زرتشت از خاندان و خانواده «اِسپَنتَمان» که فرنام و نام نیای نهم ایشان بودهاست.
نام پدرش «پُوروشَسپ» فرزند «پیترسَپ» و نام مادرش «دُوغدو» فرزند «فَراهیمرَوا» است.
اشوزرتشت در دوران امپراتوری و فرمانروایی لهراسپ شاه در ایرانزمین زاده شد و چشم به جهان گشود و پرورش یافت.
در نوشتههای زبان اوستایی واژه و نام زرتشت «زراسوشترا - زره ئوشتره» و در پهلوی «زردشت» آمدهاست.
زرتشت به معنی ستاره درخشان و روشنایی زرین است.
زیرا که «زَرَت» به معنی درخشان و آسترا به معنی ستاره است.
واژه زرتشت را برخیها «پسر ستاره» یا «دارنده شتر زرین» هم معنی کردهاند.
واژه #اشو از واژه اَشه یا اشا گرفته شدهاست. اَشو کوتاه شدهی واژه اشون است و اشو یا اوشو به کسی گفته میشود که پایبندِ اشا باشد یعنی پیرو اشا (راه راستینی و هنجار هستی) باشد. براین پایه اَشه یا اشا برابر است با هنجارهستی و نظم کیهانی و راه راستینی. کسی که با این هنجار رفتار کند او را اشو مینامند که جمع آن اشوان خواهد بود.
اشوزرتشت در سرودههایش در نسک(:کتاب) گاتها خود را اشه و اشون خوانده است و به کسانی هم که گفتارهایش را فهمیدن و پذیرفتند و بهکار بستند آنان را اشون نامیده است.
اشويی به معنی پاكی در انديشه و گفتار و كردار نیک است و اشو دربرگیرنده فروزههای راستگويی و درستكرداری و نیکویی است. برای همین است که ما به زرتشت بزرگ ایرانی میگوییم: «اشو زرتشت» و این زیبندهترین و ارزندهترین و شایستهترین فرنام برای ایشان است.
برخیها اشوزرتشت را وابسته به شهر و زبان و تبار خود میدانند. باید بدانیم آنچه که برای ما ایرانیان مهم و با ارزش است این است که اشوزرتشت یک انسان والای ایرانی هستند و کجای ایرانزمین بزرگ آن دوران زاده و بزرگ شده هم مهم نیست. آنچه که مهم و با ارزش این است که ایشان ایرانیاند و آدمی نیکوسرشت، نیکومنش و پیامش به نیکی برای مردمان جهان است.
آری اشوزرتشت تنها وابسته به یک تبار و زبان نیست بلکه اندیشهها و گفتارها و کردارهای نیک و مَرتویی(:انسانی) او جهانیست.
اشوزرتشـت ایرانی وخشور و پدر مینویی(:معنوی) ایرانیان نیز بهشمار میروند.
اشوزرتشت اسپنتمان ایرانی خود را در نسک گاتها: پیامآور، آموزگار، راهنما، سوشیانت(:سودرسان و نجاتدهنده) نام بردهاند.
اشوزرتشت ایرانی را بزرگان جهان نخستین انسان اندیشمند، بینشمند، فرهیخته و فیلسوف جهان دانستهاند که بهراستی چنین است.
اشوزرتشت انسانی هوشمند و بینشوری بودند. او از نیکخویی و نیکمنشی و نیکسرشتی بهرهمند بودند.
اشوزرتشت خردمند آدم باسواد و از دانش بالایی برخوردار بودند.
اشوزرتشت اندیشهای نیک و زیبا، گفتاری نیک و شیرین، کرداری نیک و درستی داشتند.
اشوزرتشت در برابر دشمنانش و آنانیکه سخنانش را نپذیرفتند شمشیر و جنگافزار بدست نگرفتند. او از جنگ و کشتار، از نابرابری و بیدادگری، از زور و ستم، از تازش و چپاول، از نادانی و ناروایی، از دروغ و نیرنگ، از کژی و نادرستی، از کاهلی و سستی، از تباهی و ویرانی، از ناآگاهی و خرافات و... دوری میکردند و رنج میبردند و بیزار بودند.
اشوزرتشت هیچ انسانی را نکشت و فرمان آدمکشی و تازشگری و تاراج و... ندادند و یک واژه و سهان(:جمله) هم از کشتن هیچ جانداری سخن به میان نیاوردهاند.
از آنجایی هم که معجزه دور از عقل و خرد است دور از علم و دانش است خوشبختانه اشوزرتشت ایرانی هیچ معجزهای نداشتهاند.
اشوزرتشت هیچ زور و بایستگی برای پذیرفتن آیین و دین و باورش بر کسی سربار و تحمیل نکردند.
پند و آموزههای اشوزرتشت برای مردمان جهان چنین است:
برابری و دادگری در پهنه جهان میان مردمان،
آزاد زیستن و زیر بار زور و ستم نرفتن،
به نیکی و به راستی و درستی بودن،
عشق و مهرورزی و دوست داشتن،
با سازش و آشتی زندگی کردن،
در شادمانی و خوشی زیستن،
به پیشرفت و پویایی رسیدن،
بهسوی خوشبختی و بهروزی گام برداشتن،
پاسداشت و ارج گزاشتن به چهار آخشیج: آب آتش هوا خاک.
به سازندگی و آبادانی زاستار(:طبیعت) و زیستبوم و جهان پرداختن، و...
همینگونه نگفتن دروغ، ریاکاری نکردن، نیرنگ و فریب ندادن- تازشگری و چپاول نکردن- دیکتاتوری و ستمگری نکردن- حق و راشن(:حقوق) مردمان را پایمال نکردن- دوری کردن از خرافات و فرومایگی و عقب ماندگی و... بودهاست.
آموزها و پند و اندرزهای اشوزرتشت چنین است:
راستی و درستی پیشه کردن، نیکی و خوبی نمودن، مهرورزی و مهربانی کردن، با دوستی و آشتی زندگی نمودن، دوری از جنگ و خونریزی و کشتار و ویرانی، داد و دادگری، آزادی داشتن و برابر بودن، کار کوشش و آباد کردن ، پویایی و پیشرفت نمودن، برخورداری از شادی و شادمانی، رسیدن به خوشبختی و خوشی، داشتن راشنهای(:حق و حقوق) مرتوگان(:بشر)، دارای حق گزینش و حق انتخاب و...
اشوزرتشت ایرانی به آسمان در رفتوآمد نبودند و با اهورامزدا هم در هیچ کجا به گفتگو نپرداختهاند و کسی یا چیزی از آسمان برای او پیغام و پیامی نیاورده است و ملایکه و فرشته و جبرئیلی در کار نیست وانگه این زرتشت است که در آن روزگاران تیره و تار، مزدا اهورا (دانش بیکران هستیمند) که بنیاد آفرینش است و خداوند خرد است را به نیکی و براستی مییابند و با چشم دل او را مینگرد.
سرودهها و سخنانش هم در نسک گاتها دل آگاهی و الهامی است.
چکیده و بنمایه آموزههای اشوزرتشت به مَرتوها(:انسانها)، اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است. خردگرایی است.
پروردگار اشوزرتشت نیکوسرشت ایرانی:
اهورامزدا، «خداوند جان و خردِ» است.
مزدا اهورا «دانش بیکران هستیمند» است.
آگاهی و دانایی بیکران هستیبخش است.
آفریدگار اشوزرتشت خردمند، «بنیاد آفرینش» است.
دین اشوزرتشت بر پایه خرد استوار است و با علم و دانش روز پیش میرود.
اشوزرتشت ایرانی:
هیچگاه ادعای پیغمبری نکردند و خود را خدا و پسر خدا نخواند.
هیچگاه نگفت که به آسمان در رفتوآمد و از کسی هم وحی نگرفت.
هیچگاه با اهورا مزدا دیدار نداشته و به گفتگو هم ننشسته است.
هیچگاه جنگافزار و شمشیر بدست نگرفت. زور نگفت و ستم نکرد.
هرگز آدم نکُشت و فرمان آدمکُشی و ترور و کشتار نداد.
هیچگاه فرمان جنگ و تازشگری با چپاول و تجاوز نداد.
هیچگاه حکومت الهی و دینی و... بهراه نیانداخت.
هیچ احکام و دستوری برای مردم نداشت.
هرگز دروغ نگفت و مردم را فریب نداد.
هیچگاه بَرده و کنیز و حرمسرا نداشت.
هیچ معجزه و پیشگویی هم نکرد.
جدای از اندیشه گفتار و کردار نیک که با آن اشوزرتشت را در جهان میشناسند ایشان را با آتش هم میشناسند بدینگونه که هرگاه نامی و نگارهای یا تندیسی از اشوزرتشت میبینید همراه با آتش و آتشدان است. آتش روشنایی است. آتش پاکی و زداینده است. آتش گرمیبخش است. آتش زندگیبخش است. آتش پرتویی از مزدا اهوراست.
یک نکته مهمی را هم که باید بدانید این است که اشوزرتشت سخنان پراکنده در جایی ندارد. همهی سخنان اشوزرتشت در نسک(:کتاب) گاتهاست. برای شناخت اشوزرتشت شما بایسته است که گاتها را بخوانید که همهی هفده سروده ایشان را ما در همینجا گزاشتهایم.
میستاییم یگانه پیامآور خرد، آموزگار نیکیها، راهنمای راه راستینی، نخستین اندیشمند و فیلسوف جهان، اشوزرتشت اسپنتمان ایرانی را. این بزرگمرد آریایی را.
گردآورنده و نگارنده: ایرانیان_زرتشتی
نام پدرش «پُوروشَسپ» فرزند «پیترسَپ» و نام مادرش «دُوغدو» فرزند «فَراهیمرَوا» است.
اشوزرتشت در دوران امپراتوری و فرمانروایی لهراسپ شاه در ایرانزمین زاده شد و چشم به جهان گشود و پرورش یافت.
در نوشتههای زبان اوستایی واژه و نام زرتشت «زراسوشترا - زره ئوشتره» و در پهلوی «زردشت» آمدهاست.
زرتشت به معنی ستاره درخشان و روشنایی زرین است.
زیرا که «زَرَت» به معنی درخشان و آسترا به معنی ستاره است.
واژه زرتشت را برخیها «پسر ستاره» یا «دارنده شتر زرین» هم معنی کردهاند.
واژه #اشو از واژه اَشه یا اشا گرفته شدهاست. اَشو کوتاه شدهی واژه اشون است و اشو یا اوشو به کسی گفته میشود که پایبندِ اشا باشد یعنی پیرو اشا (راه راستینی و هنجار هستی) باشد. براین پایه اَشه یا اشا برابر است با هنجارهستی و نظم کیهانی و راه راستینی. کسی که با این هنجار رفتار کند او را اشو مینامند که جمع آن اشوان خواهد بود.
اشوزرتشت در سرودههایش در نسک(:کتاب) گاتها خود را اشه و اشون خوانده است و به کسانی هم که گفتارهایش را فهمیدن و پذیرفتند و بهکار بستند آنان را اشون نامیده است.
اشويی به معنی پاكی در انديشه و گفتار و كردار نیک است و اشو دربرگیرنده فروزههای راستگويی و درستكرداری و نیکویی است. برای همین است که ما به زرتشت بزرگ ایرانی میگوییم: «اشو زرتشت» و این زیبندهترین و ارزندهترین و شایستهترین فرنام برای ایشان است.
برخیها اشوزرتشت را وابسته به شهر و زبان و تبار خود میدانند. باید بدانیم آنچه که برای ما ایرانیان مهم و با ارزش است این است که اشوزرتشت یک انسان والای ایرانی هستند و کجای ایرانزمین بزرگ آن دوران زاده و بزرگ شده هم مهم نیست. آنچه که مهم و با ارزش این است که ایشان ایرانیاند و آدمی نیکوسرشت، نیکومنش و پیامش به نیکی برای مردمان جهان است.
آری اشوزرتشت تنها وابسته به یک تبار و زبان نیست بلکه اندیشهها و گفتارها و کردارهای نیک و مَرتویی(:انسانی) او جهانیست.
اشوزرتشـت ایرانی وخشور و پدر مینویی(:معنوی) ایرانیان نیز بهشمار میروند.
اشوزرتشت اسپنتمان ایرانی خود را در نسک گاتها: پیامآور، آموزگار، راهنما، سوشیانت(:سودرسان و نجاتدهنده) نام بردهاند.
اشوزرتشت ایرانی را بزرگان جهان نخستین انسان اندیشمند، بینشمند، فرهیخته و فیلسوف جهان دانستهاند که بهراستی چنین است.
اشوزرتشت انسانی هوشمند و بینشوری بودند. او از نیکخویی و نیکمنشی و نیکسرشتی بهرهمند بودند.
اشوزرتشت خردمند آدم باسواد و از دانش بالایی برخوردار بودند.
اشوزرتشت اندیشهای نیک و زیبا، گفتاری نیک و شیرین، کرداری نیک و درستی داشتند.
اشوزرتشت در برابر دشمنانش و آنانیکه سخنانش را نپذیرفتند شمشیر و جنگافزار بدست نگرفتند. او از جنگ و کشتار، از نابرابری و بیدادگری، از زور و ستم، از تازش و چپاول، از نادانی و ناروایی، از دروغ و نیرنگ، از کژی و نادرستی، از کاهلی و سستی، از تباهی و ویرانی، از ناآگاهی و خرافات و... دوری میکردند و رنج میبردند و بیزار بودند.
اشوزرتشت هیچ انسانی را نکشت و فرمان آدمکشی و تازشگری و تاراج و... ندادند و یک واژه و سهان(:جمله) هم از کشتن هیچ جانداری سخن به میان نیاوردهاند.
از آنجایی هم که معجزه دور از عقل و خرد است دور از علم و دانش است خوشبختانه اشوزرتشت ایرانی هیچ معجزهای نداشتهاند.
اشوزرتشت هیچ زور و بایستگی برای پذیرفتن آیین و دین و باورش بر کسی سربار و تحمیل نکردند.
پند و آموزههای اشوزرتشت برای مردمان جهان چنین است:
برابری و دادگری در پهنه جهان میان مردمان،
آزاد زیستن و زیر بار زور و ستم نرفتن،
به نیکی و به راستی و درستی بودن،
عشق و مهرورزی و دوست داشتن،
با سازش و آشتی زندگی کردن،
در شادمانی و خوشی زیستن،
به پیشرفت و پویایی رسیدن،
بهسوی خوشبختی و بهروزی گام برداشتن،
پاسداشت و ارج گزاشتن به چهار آخشیج: آب آتش هوا خاک.
به سازندگی و آبادانی زاستار(:طبیعت) و زیستبوم و جهان پرداختن، و...
همینگونه نگفتن دروغ، ریاکاری نکردن، نیرنگ و فریب ندادن- تازشگری و چپاول نکردن- دیکتاتوری و ستمگری نکردن- حق و راشن(:حقوق) مردمان را پایمال نکردن- دوری کردن از خرافات و فرومایگی و عقب ماندگی و... بودهاست.
آموزها و پند و اندرزهای اشوزرتشت چنین است:
راستی و درستی پیشه کردن، نیکی و خوبی نمودن، مهرورزی و مهربانی کردن، با دوستی و آشتی زندگی نمودن، دوری از جنگ و خونریزی و کشتار و ویرانی، داد و دادگری، آزادی داشتن و برابر بودن، کار کوشش و آباد کردن ، پویایی و پیشرفت نمودن، برخورداری از شادی و شادمانی، رسیدن به خوشبختی و خوشی، داشتن راشنهای(:حق و حقوق) مرتوگان(:بشر)، دارای حق گزینش و حق انتخاب و...
اشوزرتشت ایرانی به آسمان در رفتوآمد نبودند و با اهورامزدا هم در هیچ کجا به گفتگو نپرداختهاند و کسی یا چیزی از آسمان برای او پیغام و پیامی نیاورده است و ملایکه و فرشته و جبرئیلی در کار نیست وانگه این زرتشت است که در آن روزگاران تیره و تار، مزدا اهورا (دانش بیکران هستیمند) که بنیاد آفرینش است و خداوند خرد است را به نیکی و براستی مییابند و با چشم دل او را مینگرد.
سرودهها و سخنانش هم در نسک گاتها دل آگاهی و الهامی است.
چکیده و بنمایه آموزههای اشوزرتشت به مَرتوها(:انسانها)، اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است. خردگرایی است.
پروردگار اشوزرتشت نیکوسرشت ایرانی:
اهورامزدا، «خداوند جان و خردِ» است.
مزدا اهورا «دانش بیکران هستیمند» است.
آگاهی و دانایی بیکران هستیبخش است.
آفریدگار اشوزرتشت خردمند، «بنیاد آفرینش» است.
دین اشوزرتشت بر پایه خرد استوار است و با علم و دانش روز پیش میرود.
اشوزرتشت ایرانی:
هیچگاه ادعای پیغمبری نکردند و خود را خدا و پسر خدا نخواند.
هیچگاه نگفت که به آسمان در رفتوآمد و از کسی هم وحی نگرفت.
هیچگاه با اهورا مزدا دیدار نداشته و به گفتگو هم ننشسته است.
هیچگاه جنگافزار و شمشیر بدست نگرفت. زور نگفت و ستم نکرد.
هرگز آدم نکُشت و فرمان آدمکُشی و ترور و کشتار نداد.
هیچگاه فرمان جنگ و تازشگری با چپاول و تجاوز نداد.
هیچگاه حکومت الهی و دینی و... بهراه نیانداخت.
هیچ احکام و دستوری برای مردم نداشت.
هرگز دروغ نگفت و مردم را فریب نداد.
هیچگاه بَرده و کنیز و حرمسرا نداشت.
هیچ معجزه و پیشگویی هم نکرد.
جدای از اندیشه گفتار و کردار نیک که با آن اشوزرتشت را در جهان میشناسند ایشان را با آتش هم میشناسند بدینگونه که هرگاه نامی و نگارهای یا تندیسی از اشوزرتشت میبینید همراه با آتش و آتشدان است. آتش روشنایی است. آتش پاکی و زداینده است. آتش گرمیبخش است. آتش زندگیبخش است. آتش پرتویی از مزدا اهوراست.
یک نکته مهمی را هم که باید بدانید این است که اشوزرتشت سخنان پراکنده در جایی ندارد. همهی سخنان اشوزرتشت در نسک(:کتاب) گاتهاست. برای شناخت اشوزرتشت شما بایسته است که گاتها را بخوانید که همهی هفده سروده ایشان را ما در همینجا گزاشتهایم.
میستاییم یگانه پیامآور خرد، آموزگار نیکیها، راهنمای راه راستینی، نخستین اندیشمند و فیلسوف جهان، اشوزرتشت اسپنتمان ایرانی را. این بزرگمرد آریایی را.
گردآورنده و نگارنده: ایرانیان_زرتشتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر