۱۳۹۸ دی ۲۳, دوشنبه

وندیداد بینش زرتشت نیست



وندیداد که در اوستا بگونه «وی‌دَاِوَه‌داتَه» آمده‌است گنجینه‌ای از باورها و قوانین و احکام گردآوری شده و باورهای کهن ایرانیان پیش از زرتشت است که سده‌ها سپری شده تا اندک‌اندک فراهم گشته است. این دستور و سفارش‌ها برای پیشگیری و درمان نیازهای بهداشتِ تنی و اجتماعی، چاره بیماری‌ها، زدودن پلیدی‌ها، بیرون بردن(دفع) مُردار(هرگونه جسدی) و آداب زندگی و غیره استفاده داشته است.
با آغاز یکتاپرستی ایرانیان و پیروی از آیین راستی و خرد که به سفارش اشوزرتشت روی داد و به آرامی گسترش یافت، پس از آن باورهای وندیدادی همراه با اینگونه سفارش‌ها و دستورها کاربرد آنچنانی نداشته و شاید اندک‌اندک فراموش می‌گشته است.
آشکار است که در سروده‌های اشوزرتشت در گات‌ها هیچ‌گاه پرسش و پاسخ وندیدادی میان اشوزرتشت و اهورامزدا پیش نیامده است که اهورامزدا دستور و پاسخی داده باشد و آنهم پاسخ به نکته‌های خرافی و پندارهایی کهنه چنانکه در «وندیداد» آمده است.

 ✍️موبد کورش نیکنام، نویسنده و پژوهش فرهنگ و آیین ایران باستان


جایگاه وندیداد در ادبیات اوستایی

پیش از آغاز توضیحات بیشتر، لازم به یادآوری است که تنها سروده‌های اشوزرتشت و مرجعیت دینی مَزدیَسنان(زرتشیان) گات‌ها می‌باشد و هر آیین(:سنت)، نیایش و نوشتاری را که بخواهیم در پیوست با دین مزدیسنان بازگو کنیم باید در همین محوریت و همسویی با گات‌ها باشد تا مورد پذیرش دین مزدیسنا و اَندیشگاه زرتشت واقع گردد.

🔍وندیداد چیست؟
وندیداد بخشی‌ از اوستا می‌باشد، این‌ واژه‌ در اصل‌ وی‌ دَئوُ داتَه‌ است و از سه‌ جز وی‌ و یا ویگ‌ به‌ معنی‌ ضد، و دَئِوَ به‌ معنی‌ دیو و داتَه‌ به‌ معنی‌ قانونِ شرع‌ ترکیب‌ شده‌ است‌ که‌ روی‌هم‌ رفته‌ به‌ معنای‌ «قانون‌‌ ضد دیو» مفهوم‌ می‌شود.

وندیداد دارای بیست و دو بخش است که هر فصل آن نشان دهنده گوشه‌ای از باورها و قوانین مردم روزگاران گزشته است که بسیاری از آنها دارای ارزش زیادی برای پژوهش بیشتر در زندگی ایرانیان باستان است.

وندیداد را از نگر مفهومی به سه بخش می‌توان تقسیم کرد:

١- نخست جستارهای در پیوند با اساتیر و تاریخ و مسایل مینویی‌اند که آرامش روان و اراده معطوف به قدرت را تقویت می‌کنند.

٢- نوشته‌های در پیوند با زندگی گیتایی.

٣- مطالب در پیوند با قوانین و چگونگی ایجاد عدالت همگانی(متناسب با زمان).

بخش‌هایی از وندیداد بخش سوم را پوشش می‌دهد. اما نه همه‌ی آن، دوستان دقت کنید که در وندیداد ما نگاه‌های استوره‌ای و مینویی نیز می‌بینیم که نظیرش در دیگر نسک‌هایی(:کتابهایی) که از هزاره‌های کهن بر جای مانده بسیار کم است.
پس از ارزش استوره‌ای و تاریخی وندیداد چشم نپوشانید.
به طور کُل، وندیداد مجموعه‌ای از دانش، آگاهی و باورهای ایرانیان است که از گزشته‌های دور به تدریج از تاریخ، باورها، سنت‌ها و فرهنگ اجتماعی مردم ایران و اقوام گوناگون این سرزمین گردآوری شده است. بسیاری از احکام و قوانین آن از زمان‌هایی بسیار دور و پیش از پیام‌آوری زرتشت در میان اقوام گوناگون ایرانی متداول بوده و کاربرد داشته است.
برخلاف آنچه پیروانِ دروغ می‌خواهند نشان دهند، وندیداد سخنان زرتشت نیست و در نتیجه نسک دینی مزدیسنان نمی‌باشد، وندیداد از آموزه‌های گوناگونی درباره تاریخ و جغرافیای سرزمین پهناور ایران باستان و قوانین ویژه بهداشتی، درمانی، مدنی، کیفری، پزشکی، دامپزشکی و دانش‌های دیگر سخن گفته است. که می‌توان آن را بخشی از دانشنامه ایرانیان دانست.
مردمانی‌ که‌ در کتاب‌ وندیداد از آنان‌ سخن‌ می‌رود، در موارد بسیاری‌ نشانه‌ایی‌ دارند از زندگانی‌ بسیار بسیار کهن‌تر از آنچه شما می‌اندیشید.
برای نمونه:
١- از چرم‌ و پارچه‌هایی‌ بافته‌ شده‌ برای‌ پوشاک‌ و تن‌ پوش‌ استفاده‌ می‌کنند، زیر چادرهایی‌ نمدین‌ و جَگَنی‌ و حصیری‌ شاید از آن‌ نوعی‌ که‌ هنوز در آسیای‌ مرکزی‌ و میان‌ عشایر کوچ‌نشین‌ یافت‌ می‌شود از گزند آفات‌ طبیعی‌ مصون‌ می‌مانند.

٢- نداها و آواهای‌ بسیاری‌ درباره‌ی‌ جایگاه مهم سگ‌ از خلال‌ صفحات‌ این‌ نسک(:کتاب)‌ به‌ گوش‌ می‌رسد، یعنی‌ حیوانی‌ که‌ در بخش‌های دیگر مشرق‌ زمین‌ پست‌ و ناپاک‌ شمرده‌ می‌شود، میان‌ ساکنان‌ فلات‌ جایگاه ویژه‌ای‌ دارد.
زمزمه‌ی‌ شادی‌ مردمانی‌ پاکدل را که‌ به‌ زمین‌ سخت‌ دل‌ بسته‌اند، می‌شنویم‌ که‌ از پس‌ زمستانی‌ سخت‌ جان‌گزا، با شکفتن‌ شکوفه‌ها، جست‌‌و‌خیز پرندگان‌، جنبش‌ احشام‌، رویش‌ زمین‌، نمو گیاهان‌ و روان‌ شدن‌ آبها به‌ همراه‌ نواهای‌ سرمست‌ پرندگان‌ فراز می‌گیرند.
پس از اینکه اشوزرتشت آموزه‌های اَشویی و دین مزدیسنا را به جهانیان پیشکش کرد در پرتو آموزش‌های او در گات‌ها بود که ایرانیان آموختند که ایستایی و نیروهای بازدارنده را رها کنند و به‌سوی پویایی و نیروهای پیش‌برنده حرکت کنند.
آنها از اشوزرتشت آموختند که جهان هستی از هنجار اَشا پیروی می‌کند که باید آنها را با کسب دانش و آگاهی شناخت.
همچنین باید خود را با آن شناخت برآمده از دانش روز، به روز کرد که اشوزرتشت، این عمل را #فرشگرد می‌نامد.
پس بر مبنای دین مزدیسنا باید با توجه به دانش روز پیش رفت و سنتی که با توجه به دوره زمانی کهن و با امکانات و دانش هزاره‌های پیشین به‌وجود آمده باشد برای زمان خود مفید به‌شمار می‌رود، اما برای دوره‌های زمانی که دانش پیشرفت کرده و آن موارد پیشین منسوخ شده است مورد پذیرش نیست.
نیاکان ما پیش از اَشوزرتشت به دنبال یافته‌های گوناگون بخش بهداشت، درمان، داوری، جغرافیا و دانش‌های گوناگون بوده‌اند و اینکه این دانش‌ها در یک نسک به زبان اوستایی همچنان باقی مانده است یک گنجینه با ارزش است تا بدانیم در اندیشه ایرانیان با پیشینه ده هزار سال پیش چه گذشته است شاهکاری شگرف است.👇

آنها به‌جای وحشی‌گری، تاخت و تاز، یورش به همسایگان و غارت دارایی با زن و فرزندان آنان، در پی این بوده‌اند که راز و رمز بیماری‌ها را بدانند. چگونگی درمان را دریابند، هرچند در آن دوران میکروب‌ها را نمی‌شناختند ولی بسیاری از شیوه‌های گندزدایی را به کار می‌گرفتند تا آسیب کمتری به زندگی آنان برسد.
هنگامی‌که از ادرار گاو بهره می‌گرفتند، تنها ماده شناخته شده برای پاک کردن(ضدعفونی کننده) آلودگی‌ها در آن زمان بوده است. ولی اگر این شیوه‌های ابتدایی هر زمان تازه نگردد و با دانش روز هماهنگ نباشد، آشکار است که به اندیشه‌های خرافی و به دور از دانش دست خواهیم یافت.

اشوزرتشت بنیان بینش خویش را بر پایه خرد و دانش پایه‌ریزی کرده است به همین روی برخی از آداب پاکیزگی، درمان و رفتار نیاکان در هزاران سال پیش، در روزگار کنونی کهنه شده است بنابراین هرگاه پدیده‌ای تازه و کارساز‌تر بر گستره دانش در زندگی پدیدار شود، شایسته است بدان روی آوریم.
بدین‌روی همه نوشته‌هایی که از روزگاران باستانی همچنان در دسترس باشد، گنجینه‌ای با ارزش از میراث گذشتگان برای پژوهش خواهد بود. باید هر شیوه رفتاری و باور مردم آن زمان را در ترازوی دانش زمان گزاشته، آنگاه بهترین‌ها را بسنجید.

بیگمان برخی از باورهای آن زمان همچون پاک نگهداشتن آب، خاک، هوا و آتش همچنان نیز پابرجاست و برای آسایش بیشتر بایستی به‌کار گرفته شود.

پس از گردآوری قوانینی که پیش از زرتشت رواج داشته است، دوباره مُهر زرتشتی بر آن زدند تا اعتبار تازه و بیشتری در باور مردم داشته باشد. به این شکل که هر فصلی از وندیداد را با عبارت زرتشت از اهورامزدا پرسید آغاز کردند و در پاراگراف بعدی با پاسخی که از اهورامزدا دریافت شده بود به صورت چنین گفت اهورامزدا نوشته وندیداد تنظیم گردیده و به عنوان پیامی از طرف زرتشت به مردم سفارش شده بود. چنانچه در هیچ بندی از گات‌ها که سروده‌های زرتشت است، چنین عبارت و آموزه‌هایی با این ساختار که پرسش و پاسخ باشد به چشم نمی‌خورد.
به عبارتی دیگر این شیوه، ترفند نویسندگان و گردآورندگان وندیداد بود و به دور از اندیشه زرتشت بوده که تصمیم داشتند تا با آن وسیله نوشته و باورهای قدیم خود را به دین زرتشتی نسبت دهند.

نیبرگ خاورشناس سویدی باور دارد که دین زرتشت ابتدا در میان قوم ماد و سپس در بین قوم پارس گسترش یافته باشد. از آثار برجا مانده چنین برمی‌آید که مغان قوم ماد با کنجکاوی بسیار و نگرش سیاسی خود، هنگامی‌که از سوی آیین زرتشت متوجه خطر شدند به زودی خود را از هواداران متعصب دین زرتشت معرفی کردند و از آنجا که مغان در میان اقوام و قبیله‌های ماد آن زمان در جایگاه پیشوای دینی قرار داشته و برگزاری مراسم آیینی را خودشان انجام می‌دادند و آن را پُشت در پشت به ارث برده بودند، گرایش آنان به اندیشه زرتشت از نظر برداشت و دید مردم، طبیعی جلوه کرده بود. به این ترتیب سیاست و پیش‌بینی مغان درست بود زیرا آنان در دین جدید پاگرفته در سرزمین ایران، جایگاه و موقعیت پیشین خود را همچنان حفظ کردند و به تدریج تمام باورها، سنت‌ها، آداب و رفتار خود را به‌نام آموزش‌های زرتشت از طرق وندیداد در جامعه آن زمان زنده نگاه داشتند.

بسیاری از مجازات‌های آن گزینشی هستند.
اگر باورتان نمی‌شود یک مثال معروف را می‌آورم که البته این مورد را پیروانِ دروغ به‌گونه ناقص مطرح می‌کنند تا دید ایرانیان را نسبت به نیاکان تیره سازند، ما پاسخ کوبنده را از متنِ خود وندیداد می‌دهم:
کسی که سگ آبی را سگی که از هزار سگ نرینه و هزار سگ مادینه زاده شده است چنان بزند که جان از تن وی جدا شود، پادافره گناهش چیست؟
خب، در ادامه کیفر گفته می‌شود که:
او باید اَشَوَنانه و پرهیزگانه ده هزار بسته هیزم خشک و سخت و پاک را چون تاوانی به روان سگ آبی به آتش اهوره مزدا بیاورد. همچنین تعداد معین ضرب تازیانه با اسپهه - اشترا و با سروشو چرن گفته می‌شود، از بین بردن تعدادی معین موجودات آسیب رسان، ساخت جوی آب برای کشاورز اَشَوَن و چند مورد دیگر از همین قبیل.

اما در پایان:
اگر او این تاوان و پادافره را بپذیرد، به جهان اَشَوَنان در آید اما اگر آن را نپذیرد، به جهان دُروَندان ، بِدان جهان تاریک که از تاریکی ساخته شده و زاده‌ی تاریکی است، فرو افتد.
فرگرد چهاردهم وندیداد
به همین سادگی.
همانگونه که به روشنی در متن پیداست، سخن از اختیار پذیرش یا عدم پذیرش است.👈🏻 یعنی کل این مجازات گزینشی هست. شخص خاطی می‌توانست آن را نپذیرد.
از دیگر بخش‌هایی که پیروان دروغ زیاد آن را بازگو می‌کنند قوانین بهداشتی وندیداد است برای مثال فرگرد پنج بخش هشتم.👇

به نکات زیر توجه کنید:
١- همواره در نظر داشته باشید که این قوانین در جهان کهن نسبت به قوانین به موجود در آن جهان بسیار کارسازتر بوده است. چنانچه در اواخر حکومت ساسانی آنگاه که برخی مردم به مکاتب دیگر گرایش پیدا کردند و از این قوانین بهداشتی فاصله گرفتند بیماری‌هایی از قبیل طاعون فراوان شد و...
٢- بسیاری از این قوانین بهداشتی کاملا شخصی هستند یعنی عمل نکردن به آنها به خود شخص مربوط بوده و کیفر قضایی نداشته است.

نکات :
۱- انجام ندادن این اعمال گناه محسوب نشده و صرفا مسئله پاکیزگی‌ست.
۲- اصلا بحث گودال به میان نیامده است و پیروان دروغ چینه که به معنی دیوار است را به گودال معنا می‌کنند.
۴- گُمیز به معنای ادرار گاو خاصی است و نه هر گاوی گاوی که با خوراک و در محیط ویژه‌ای پرورش یافته است.
۵- گذشته از اینکه گُمیز گاو دارای آمونیاک بسیار بالا برای ضد عفونی است. خاکستر هیزم نیز کاربردهای فراوانی در ضدعفونی کنندگی و پاکسازی دارد. پس از دید علمی این مورد ضدعفونی کننده است و نیاکان ما این را به درستی تشخیص داده بودند و این علم پزشکی باستان را به ما نشان می‌دهد.

✍🏻پژوهش و نگارش: بهمن آذرمهر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جشن سپندارمزگان

#مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از اینروی بر خود م...