✅محرابها و مناره ها جای آتشکده ها و پرستشگاه ها را گرفت. زبان پهلوی جای خود را به لغت تازی داد. گوش هایی که به شنیدن زمزمه های مغانه و سرودهای خسروانی انس گرفته بود بانگ تکبیر و طنین صدای مؤذن را با حیرت و تأثر تمام شنیدند. کسانی که مدت ها از ترانه های طرب انگیز باربد و نکیسا لذت برده بودند رفته رفته با بانگ حدی و زنگ شتر مأنوس شدند.
✅زندگی پر زرق و برق اما ساکن و آرام مردم از غوغا و هیاهوی بسیار آکنده گشت. به جای باژ و برسم و کستی و هوم و زمزمه، نماز و غسل و روزه و زكات و حج به عنوان شعائر دینی رواج یافت بدین گونه، سقوط نهاوند برای ایرانیان در حکم سقوط قطعی تاریخ بود. این فاجعه فقط سقوط پادشاه و سقوط کشور محسوب نمی شد، سقوط آسمان و سقوط خدا نیز بود، این سقوط، دستگاه آسمان را نیز مثل زمین دست خوش تبدیل و تغییر کرد.
✅نه فقط دولت و حکومت ایران ازین سقوط هولناک زیان دید بلکه دین و روحانیت نیز آماج و هدف آن گشت، اتفاقا همین امر مردم را از عرب و دین او ناراضی کرد، برای توده مردم، که به دین نیاکان خویش علاقه و دلبستگی فراوان داشتند، این امر یک فاجعه دردناک بود.
دو قرن سکوت
استاد عبدالحسین زرین کوب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر