💠 برابرِ آموزش و نگرشِ دینِ مزدایی:
💠 هستی تا هنگامی که پلیدی در آن باشد، بیمار است و دروج بیماریِ اوست. ویرانیِ جهان و رنجِ جهانیان دردِ اوست. اَشوزرتشت پزشک و بهدینان پرستار و دینبهی داروی اوست. اَشویی نیز درمانِ اوست که آبادانیِ جهان و شادمانیِ جهانیان هم پاداشِ آنست. راهِ رسیدن به این پاداش نیز یکیست و آن راستیست. چراغِ راهنمای این راه خِرَد است و نخستین و برترین افروزندهٔ آتشِ این چراغ، جهانآموزگار زرتشت که آموزشگاهِ مَزدَیسنا را پایهگذاری نمود. آموزگاری که چنین آموزش داد که زندگی گذر از راهیست که گذشتهاش یاد و اندرز، اکنونش کار و کوشش، و آیندهاش چاره و امید است.
💠 این راه از یک میدانِ رزم میگذرد؛ رزمی میانِ دو سپاه؛ سپاهِ نیکی و سپاهِ بدی. این رزم در دو رزمگاه (جبهه) و سه لایه برپاست که باید همهٔ آنها را از گزند و تازشِ بدی پایید و برای شکوه و شکوفاییشان کوشید. آن دو رزمگاه یکی گیتی و دیگری مینوست و آن سه لایه خانه و خانواده، شهر یا روستا، و میهن اند که باید در سایهٔ یک شهریاریِ سرآمدگرا و در راستای خوشبختیِ همگانی سامان یابند. ما مَرتو (انسان) ها هم در این رزم، نه برده وانگَه (بلکه) سربازیم؛ سربازانی که آزادکام (مختار) به گزینشِ سپاهِ خویش اند. این سربازان اگر چراغِ راهِ خویش را با سوختی به نامِ دانش (علم) و آگاهیِ بَسَنده (کافی) روشن سازند، خویشکاریِ (وظیفه) خود را در نیکی و هَمازوری (اتحاد) با سراسرِ نیکانِ جهان مییابند تا در کنارِ یکدیگر و به یاریِ دوستان و خویشاوندان و همکاران، بنیادِ دیوانِ خشم و ستم و آز (حرص و طمع) و رَشک (حسادت) و پِیوَرزی (تعصب) و هر گونه پلیدیِ دیگر را براندازند. زیرا اَشا داتِ (قانون) چیره بر سپاهِ نیکیست و دروج، بیداتیِ چیره بر سپاهِ بدی.
💠 اندیشه و گفتار و کردار نیز رزمافزارهای هر دو سپاه اند که اَشَوَنان از آنها در راستای سازندگی و مهرورزی، و دُروَندان از آنها در راستای تباهندگی و کینهتوزی بهره میجویند. شهریارِ سپاهِ نیکی دادار اورمزد است، فرماندهش سِپَندمینو و سردارانش اَمشاسپَندان بهمن و اَردیبِهِشت و شهریور و سِپَندارمَز و خرداد و اَمُرداد که هر یک را باید پَرسونانه (دقیقا) شناخت و آیینش را به یاریِ ایزدان یا هر آن چیزِ سِپَند (پیشبرنده) و ستودنی در هستی به جا آوَرد. دشمنِ مِهادینِ (اصلی) سپاهِ نیکی و فرماندهِ سپاهِ بدی هم اهریمن است و سربازانش که دروندان اند. در نبردِ میانِ این دو سپاه، پیروزی چه در گیتی و چه در مینو از آنِ سپاهِ نیکی خواهد بود. این پیروزی در گیتی همان فَرَشگَرد است و در هر زمانه در پرتوِ دانایی و تواناییِ برترین سربازانِ این سپاه یا سوشیانتها رخ خواهد داد، و در مینو به ریختِ (شکل) دو نِهِشتِ (وضعیت) روانیِ گروثمان و دروجمان فرا خواهد رسید.
💠 چنین بود چکیدهٔ همهٔ آنچه یک دیندارِ اُسپورچَمِ (به تمام معنا) زرتشتی از نَسکِ (کتاب) راهنمای زندگی -گاتها- میآموزد و میکوشد آنها را همیشه پاس داشته و دیگران را نیز دربارهیشان بیاگاهاند؛ زیرا آنها بنیادهای آیین و نگرشی سپند اند که یابِش (وجدان) را بیدار کرده و پاکی و درستیِ (سلامت) تن و روان را میگستراند. همچنین هر مرتویی را که منش و بینشِ خویش را به گونهٔ ریشهای با این نگرش پرورده و ورزیده و بالنده ساخته، با همهٔ توان و در اندازهٔ خود بسوی ساختنِ جهانی بهتر برای زیستنِ خویش و همگیِ دیگر جانداران پیش میبَرَد؛ جهانی سرشار از مردمی (انسانیت) و داد (عدالت) و آشتی و آزادمنشی و رادمنشی و میانهروی و خویشکاریشناسی.
💠 ایدون باد؛ ایدون تَرج باد؛ اشویی افزون باد...
✍️بهدین تیرداد نیک اندیش
نقل از درگاه سرای زرتشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر