۱۳۹۹ تیر ۲, دوشنبه

اوج اندیشه شایسته سالاری در سخن شاهنشاه خسرو انوشیروان دادگر

شایسته سالاری تنھا محدود به کسان نیست و برگزیدن برترین اندیشه ھا و آیین ھا را نیز دربرمی گیرد. انوشیروان، در پی بررسی سامان ھای اجتماعی و اقتصادی دیگر کشورھا ھمچون روم و ھند برآمد تا از میان آنھا، آنچه سودمند و کارآمد است را برای ایرانشھر نیز برگیرد: «در شیوه ھای نیاکان، از گشتاسپ تا شھریاری قباد، نزدیکترین پدر خویش، نیک نگریستیم و آن چه درست بود برگرفتیم و آن چه نادرست بود، از آن روی بگرداندیم و در این کار، مھر پدران، ھرگز ما را به پذیرفتن شیوه ھای ناسودمند برنینگیخته است که مھر یزدان و سپاس و فرمانبرداری او را برتر داشته ایم. چون از نگریستن در شیوه ھای نیاکان بیاسودیم، از پدران آغازیدیم که سزاوارتر بودند، و ھیچ راستی را فرو نگذاشتیم و ھمواره به کار بستیم، چه راستی را نزدیکترین خویشاوند یافتیم. از آن پس، به شیوه ھای روم و ھند پرداختیم. آیین ھای آنان را با سنجه خرد بسنجیدیم و ستوده ھای آن را برگزیدیم و از میان آنھا بدانچه زیور شھریاری مان بود، چنگ زدیم و آن را شیوه خویش کردیم و ھرگز بدانچه خواھش ھای درون به سوی آن می کشید، نگرویدیم. رومیان و ھندیان را نیز از آن آگاه نمودیم، از شیوه ھایشان و آن چه را خوش نداشتیم، به آنان نوشتیم و از آن بازشان داشتیم. جز این که ما کسی را به چیزی جز شیوه و آیینش وادار نساخته ایم و آن چه را که خود داریم نیز از آنان دریغ نورزیده ایم. با این ھمه، از آموختن آنچه آنان داشتند نیز ننگ نداشتیم. چه سر فرود آوردن در برابر راستی و دانش و پیروی کردن از آن، بزرگترین زیور شھریاران است.» (تجارب الامم، مسکویه، برگردان از علینقی منزوی، جلد یک، برگ 85)

بروشنی در این گفتار انوشیروان، روی باز و ذھن آماده به پذیرش اندیشه ھا و نگرش ھای ارزشمند و سازنده دیده می شود؛ فارغ از اینکه سرچشمه آنان از ایرانشھر بوده و یا از ھند یا روم. از سوی دیگر، پیورزی (تعصب) و خشک اندیشی برای ستایش ھر آنچه از نیاکان به ما رسیده است، نابخردانه و نکوھیده است. زمانی این ارثیه تاریخی، سرمایه بشمار می آید که به گفته انوشیروان، راستی و درستی از آن بیرون آید. در غیر این صورت، زیان و ویرانی به ھمراه دارد و چه سرچشمه اش ایرانی و چه ھندی یا رومی باشد، سزاوار و درخور نگھداشت و پیروی نمی باشد. بروشنی نگاه شایسته سالاری به جای توده سالاری و یا مردم سالاری (در معنای عام آن)، در اندیشه سیاسی ایرانشھری دیده می شود. ھنگامی که از سپردن کارھای کلان کشور به "ویژگان" یا ھمان کارشناسان خردمند سخن می رود، گزینش ھیئت فرمانروایی و سرپرستان اداره کشور از جمله آن کارھای کلان بشمار می رود. پس، گزینش دولتمردان رده بالای کشور و سیاست ھای کلان آن باید در دستان نه ھمه مردم، که در دست بخشی از مردم باشد که توان تشخیص صلاح از تباه کشور را داشته باشند. بر این پایه، عموم مردم می توانند در تصمیم گیری ھای روزمره و جاری خویش رای و نظر بدھند ولی سکانداران رھبری کشور را کاربلدان و آگاھان برمی گزینند.

👈بنمایه:
پیش درآمدی بر
اندیشه سیاسی ایرانشهری-
نوشته دکتر شاهین نژاد

نقل از درگاه سرای زرتشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...