موبد نیکنام
زیارتگاه واژه پارسی نیست. نیایش گاه به جایگاهی گفته می شود که از دیرباز تاکنون در سرزمین ایران وجود داشته است. نخستین نیایشگاه ها در راستای ارجگزاری به پدیده های نیک هستی و برپایی آیین های زاستاری(:طبیعی) بنا شده است.
مهرابه ها جایگاهی به ریخت گنبد، به رنگ آبی آسمان و زرین نگار به نشان پرتو نور خورشید بوده است که نیایش کنندگان، پیوسته روشنایی خورشید را در آن جایگاه گرامی داشته اند. بخشی از اوستا نیز «مهر یشت» نام دارد که از آن روزگاران به یادگار مانده است.
نیایشگاه هایی برای ایزدبانو «آناهیتا» بوده است که در کنار رودخانه، چشمه و دریا بنا می شده تا نیایش کنندگان آب را گرامی بدارند. نمونه آن نیایشگاه آناهیتا در بیشاپور فارس و کنگاور در کرمانشاه است. «آبان یشت» نیز بخشی از اوستا برای ارجگزاری به آب بوده است.
آنگاه که ایرانیان به روزگار هوشنگ و گزارش شاهنامه، افروختن آتش را آموختند، جایگاه هایی نیز برای پرستاری ونگهداری آن بنا کردند. «آتش نیایش» نیز بخشی از اوستا برای ارزش جایگاه آتش سروده شده است.
هنگامی که یکتاپرستی در سرزمین ایران سفارش شد، ایرانیان همچنان نیایشگاه ها را نگهداری کردند با این دگرگونی که در کنار ارجگزاری و پاک نگهداشتن آب، خاک، هوا و آتش؛ اهورامزدا نمادِ آگاهی و دانایی را نیز ستایش کرده باشند.
برخی از اینگونه نیایش گاه ها در دامنه کوه، کنار چشمه ها و رو به سوی روشنایی خورشید جای گرفته است. زرتشتیان، گونه هایی از آن را همچنان نگهداری و آباد کرده اند که نام « پیر» بر آنها گذاشته اند. پیر سبز(چک چک)، پیرنارکی، پیرپارس بانو، پیر نارستانه، ستی پیر و پیرهریشت، نیایشگاه های برجسته زرتشتیان در استان یزد است.
زرتشتیان در روستاها نیز نیایشگاه های ترادادی دیگری مانند شاورهرم ایزد، مهر ایزد، اشتادایزد، پیرمراد، پیرچلچراغ، پیرخواجه خضر، بلاسگرد و... نیزدارند.
آتشکده ها و آدریان نیز کانون نگهداری آتش، آب، هوا وخاک در نزد نیاکان ایرانی بوده که برخی از آنان پس از ساسانیان به دست بیگانگان ویران گشته یا کاربری آن را دگرگون کرده اند.
در برخی از آتشکده های به یادگار مانده همچنان از روشنایی و گرمای مهر انگیز و دوستی پرور آتش پاسداری می شود و نیایشگاه هایی برای زرتشتیان است.
برخی از نیایشگاه ها «پیر» نام دارند. از آنجا که آخرین گام رازوری(:عرفان) در «آیین مهر» نیز «پیر» نام داشته است و در همه آنها روشنایی و آب درکنار هم ارزش داشته اند؛ گمان می رود که این مکان ها در آغاز نیایشگاه ها «مهر و ناهید» بوده است.
همانند چنین نیایشگاه ها نیز در شهرهای دیگر وجود دارد که پس از ساسانیان برخی نام «امامزاده» برخود گرفته اند. اندکی نیز همچنان«پیر» نامیده می شوند. «پیر بی بی شهربانو» در شهر ری و «پیر شالیار» در کردستان نمونه آنهاست.
بیگمان در بخشی از دوره های تاریخی که ستم و آسیب فراوان تری به زرتشتیان وارد شده است، برای پاسداری از برخی نیایشگاه ها، روایت پناهندگی خواهران یا نزدیکان بی بی شهربانو( به روایتی نادرست دختر یزدگرد شهریار) نسبت داده اند تا پایدار بماند و تخریب نگردد.
گفتنی است برخی نیایشگاه ها نیز سرایی برای گرد هم آیی و رایزنی، به سبب رهایی از بیداد دشمنان ورهایی از چالش وگرفتاری های هازمانی(:اجتماعی) بوده است.
اکنون زرتشتیان به باور ترادادی خویش همچنان در روزهایی ویژه از سال درچنین نیایشگاه هایی گردهم می آیند تا یاد نیاکان خود را گرامی دارند، پروردگار را نیایش کرده، داد و دهش کنند، با هم دیداری تازه داشته باشند و با شادمانی چند روزی را در نیایشگاه سپری کنند.
🔥🔥🔥
نقل از درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
زیارتگاه واژه پارسی نیست. نیایش گاه به جایگاهی گفته می شود که از دیرباز تاکنون در سرزمین ایران وجود داشته است. نخستین نیایشگاه ها در راستای ارجگزاری به پدیده های نیک هستی و برپایی آیین های زاستاری(:طبیعی) بنا شده است.
مهرابه ها جایگاهی به ریخت گنبد، به رنگ آبی آسمان و زرین نگار به نشان پرتو نور خورشید بوده است که نیایش کنندگان، پیوسته روشنایی خورشید را در آن جایگاه گرامی داشته اند. بخشی از اوستا نیز «مهر یشت» نام دارد که از آن روزگاران به یادگار مانده است.
نیایشگاه هایی برای ایزدبانو «آناهیتا» بوده است که در کنار رودخانه، چشمه و دریا بنا می شده تا نیایش کنندگان آب را گرامی بدارند. نمونه آن نیایشگاه آناهیتا در بیشاپور فارس و کنگاور در کرمانشاه است. «آبان یشت» نیز بخشی از اوستا برای ارجگزاری به آب بوده است.
آنگاه که ایرانیان به روزگار هوشنگ و گزارش شاهنامه، افروختن آتش را آموختند، جایگاه هایی نیز برای پرستاری ونگهداری آن بنا کردند. «آتش نیایش» نیز بخشی از اوستا برای ارزش جایگاه آتش سروده شده است.
هنگامی که یکتاپرستی در سرزمین ایران سفارش شد، ایرانیان همچنان نیایشگاه ها را نگهداری کردند با این دگرگونی که در کنار ارجگزاری و پاک نگهداشتن آب، خاک، هوا و آتش؛ اهورامزدا نمادِ آگاهی و دانایی را نیز ستایش کرده باشند.
برخی از اینگونه نیایش گاه ها در دامنه کوه، کنار چشمه ها و رو به سوی روشنایی خورشید جای گرفته است. زرتشتیان، گونه هایی از آن را همچنان نگهداری و آباد کرده اند که نام « پیر» بر آنها گذاشته اند. پیر سبز(چک چک)، پیرنارکی، پیرپارس بانو، پیر نارستانه، ستی پیر و پیرهریشت، نیایشگاه های برجسته زرتشتیان در استان یزد است.
زرتشتیان در روستاها نیز نیایشگاه های ترادادی دیگری مانند شاورهرم ایزد، مهر ایزد، اشتادایزد، پیرمراد، پیرچلچراغ، پیرخواجه خضر، بلاسگرد و... نیزدارند.
آتشکده ها و آدریان نیز کانون نگهداری آتش، آب، هوا وخاک در نزد نیاکان ایرانی بوده که برخی از آنان پس از ساسانیان به دست بیگانگان ویران گشته یا کاربری آن را دگرگون کرده اند.
در برخی از آتشکده های به یادگار مانده همچنان از روشنایی و گرمای مهر انگیز و دوستی پرور آتش پاسداری می شود و نیایشگاه هایی برای زرتشتیان است.
برخی از نیایشگاه ها «پیر» نام دارند. از آنجا که آخرین گام رازوری(:عرفان) در «آیین مهر» نیز «پیر» نام داشته است و در همه آنها روشنایی و آب درکنار هم ارزش داشته اند؛ گمان می رود که این مکان ها در آغاز نیایشگاه ها «مهر و ناهید» بوده است.
همانند چنین نیایشگاه ها نیز در شهرهای دیگر وجود دارد که پس از ساسانیان برخی نام «امامزاده» برخود گرفته اند. اندکی نیز همچنان«پیر» نامیده می شوند. «پیر بی بی شهربانو» در شهر ری و «پیر شالیار» در کردستان نمونه آنهاست.
بیگمان در بخشی از دوره های تاریخی که ستم و آسیب فراوان تری به زرتشتیان وارد شده است، برای پاسداری از برخی نیایشگاه ها، روایت پناهندگی خواهران یا نزدیکان بی بی شهربانو( به روایتی نادرست دختر یزدگرد شهریار) نسبت داده اند تا پایدار بماند و تخریب نگردد.
گفتنی است برخی نیایشگاه ها نیز سرایی برای گرد هم آیی و رایزنی، به سبب رهایی از بیداد دشمنان ورهایی از چالش وگرفتاری های هازمانی(:اجتماعی) بوده است.
اکنون زرتشتیان به باور ترادادی خویش همچنان در روزهایی ویژه از سال درچنین نیایشگاه هایی گردهم می آیند تا یاد نیاکان خود را گرامی دارند، پروردگار را نیایش کرده، داد و دهش کنند، با هم دیداری تازه داشته باشند و با شادمانی چند روزی را در نیایشگاه سپری کنند.
🔥🔥🔥
نقل از درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر