زیارتگاه های
زرتشتیان
«
زرتشتیان در
مراسم رفتن به پیرها ( زیارتگاه ها) ، بزرگی ، بزرگ منشی، پاكی و مظلومیت دخترانی
را می ستایند كه تسلیم دشمن نشده و خود را به خفت و خواری نسپردهاند تا آنها را
در بازارهای حلب و شام بفروشند و حتی تا یزد كویری آمدند و تشنه و گرسنه در كوهها
و بیابانهای بی آب وعلف اطراف یزد پس از تحمل سختیهای بسیار حتی دل كوه هم به
رحم آمد و آنها را در خود گرفت و شهید شدند …»
كتاب جهانبینی نوشته موبد دكتر
خورشیدیان (سنت زرتشتی و كاربرد آن)
چگونگی پیدایش زیارتگاه
های زرتشتیان در یزد
برخی از اماكن متبركه را نزد زرتشتیان پیر نامند. اما پیر در لغتنامه ها و فرهنگ ها به معنی مراد، مرشد، پیشوا و راهنما آمده است كه در نزد زرتشتیان نیز مراد راهنماست.
پیش از فرو ریختن پادشاهی ساسانیان ، یزدگرد برای حفظ جان خانواده خود، درمنقطهی كویری و متروك كه آن روز جلب توجه نمی كرد و امروز یزد نام دارد ( نام كنونی یزد نیز به یادگاری یزدگرد به جا مانده است ) جایگاهی تهیه كرد و خانواده خود را كه عبارت از دو پسر (هرمزان و اردشیر ) و پنج دختر ( نیك بانو ، نازبانو ، پارس بانو ، مهربانو و شهربانو ) و همسرش ( كتایون ) و مروارید نامی ( هریش به معنی خدمه ) بود، در آن مستقر نمود. پس از آن خانواده یزدگرد برای دور بودن از امواج حوادث ترك دربار و دیار نموده و هر یك به گوشهای و خلوتگاهی پناه بردند و دست نیاز به درگاه پروردگار بخشنده بردند و از آستانش خواهان یاری شدند و خداوند یاری دهندهی درماندگان، دعای آنها را پذیرفت و دریچههای مهربانی خود را به رویشان گشود و سعادت جاودانه را بهره آنها ساخت . هرمزان و شهربانو اسیر به عربستان برده شدند . بقیه خانواده بعد از جدا شدن از همدیگر هر یك به سویی گریختند .
شادروان موبد مهرگان چنین می نویسد : چنان پیداست كه در اواخر شاه یزدگرد بن شهریار اولادان او كه از گردش چرخ كجرفتار از دست ظالمان فرار كرده و هر یك به رنج و سختی به كوه و بیابان پناه بردهاند و به امر خداوندی غایب شدهاند كه اكنون آنجا را زیارتگاه مینامند1.
این اماكن دارای مقدار زیادی آب بوده و حتی اكنون مجرا و سوراخ هایی وجود دارد كه نشان میدهد كه در گذشته خیلی دور آب از آنها جاری بوده و در نتیجه آنجا منطقه ای سبز و خرم و با صفا بوده است. در آبان یشت آمده كه وقتی ایران شكست خورد، عده ای از خاندان یزدگرد فرار كرده به این نقطه آمدند و در این دره سبز كه كوه سر به فلك كشیدهای در آن قرار داشت، از بیگانگان در امان بودند . همچنین اینجا در پیرامون كویر جای داشت كه این یك برتری بود.
برخی از اماكن متبركه را نزد زرتشتیان پیر نامند. اما پیر در لغتنامه ها و فرهنگ ها به معنی مراد، مرشد، پیشوا و راهنما آمده است كه در نزد زرتشتیان نیز مراد راهنماست.
پیش از فرو ریختن پادشاهی ساسانیان ، یزدگرد برای حفظ جان خانواده خود، درمنقطهی كویری و متروك كه آن روز جلب توجه نمی كرد و امروز یزد نام دارد ( نام كنونی یزد نیز به یادگاری یزدگرد به جا مانده است ) جایگاهی تهیه كرد و خانواده خود را كه عبارت از دو پسر (هرمزان و اردشیر ) و پنج دختر ( نیك بانو ، نازبانو ، پارس بانو ، مهربانو و شهربانو ) و همسرش ( كتایون ) و مروارید نامی ( هریش به معنی خدمه ) بود، در آن مستقر نمود. پس از آن خانواده یزدگرد برای دور بودن از امواج حوادث ترك دربار و دیار نموده و هر یك به گوشهای و خلوتگاهی پناه بردند و دست نیاز به درگاه پروردگار بخشنده بردند و از آستانش خواهان یاری شدند و خداوند یاری دهندهی درماندگان، دعای آنها را پذیرفت و دریچههای مهربانی خود را به رویشان گشود و سعادت جاودانه را بهره آنها ساخت . هرمزان و شهربانو اسیر به عربستان برده شدند . بقیه خانواده بعد از جدا شدن از همدیگر هر یك به سویی گریختند .
شادروان موبد مهرگان چنین می نویسد : چنان پیداست كه در اواخر شاه یزدگرد بن شهریار اولادان او كه از گردش چرخ كجرفتار از دست ظالمان فرار كرده و هر یك به رنج و سختی به كوه و بیابان پناه بردهاند و به امر خداوندی غایب شدهاند كه اكنون آنجا را زیارتگاه مینامند1.
این اماكن دارای مقدار زیادی آب بوده و حتی اكنون مجرا و سوراخ هایی وجود دارد كه نشان میدهد كه در گذشته خیلی دور آب از آنها جاری بوده و در نتیجه آنجا منطقه ای سبز و خرم و با صفا بوده است. در آبان یشت آمده كه وقتی ایران شكست خورد، عده ای از خاندان یزدگرد فرار كرده به این نقطه آمدند و در این دره سبز كه كوه سر به فلك كشیدهای در آن قرار داشت، از بیگانگان در امان بودند . همچنین اینجا در پیرامون كویر جای داشت كه این یك برتری بود.
------------------
1.كتاب آیین دین زرتشتی (1291
یزدگردی(
زیارتگاه پیر هریشت
در 90 كیلومتری غرب یزد و 15 كیلومتری اردكان بر دامنهیكوههایی پست با پوشش گیاهی اندك، زیارتگاهی به نام هریشت وجود دارد. زرتشتیان باور دارند كه یكی از یاران دختر یزدگرد (ندیمهای به نام گوهربانو كه او را مروارید نیز دانستهاند) در این مكان غیب شده است . بر پایهی روایات، گوهربانو در پی تعقیب تازیان، از كاروان همراهان جدا شده و پس از سرگردانی در این محل به نیایش خدا میپردازد و ناگهان ناپدید میشود و سالها پس از ناپدید شدن بر كودكی گمشده نمایان شد و به او فرمود تا از پدر بخواهد كه پیر هریشت را بنیان گذارد. بخشی از سنگ كوه كه برجسته است و در پستو جای دارد، به عنوان این مكانِ ناپدید شدن دانسته میشود.
زیارتگاه ، در بالای پلههایی
ساخته شده است كه به بالای كوه راه دارد. پیش از رسیدن به پای پیر، زیارت كنندگان
دست و صورت خود را با آب پاكی كه در راهپله و قبل از رسیدن به پیر درنظر گرفته
شده است، شستشو میدهند. در بالای پلهها درِ ورودی زیارتگاه قرار دارد كه بهگونهای
زیبا با سه سخن اندیشهبرانگیز اشوزرتشت اسپنتمان یعنی" هومت ، هوخت و
هورشت" آراسته شده است. بههنگام ورود، اتاقی پیش رو قرار میگیرد كه در میان
آن كلكی وجود دارد كه بر روی آن آتش میافروزند و بوی خوش بر آن مینهند. گرداگرد
این اتاق سكوهایی برای نشستن زیارت كنندگان ساخته شده است . زرتشتیان در حالی كه
نگارهی زیبای نخستین پیامبر آریایی ، تابلوهایی به خط بینظیر دیندبیره و گلهایی
شاداب این اتاق را آذین بخشیده است، روسری و كلاه بر سر مینهند و
اهورامزدای یگانه را ستایش می كنند.
ساختمان اصلی زیارتگاه ، علاوه بر این اتاق ، یك پستو دارد كه آتش همیشه روشن در اینجا جلوهای روحانی بدان بخشیده است. پستو همان بخشی است كه آن را مكان ناپدید شدن گوهربانو خواندهاند. اینجا هم با نمادهایی از دین زرتشتی آراسته شده است و مكانی است كه انسان را به آرامش درونی برای راز و نیاز با پروردگار خویش میرساند.
در خارج از ساختمان زیارتگاه و پایین آن ، ساختمانهایی به نام خیله توسط خیراندیشان زرتشتی برای ماندنِ چند روزهی زیارت كنندگان بنا شده است. همچنین ، آب انباری در پایین پیر وجود دارد.
زرتشتیان هر سال از روز امرداد تا روز خور از ماه فروردین (7 تا 11 فروردین) برای برگزاری آیین های دینی و سنتی از همه جای جهان، در این زیارتگاه گرد هم می آیند. همچنین جشن آتش افروزی ( هیرومبا ) را زرتشتیان شریف آباد در 26 فروردین در این زیارتگاه برگزار میكنند.
ساختمان اصلی زیارتگاه ، علاوه بر این اتاق ، یك پستو دارد كه آتش همیشه روشن در اینجا جلوهای روحانی بدان بخشیده است. پستو همان بخشی است كه آن را مكان ناپدید شدن گوهربانو خواندهاند. اینجا هم با نمادهایی از دین زرتشتی آراسته شده است و مكانی است كه انسان را به آرامش درونی برای راز و نیاز با پروردگار خویش میرساند.
در خارج از ساختمان زیارتگاه و پایین آن ، ساختمانهایی به نام خیله توسط خیراندیشان زرتشتی برای ماندنِ چند روزهی زیارت كنندگان بنا شده است. همچنین ، آب انباری در پایین پیر وجود دارد.
زرتشتیان هر سال از روز امرداد تا روز خور از ماه فروردین (7 تا 11 فروردین) برای برگزاری آیین های دینی و سنتی از همه جای جهان، در این زیارتگاه گرد هم می آیند. همچنین جشن آتش افروزی ( هیرومبا ) را زرتشتیان شریف آباد در 26 فروردین در این زیارتگاه برگزار میكنند.
زیارتگاه پیر نارکی
پیر ناركی در 58 كیلومتری جنوب
شرقی شهر یزد بر دامنهی كوه غربی بلندی به نام تجنك نزدیك دره زنجیر و یا در
نزدیكی تفت از دره گیگون قرار دارد. برپایهی روایتها، دختر یزدگرد به نام نازبانو در این مكان مقدس ناپدید شده است.
ناز بانو بر بیابانگردی روشن بین نمایان شده و او را فرمان به بنیاد پیر ناركی میدهد.
ساختمان زیارتگاه شامل اتاقی است كه پذیرای دلهای گرم زیارتكنندگان زرتشتی است. در بیرون از این اتاق ، مكانی برای شستشوی دست و صورت در نظر گرفته شده است. خارج از دری كه این دو محل را در بر میگیرد، ساختمانهایی به نام خیله از دهش خیراندیشان ساخته شده است. این خیلهها برای ماندنِ چند روزهی زیارت كنندگان پیشبینی شدهاند.
زرتشتیان از گوشه و كنار جهان ، همه ساله از روز مهر تا ورهرام از ماه امرداد ، برابر با 12 تا 16 امرداد ماه ، با گرد هم آمدن در این مكان ، به نیایش اهورامزدا و برگزاری آیین دینی و مراسم سنتی همراه با شادی ، میپردازند.
ساختمان زیارتگاه شامل اتاقی است كه پذیرای دلهای گرم زیارتكنندگان زرتشتی است. در بیرون از این اتاق ، مكانی برای شستشوی دست و صورت در نظر گرفته شده است. خارج از دری كه این دو محل را در بر میگیرد، ساختمانهایی به نام خیله از دهش خیراندیشان ساخته شده است. این خیلهها برای ماندنِ چند روزهی زیارت كنندگان پیشبینی شدهاند.
زرتشتیان از گوشه و كنار جهان ، همه ساله از روز مهر تا ورهرام از ماه امرداد ، برابر با 12 تا 16 امرداد ماه ، با گرد هم آمدن در این مكان ، به نیایش اهورامزدا و برگزاری آیین دینی و مراسم سنتی همراه با شادی ، میپردازند.
زیارتگاه پیر بانوی
پارس
پارس بانو در دامنهكوهي نزديك
جنوب شهر عقدا در 112 كيلومتري جنوب غربي شهر يزد در محلي به نام ارجنان (زرجوع) وجود
دارد.
از روز مهر تا روز ورهرام از ماه تیر یعنی 13 تا 17 تیر ماه، همه ساله زرتشتیان با برپایی آیین های دینی و سنتی در این زیارتگاه گرد هم می آیند.
روایت است كه پارس بانو (دختر یزدگرد ساسانی) را در این مكان مقدس در خود گرفته است. شهبانو در خواب نابینایی نمایان شده پس از شفای چشمان او، میفرماید پیر بانو را بنیان گذارد.
پیرمردان و پیرزنان قدیمی اظهار میكنند كه آثار لباسی و ریشهی مقنعه مانندی در شكاف كوهِ زیارتگاهِ پارس بانو دیدهاند كه شوربختانه برای تبرك آنها را كنده و بردهاند و اینك تنها شكاف كوه برجای مانده است.
از روز مهر تا روز ورهرام از ماه تیر یعنی 13 تا 17 تیر ماه، همه ساله زرتشتیان با برپایی آیین های دینی و سنتی در این زیارتگاه گرد هم می آیند.
روایت است كه پارس بانو (دختر یزدگرد ساسانی) را در این مكان مقدس در خود گرفته است. شهبانو در خواب نابینایی نمایان شده پس از شفای چشمان او، میفرماید پیر بانو را بنیان گذارد.
پیرمردان و پیرزنان قدیمی اظهار میكنند كه آثار لباسی و ریشهی مقنعه مانندی در شكاف كوهِ زیارتگاهِ پارس بانو دیدهاند كه شوربختانه برای تبرك آنها را كنده و بردهاند و اینك تنها شكاف كوه برجای مانده است.
زیارتگاه پیر سبز یا
چک چک
«
صاحب پیر را
نام حیاتبانو و از شاهدختهای ساسانی است كه پس از سقوط مداین برای پاسداری از
ناموس و پاكدامنی خویش به اطراف ایران آواره شدهاند. حیاتبانو چون به دامنه كوهی پشت
هومین و سنجد میرسد، سیاهی دشمن را از دور میبیند و نالان و گریان به سمت كوه
بلند خشك بالا میرود. همینكه در دسترس دشمن قرار میگیرد آهی از دل كشیده و با
نگاهی به كوه بلند میگوید: مرا چون مادری مهربان در آغوش خود گیر و از دست
دشمنانم برهان. همان دم شكافی در كوه پدیدار شده و حیاتبانو در آن ناپدید میگردد
و سپاهیان دشمن از دیدن این پیشامد شگفتزده شده راه خود در پیش میگیرند. پس از
گذشت زمانی، بالای این كوه بلند خشك بیآب و علف، قطرههای آب چشم یتیمان و دیده
گریان ستمدیدگان، چون صاحب آن به زمین میچكد. به قدری كه مسافری را سیراب و
شاداب نماید و اگر جمعیت زیادتر یا گله گوسفندان فراوانی بدانجا رسند جریان قطرات
آب زیادتر میشود به گونهای كه برای همه اندازه باشد. این كوه خشك، از بركتِ پیر امروز
سبز و خرم میباشد. از روز اشتاد ایزد و خورداد ماه به مدت 5 روز مراسم ویژه زیارت
در آن كوه برپا است و گروه زرتشتیان بدانجا میشتابند و نذر و نیاز و شادمانی مینمایند».
نیكبانو به همراه مروارید كه كنیز بوده در بیابان از هم جدا میشوند، نیكبانو به سمت شرقی یزد رفت و در 37 كیلومتری اردكان به كوهی رسید و از خدا نالید و به فرمان پروردگار در آن كوه ناپدید شد و امروز به پیرسبز (چكچكو) معروف است.
زیارتگاه پیرسبز در 68 كیلومتری شمال غرب و در دامنه كوه آهكی یزد واقع شده است و به تولیت و سرپرستی انجمن زرتشتیان شریف آباد اردكان اداره میشود.
چوپانی در آنجا حیاتبانو را به خواب میبیند كه به او میفرماید تا پیر سبز را بنیاد گذارد. در دیواره سنگی یك سوی نیایشگاه جایی وجود دارد كه روییدنیهایی مانند پرسیاوشون و مورد و انجیركوهی رشد كرده است و آب قطره قطره از شكاف سنگها بیرون میریزد و در حوض سنگی زیر آن ذخیره میشود.
روزهای زیارت پیر سبز از اشتاد ایزد تا روز انارام برابر با 24 تا 28 خورداد ماه خورشیدی، و به مدت 5 روز است.
همچنین میگویند چوپانی در نزدیكی این مكان گله خود را گم میكند و پس از جستجوی بسیار بدون نتیجه گرسنه و تشنه به اینجا كه آب از آن میچكیده است، میرسد و به خواب میرود. در خواب بانویی را میبیند كه به او میگوید در این محل مكانی به نام من بساز و شمع و چراغ بیافروز و مومنان را نیز خبر ده كه اینچنین كنند و چون چوپان بیدار میشود گله گمشده را نیز در پیش روی خود مییابد و در زمانی اندك به كمك بهدینان در آن مكان زیارتگاه پیرسبز درست میشود.
نیكبانو به همراه مروارید كه كنیز بوده در بیابان از هم جدا میشوند، نیكبانو به سمت شرقی یزد رفت و در 37 كیلومتری اردكان به كوهی رسید و از خدا نالید و به فرمان پروردگار در آن كوه ناپدید شد و امروز به پیرسبز (چكچكو) معروف است.
زیارتگاه پیرسبز در 68 كیلومتری شمال غرب و در دامنه كوه آهكی یزد واقع شده است و به تولیت و سرپرستی انجمن زرتشتیان شریف آباد اردكان اداره میشود.
چوپانی در آنجا حیاتبانو را به خواب میبیند كه به او میفرماید تا پیر سبز را بنیاد گذارد. در دیواره سنگی یك سوی نیایشگاه جایی وجود دارد كه روییدنیهایی مانند پرسیاوشون و مورد و انجیركوهی رشد كرده است و آب قطره قطره از شكاف سنگها بیرون میریزد و در حوض سنگی زیر آن ذخیره میشود.
روزهای زیارت پیر سبز از اشتاد ایزد تا روز انارام برابر با 24 تا 28 خورداد ماه خورشیدی، و به مدت 5 روز است.
همچنین میگویند چوپانی در نزدیكی این مكان گله خود را گم میكند و پس از جستجوی بسیار بدون نتیجه گرسنه و تشنه به اینجا كه آب از آن میچكیده است، میرسد و به خواب میرود. در خواب بانویی را میبیند كه به او میگوید در این محل مكانی به نام من بساز و شمع و چراغ بیافروز و مومنان را نیز خبر ده كه اینچنین كنند و چون چوپان بیدار میشود گله گمشده را نیز در پیش روی خود مییابد و در زمانی اندك به كمك بهدینان در آن مكان زیارتگاه پیرسبز درست میشود.
در مریم آباد از ووستاهای شهر یزد
است. هر سال در روز اشتاد از ماه خورداد ( 24 خر داد) زرتشتیان به زیارت پیر ستی
پیر که به قلعه هستندان نیز مشهور است می روند. نیایش و ستایش
اهورا مزدا و برگزاری مراسم دینی و سنتی ، از آداب زیارت این پیر است طبق عقیده زرتشتیان، شاهزاده شاهویر
در آتشکده آذر برزین مهر در خرا سان، بر یکی از زندانیان نمایان می شود. او را بر
اسب می نشاند و همان دم در جایگاه ستی پیر فرود می آورد
و می گویا تا ستی پیر را بنیاد گذارد. بنا بر تقویم قدیم زرتشتی، روز اشتاد از ماه بهمن به مدث 1 روز، زمان برگزاری
نماز همگانی در اپن جشنگاه بوده است
پیر نارستانه در 31 كیلومتری شرق
یزد و در پشت كوه دربید قرار گرفته است. زرتشتیان سراسر جهان، همه ساله به مدت 5 روز از روز
سپندارمذ تا روز آذر از ماه تیر یعنی 2 تا 6 تیرماه خورشیدی در این مكان گردهم
آمده و آداب و رسوم نیایش اهورامزدا و برپایی سنتهای شاد را به جا میآورند.
روایت است كه كتایون (همسر یزدگرد) به سبب علاقهای كه به پسر كوچكتر خود ( اردشیر) داشته با هم به سمت شرقی یزد گریختند. اردشیر پس از جدا شدن از مادر، به شرق و به سوی كوه و دشت گریخت و سرانجام در كوهی كه هماكنون نارستانه نامیده میشود، پنهان شد. این مكان مقدس، شاهزاده اردشیر را برای در امان ماندن از دست دشمنان در خود گرفته است. شاهزاده اردشیر بر شكارچی روشن بینی نمایان شده و شكارچی بنا به خواست و فرمان شاهزاده اردشیر، پیر نارستانه را بنیان مینهد.
روایت است كه كتایون (همسر یزدگرد) به سبب علاقهای كه به پسر كوچكتر خود ( اردشیر) داشته با هم به سمت شرقی یزد گریختند. اردشیر پس از جدا شدن از مادر، به شرق و به سوی كوه و دشت گریخت و سرانجام در كوهی كه هماكنون نارستانه نامیده میشود، پنهان شد. این مكان مقدس، شاهزاده اردشیر را برای در امان ماندن از دست دشمنان در خود گرفته است. شاهزاده اردشیر بر شكارچی روشن بینی نمایان شده و شكارچی بنا به خواست و فرمان شاهزاده اردشیر، پیر نارستانه را بنیان مینهد.
زیارتگاه شاورهرام
ایزد کرمان
زیارتگاه شاورهرام ایزد کرمان
زیارتگاهی بیرون دروازه ی ناصریه و متصل به خیابان ناصریه است، این محل در قدیم
معروف به پیرسنگی بوده و درب کوچکی از سنگ هم داشته است گذشته
از زرتشتیان، مسلمان ها نیز به این محل باور دارند و با پاکی نیت نیازهای خود را از این محل می خواهند
چنین معروف است که هنگام هجوم افغان ها به کرمان، شب را در کنار خندقی که نزدیک شاورهرام ایزذ بود استراحت کرده
تا فردای آن روز، این حدود را غارت کنند شبانه پرچم سبزی در این محل
ظاهر گشت و در قلب سپاه آنان آفراشته و برپا شد. افغان ها به گمان
اینکه دشمن به ایشان حمله ور شده در تاریکی شب به کشتن یکدیگر پرداختند و پای به فرار گذاشتند.
علت دیگری که باعث شده به این محل
احترام بگذارند این است که محمد اسماعیل خان حاکم کرمان، جد سردار نصرت اسفندیاری مصمم بود که مسیر دروازهی ناصریه را
از اواسط شاورهرام ایزد بگذرانند. هرچند زرتشتیان عجز و التماس کردند تا او را از
این تصمیم منصرف کنند موثر واقع نشد، شبانه پیرمردی سفیدپوش
و نورانی از چاهی که در این محل قرار دارد خطاب به او گفت : تو می خواهی خانه ی مرا خراب کنی؟
خانه ات را خراب و افراد آن را پریشان خواهم کرد. فردای آن روز محمد اسماعیل خان از
تصمیم خود دست برداشت و دستور داد روی آن چاه صفه ای
بسازند. یکی از زرتشتیان این عمل را به امر او انجام داد و این صفه تا امروز وجود دارد و امروزه زرتشتیان در این
قسمت شمع روشن می کنند .
زیارتگاه شاه مهر
ایزد
زیارتگاهی است در شمال شهر کرمان،
این محل را باغچه بوداغ آباد می خوانند جشن فرخنده ی سده و آتش ا فروزی این جشن در
این محل برپا می شود. این محل دارای باغی است که دو
ساختمان با حوض نسبتا بزرگ و آشپزخانه ای که تنور آن محل پخت نان و فضای آن برای پخت آش و سیروگ در روزهای
مهر ایزد است دارد. این آشپزخانه از دهش هرمزدیار خداداد اشیدری به نامگانه ی مادرش روانشاد ماه خورشید اشیدری
قنا غسانی بوده است این زیارتگاه که مورد توجه و باور بسیاری از مسلمان ها نیز
هست، در روزهای فرخنده شاهد خیرات جمعیت زیادی از زرتشتیان
می باشد . چند سال قبل تالاری از دهش رشید نیک بخش در این مکان ساخته شد که مراسم عروسی و جشن های مهم
زرتشتیان کرمان چون سده در آنجا برگزار می شود. در مقابل شاه مهرایزد زمینی است که
در روز جشن سده خرواری از هیزم در آنجا افروخته می شود .
زیارتگاه میترایی
قلعه کنگلو
این بنا که به نخستین نیایشگاه
ساسانی معروف است در مازندران واقع شده است . دیواره های آن از جنس گچ و ساروج می باشد و زیر بنای
آن 50 متر مربع است . بنای اصلی آن در سه طبقه بوده است که امروزه فرو
ریخته است شمال این بنا به کوهی بزرگ و صخره ای به نام خورنرو
راه دارد .
نیایشگاه دهانه
غلامان
در 44 کیلومتری شهرستان زابل در
40 سال پیش به یاری طوفانی بزرگ شهری از زیر خاک بیرون آمده است که سال ساخت آن به 500 پیش از
میلا د باز میگردد. شنهای رونده این شهر را به مدت بیش از 2000 سال از
دید عموم مخفی نگاه داشته بوده است در کنار این شهر بنایی
چهارگوش به وسعت 2500 متر مربع می باشد که زیارتگاه
دینی ایرانیان بوده است که سکوههای بلند آن نشان از اجرای مراسم دینی
مردم این منطقه داشته است .
دیدارگاه درب مهر
کرمان
آتشکده محله ی دو لتخانه از دهش
شاد روان پولاد اسفندیار یزدی مقیم بمبنی در سال 1280 خورشیدی بنا شده است و تا امروز دیدارگاه زرتشتیان می باشد و
هزینه های آن از کمک زرتشتیان تهیه می شود . آتش اپن آتشکده تا کنون نیز روشن بوده
و هرساله در روز یازدهم دی ماه در این محل برگزار می شود که به
گهنبار دو لتخانه معروف است . یکی دیگر از آتشکده های مهم و جدید کرمان که تا امروز نیز پابرجا ست و مردم
برای روزهای فرخنده به آنجا رفته و شمع و عود روشن می کنند، آتشکده واقع در کوچه
ی دبیرستان ایر انشهر است .
در بمهر نو کرمان بلاسیله ی
دهشمندان قنات غسانی (یکی از دهات اطراف کرمان) ساخته شده است و آتش ورجاوند در
بمهر قنات غسان به دربمهر کنونی منتقل گشت بخشی از هزینه دربمهر
نو از دهش موبدزادگان سرور و شیرین، دو خواهر غنات غسانی به نامگانه پدرشان دستور رستم دستور
مرزبان بنا گرد ید. چون بنای در بمهر از دهمنی بهدینان قنات غسان بوده ، آتش در
بمهر قنات غسان بوسیله ی موبدان آنجا به نام موبد بهرام
اسفندیار آریایی، موبد نوشیروان جهانگیر اشیدری، و موبد گشتاسب بهمن پور جهانبخش به دربمهر کنونی منتقل گرد
ید .
امروزه این آتشکاه شامل موزه ای است
که به ثبت اداره ی میراث فرهنگی استان کرمان رسیده است و آثار و اسناد قدیمی
خانواده های کرمانی و حتی نسخه های خطی قدیمی و اشیا یی چون چرخ
چاه ، چرخ ریس، سماور برنجی، اتوهای ذغالی و . . . در آنجا وجود دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر