوشت بریان شده گوسپند و لووگ(نان کوچک تنوری) تهیه می کنند و با پذیرایی از همه، داد و دهش انجام می دهند. در برخی از روستاهای دیگر یزد از جمله روستاهای چَم، مبارکه و ذین آباد از شهرستان تفت، جشن مهرگان (مهر ایزد) با سازو گِشت نیز همراه است. به این ترتیب که در روز پنجم پس از مهرگان که روز پایانی جشن است، گروهی از اهل روستا که بیشتر آنان را جوانان تشکیل می دهند، در محل آدریان و یا سرچشمه قنات روستای خود گردهم می آیند، یکی از هنرمندان روستا به وسیله سُرنا و هنرمند دیگری با کمک اَربونه(نوعی دف کوچک) گروه را همراهی می کند. آنها برای رفتن به خانه های روستا باهم به حرکت در می آیند و از نخستین خانه یک روستا آغاز می کنند. باشندگان پس از چند لحظه شادی کردن بر درگاه خانه، کوبه در را یه صدا در آورده، به خانه ها وارد می شوند. کدبانوی هر خانه نخست آینه و گلاب می آورد، اندکی گلاب را در دست افراد می ریزد و آینه را در برابر چهره آنها نگه می دارد سپس آجیلی را که قبلا فراهم کرده است به همه پیشکش می کند این آجیل مخلوطی از تخم کدو، آفتابگردان، نخودچی کشمش و یا یکی از آنها است. میزبانان افزون بر این نیز گاهی با شربت و یا چای پذیرایی خود را انجام می دهند. آنگاه دهموبد یا یکی از افراد گروه سازو گِشت که صدای رسایی دارد، اسامی درگذشتگانی را که پیش از این و در نسل های قبلی، در هر خانه روستایی سکونت داشته ولی اکنون درگذشته اند را بازگو می کند و همه برای آنها آمرزش و شادی روان آرزو می کنند. در اغلبِ خانه ها، نخست بر روان شخصی درود فرستاده می شود که قنات آب در آن روستا و شهر دایر کرده است، زیرا آب روستا و سرچشمه آن را سرآغاز پیدایش زیستن و زندگی در آنجا می دانند. سپس از بازماندگان این خانواده که هم اکنون در خانه نیاکان خویش به سر می برند و چراغ آن را پیوسته روشن نگاه می دارند، نام برده می شود، برای آنان نیز دیرزیوی، درست زیوی و شاد زیوی آرزو می شود، بقیه افراد گروه سازو گِشت نیز در پایان هر قسمت و پس از سخنان یکی از آنان، با تکرار واژه «ایدون باد» و «شاباش» موارد بیان شده را یادآوری و گواهی می کنند. پس از آن دهموبد روستا، بشقابی از لُرک یا آجیل را از این خانه دریافت می کند و آن را در دستمال بزرگی (چادر شب) که به کمر بسته است، ریخته و با آجیل های پیشین مخلوط می کنند. آنگاه از این خانه با ساز و شادی بیرون می آیند و به خانه های بعدی می روند، تا آیین سازوگِشت را در همه خانه ها انجام دهند.چنانچه درِ خانه ای از روستا بسته بوده و کسی در آن ساکن نباشد، افراد برای چند لحظه در بیرون این خانه نیز می ایستند و با بیان اسامی در گذشتگان این خانه، بر روان و فروهر در گذشتگان قبلی آنها نیز درود می فرستند.
در پایان سازوگِشت در روستا، معمولا مقدار زیادی لُرک و آجیل از خانه ها فراهم شده است. بسیاری از خانواده ها همراه با لُرک و آجیل مقداری پول نقد را نیز به دهمبود می پردازند تا در هزینه های تعمیر احتمالی و نگهداری آدریان محل و گاهنبار خوانی سهمی داشته باشند. در برخی از خانه ها مقداری میوه نیز به گروه سازوگِشت می دهند تا آنها را به آدریان ببرند و در گاهنبار خوانی بکار برند.
گروه سازوگِشت آنچه را از خانه ها فراهم کرده است با خود به آدریان می آورد. در تالار آدریان، موبد نیز شرکت می کند و بخشی از سرودهای اوستا بنام آفرینگان گاهنبار را به یاد هماروانان می سرایند.
خانواده هایی که گوشت بریان گوسپند را نیز در تنور خانه هایشان تهیه کرده اند، مقداری از آن را به آدریان پیشکش می کنند.
در تنور آدریان این روستاها نیز از روز قبل از پایان جشن مهر ایزد، نسبت به شمار جمعیت روستا، نان تنوری کوچک و مخصوص بنام لوُوگ نیز آماده می شود. سبزی خوردن نیز پاک و آماده می شود. گوشت های بریان شده خانواده ها را در قطعه های کوچک بریده و با مقداری سبزی خوردن در میان دو عدد نان لووگ می گذارند. به هنگام اجرای آیین گاهنبار، دهموبد میوه ها را به قسمت های کوچکی تقسیم می کند که آن را میوه وردرین می گویند. پس از پایان مراسم، با میوه وردرین از باشندگان پذیرایی می شود و به هر تن(نفر) نیز مقداری لُرک و دو عدد نان لووگ همراه با گوشت و سبزی هدیه می دهند. در جشن مهرگان یکی از نیایش هایی که سروده می شود مهر نیایش از خرده اوستا است. برگردان بخشی از این سرود که کوتاه شده مهریشت از سروده های کهن و یادگار آیین مهر می باشد، چنین است:
می ستاییم مهر پیوندگار جان و جهان را
که راست گفتار و پر آواز است
بسیار شنوا و بسیار بینا است
خوش پیکر و بلند بالا و دوربین
نیرومند و بی خواب و همیشه بیدار است
می ستاییم مهر پیرامون کشور، مهر درون کشور، مهر بیرون کشور
مهر بالای کشور، مهر پایین کشور، مهر پیشاپیش کشور
و مهر پسین کشور، و مهر هستی بخش بلند پایه جاودان پاک را
با برسم از درخت چیده، می ستاییم ستارگان را،
ماه و خورشید و مهر همه کشورها و کشور مدار را
برای فروغ و شکوهی که مهر، پیوندگار جان و جهان دارد
و برای آرامش و به نشینی که به ایران شهر می بخشد،
می ستاییم مهر را، مهر پیوندگار جان و جهان را
بشود که مهر برای یاری ما آید
بشود که مهر برای به کامی ما آید
بشود که مهر برای شادمانی ما آید
بشود که مهر برای آمرزش ما آید
بشود که مهر برای تندرستی ما آید
بشود که مهر برای نیرومندی ما آید
بشود که مهر برای آسودگی ما آید
بشود که مهر برای پاکی ما آید
بُن مایه نوشتار:
📚 نسک(کتاب) یادگار دیرین
آیین ها، مراسم و باورهای مذهبی
ترادادی(سنتی)زرتشتیان ایران
پژوهش و نگارش: کورش نیکنام
نقل از درگاه(کانال) زرتشتیان ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر