اگر از من بپرسید رفتن از همان راه نخست، یعنی همان پیام پاك زرتشت كه زندگی را از پایه، راست و درست و سازنده و شاد و پاك و آرام میخواهد. در این جهانبینی، جهان هستی را سامانی است و پاره های آن با یكدیگر پیوندی دارند كه حساب شده است و زیادهروی در آن جایی ندارد. همه چیز و همه كس نیز در آن جایگاه شایسته خود را دارد. از جابجایی الكترون در اتم گرفته تا گردش اختران رونده به دور خورشید، همه چیز پیرو سامانی است سنجیده. سپهر (طبیعت) نیز چرخهی خود را دارد و تراز (تعادل، هماهنگی) در آن برقرار است. تنها انسان است كه این سامان را برهم می زند و میتواند همۀ هستی را به ویرانی بكشاند. البته انسان توانایی دارد تا بجای ویرانگری در راستای همین هنجار به دگرگونیهای مثبت و سازنده دست بزند. او میتواند بجای بریدن بیرویهی درختان جنگلی و بیابان زایی، بیابانها و كویرهای موجود را جنگل كاری نماید. یا بجای كشتار و براندازی نسل جانوران جلوی از بینرفتن آنها را بگیرد.
انسان میتواند از جهان هستی به سود خود (ولی نه بزیان هستی و هستیوران) بهرهبرداری كند. ستایشی كه از زیست بوم (محیط زیست) در دین زرتشت میشود ریشه در دیدگاه اشایی آن دارد. انسان، از دیدگاه نیروی اندیشه گری، از دیگر هستیوران (موجودات) روی زمین پیشتر است، اگر از هوش و خردی كه مایۀ این برتری است، درست در راستای هنجار هستی بهره ببرد. انسان چون هوشمند است و خرد دارد پاسخگو است. او باید خویشکارانه (مسئولانه) با همه پدیدههای جهان هستی برخورد كند. برخورد او باید سازنده باشد و سازندگی هماهنگی با اشاست.
سپنتا آرمیتی یا آرامش افزاینده یكی دیگر از پایههای فلسفهی دین زرتشت است. انسانها پس از برگزیدن اندیشه نیك و هماهنگی با زیست بوم و همراهی با سامان هستی برپایهی كردارهای نیك به آرامش میرسند. این آرامش باید همگانی باشد. بیسوادی ونادانی، ناداری، جنگ و تروریسم برهمزنندهی این آرامشاند.
آرامش و رفاهی كه امروز در جهان و بویژه در غرب به چشم میخورد، آرامش پیش از توفان است. از هماكنون زیست بوم واكنشهای خود را آغاز كرده است. انباشت گره های روانی (عقده ها) در میان بیشتر مردم جهان به همراه سرکشی های زیستبومی، سرکشیهای انسانی را نیز به همراه خواهد آورد. این آرامش موجود در غرب، با تروریسم و جنگ اگر از بین نرود با سیل و توفان از میان خواهد رفت.
پخش دادگرانۀ توانایی ها و كمك به رشد فرهنگی هازمان (جامعه) های پس مانده، به همراه دگرگونی در شیوهی ساخت و پرهیز از گُسارِش (مصرف) بیرویه در غرب و همچنین پاسداشت زیست بوم میتواند از بروز رویدادهای ناگوار جلوگیری نماید. تنها با رشد هماهنگ کدیوری (اقتصادی) و بازرگانی در سطح جهان و كاستن از رشد بیرویه توده ها و گزینش یك دیدگاه و باور هماهنگ با نیازهای انسان امروز و فردا میتوان از بروز این رویدادها پیشگیری كرد. دات (قانون) گذاری بر روی كاغذ و برگزاری سمینارهای رنگارنگ جهانی، نمیتواند تا هنگامیكه در نگرش و باور انسانها دگرگونی بنیادین ایجاد نشده باشد، گرهگشا باشد. اگر “اشا”، “خشترا” (كردار نیك) و رسیدن به آرمیتی (آرامش) در باور مردم جای گرفت، هر باورمندی پلیس خود میشود تا این دادها زیر پا گذاشته نشود.
اگر مردم آلودن زیست بوم، كشتار و آزار جانوران و ستم از هر گونه را گناه و نادرست دانستند و دست زدن به اینگونه کردارها، برای آنها ناآرامی وجدان را در پی داشته باشد، خود بخود از دست زدن به آنها پرهیز میكنند.
👈بنمایه:
برگرفته از تارنمای دین بهی-
نوشته موبد کامران جمشیدی
انسان میتواند از جهان هستی به سود خود (ولی نه بزیان هستی و هستیوران) بهرهبرداری كند. ستایشی كه از زیست بوم (محیط زیست) در دین زرتشت میشود ریشه در دیدگاه اشایی آن دارد. انسان، از دیدگاه نیروی اندیشه گری، از دیگر هستیوران (موجودات) روی زمین پیشتر است، اگر از هوش و خردی كه مایۀ این برتری است، درست در راستای هنجار هستی بهره ببرد. انسان چون هوشمند است و خرد دارد پاسخگو است. او باید خویشکارانه (مسئولانه) با همه پدیدههای جهان هستی برخورد كند. برخورد او باید سازنده باشد و سازندگی هماهنگی با اشاست.
سپنتا آرمیتی یا آرامش افزاینده یكی دیگر از پایههای فلسفهی دین زرتشت است. انسانها پس از برگزیدن اندیشه نیك و هماهنگی با زیست بوم و همراهی با سامان هستی برپایهی كردارهای نیك به آرامش میرسند. این آرامش باید همگانی باشد. بیسوادی ونادانی، ناداری، جنگ و تروریسم برهمزنندهی این آرامشاند.
آرامش و رفاهی كه امروز در جهان و بویژه در غرب به چشم میخورد، آرامش پیش از توفان است. از هماكنون زیست بوم واكنشهای خود را آغاز كرده است. انباشت گره های روانی (عقده ها) در میان بیشتر مردم جهان به همراه سرکشی های زیستبومی، سرکشیهای انسانی را نیز به همراه خواهد آورد. این آرامش موجود در غرب، با تروریسم و جنگ اگر از بین نرود با سیل و توفان از میان خواهد رفت.
پخش دادگرانۀ توانایی ها و كمك به رشد فرهنگی هازمان (جامعه) های پس مانده، به همراه دگرگونی در شیوهی ساخت و پرهیز از گُسارِش (مصرف) بیرویه در غرب و همچنین پاسداشت زیست بوم میتواند از بروز رویدادهای ناگوار جلوگیری نماید. تنها با رشد هماهنگ کدیوری (اقتصادی) و بازرگانی در سطح جهان و كاستن از رشد بیرویه توده ها و گزینش یك دیدگاه و باور هماهنگ با نیازهای انسان امروز و فردا میتوان از بروز این رویدادها پیشگیری كرد. دات (قانون) گذاری بر روی كاغذ و برگزاری سمینارهای رنگارنگ جهانی، نمیتواند تا هنگامیكه در نگرش و باور انسانها دگرگونی بنیادین ایجاد نشده باشد، گرهگشا باشد. اگر “اشا”، “خشترا” (كردار نیك) و رسیدن به آرمیتی (آرامش) در باور مردم جای گرفت، هر باورمندی پلیس خود میشود تا این دادها زیر پا گذاشته نشود.
اگر مردم آلودن زیست بوم، كشتار و آزار جانوران و ستم از هر گونه را گناه و نادرست دانستند و دست زدن به اینگونه کردارها، برای آنها ناآرامی وجدان را در پی داشته باشد، خود بخود از دست زدن به آنها پرهیز میكنند.
👈بنمایه:
برگرفته از تارنمای دین بهی-
نوشته موبد کامران جمشیدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر